فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی مثل همیشه در جشنوارههای بینالمللی خوش درخشید و مورد تعریف و تمجید منتقدان قرار گرفت. از طرف دیگر اما فرهادی در زمان اکران این فیلم با حواشی زیادی روبهرو بودهاست. اما فارغ از نقد ساختاری و نشانهشناسی فیلم قهرمان، فرهادی در فیلم خود از قبل به منتقدان و مردم پاسخ دادهاست. فرهادی قدرت رسانه را دستمایه خود در ساخت فیلم قهرمان قرار دادهاست و «رحیم»، شخصیت اصلی فیلم قربانی قضاوتها و تاثیر رسانه و فضای مجازی است. فرهادی هم در این مدت در معرض قضاوت و حواشی رسانهای بودهاست و احتمالا خود را قربانی رسانههایی میداند که او را در افکار عمومی خوب یا بد جلوه میدهند؛ درحالی که کنترل این موضوع از دست او خارج است. بنابراین نکات، سوالی که در ذهن همه ما متبادر میشود این است که آیا اصغر فرهادی با شخصیتپردازی رحیم قصد داشته تا خودش را به تصویر بکشد؟
حواشی
قهرمان، آخرین
فیلم فرهادی، موفق به دریافت جایزه مشترک هیئت
داوران جشنواره کن شد و اکنون نیز نماینده ایران برای مراسم اسکار است. داستان فیلم قهرمان اصغر فرهادی مانند بیشتر آثار فرهادی درونمایه اجتماعی دارد. با این حال او این بار بازیگران متفاوتی را برای نهمین فیلم سینماییاش در نظر گرفته است. داستان فیلم قهرمان اصغر فرهادی حول محور شخصیتی به نام رحیم میچرخد. او که به دلیل بدهی به زندان افتاده در نهایت فرصت مرخصی را پیدا میکند. رحیم برای دو روز از زندان خارج میشود و در همین مدت تلاش میکند تا رضایت شاکی پروندهاش را جلب کند. قهرمان از همان ابتدا با حواشی زیادی همراه بود. جایی که اصغر فرهادی در مراسم کن، با یک مصاحبه و اظهارنظر جنجالی خبرساز شد و چند روز بعد مصاحبه خود را تکذیب کرد و مدعی شد که صحبتهای او را اشتباه ترجمه کردهاند. این اواخر هم اصغر فرهادی اظهارنظرهای جنجالبرانگیزی داشتهاست و منتقدان و طرفداران زیادی در مدح و ذم او سخن گفتهاند. یکی دیگر از حواشی فیلم قهرمان، شایعه کپی بودن این فیلم بود. چندی پیش «آزاده مسیحزاده» یکی از شاگردان اصغر فرهادی، ادعا کرد که فیلم قهرمان برگرفته از مستند او به نام «دو سر برد، دو سر باخت» است. مسیحزاده این مستند پژوهشی را در سال ۹۳ در ورکشاپ فیلمسازی موسسه فرهنگی هنری کارنامه ساخته و برای آن در سال ۹۷ جایزه ویژه هیئت داوران از هشتمین جشنواره شیراز را دریافت کرده و منتخب بهترین پژوهش از شصتمین جشنواره منطقهای همدان شدهاست. نمیتوان شباهتهای بسیار فیلم قهرمان و مستند آزاده مسیحزاده را انکار کرد. فرهادی به شکلی واضح از مستند «دوسربرد، دوسر باخت» به عنوان دستمایه داستان و شخصیتپردازی خود استفاده کردهاست اما نه در تیتراژ و نه در هیچ جای دیگری نامی از این مستند یا فردی که این مستند براساس زندگی او ساخته شدهاست، نیست. بسیاری از منتقدان این موضوع را به دور از اخلاق حرفهای دانستند. مؤسسه «کارنامه» هم که اصغر فرهادی سال ۱۳۹۳ مدرس کارگاه مستند آن بوده و مسیحزاده هم در آن کارگاه به عنوان هنرجو حضور د اشتهاست درباره این حواشی بیانیهای صادر کرد. در بخشی از متن این بیانیه آمدهاست: «از آنجا که مؤسسه جهت ارائه خدمات آموزشی شهریه دریافت میکند و مدرس نیز بابت آموزش و راهنمایی هنرجو دستمزد میگیرد، بدیهیست که محصول کلاس اعم از داستان، فیلم، نمایشنامه، فیلمنامه و ... متعلق به هنرجو است». وکیل
اصغر فرهادی هم به این حواشی واکنش نشان داد و گفت: «برخلاف ادعای ناصحیح خانم آزاده مسیح زاده، سوژه مذکور توسط ایشان کشف نگردیده است بلکه این خبر از قریب به یک سال پیش از شروع دوره فیلمسازی مستند، در سطح گستردهای در جامعه انتشار یافتهاست». آنچه مسلم است شباهت انکارناپذیر سوژه یک مستند و چگونگی پرداخت به آن است که در فیلم قهرمان تکرار شدهاست. هرچند که دو اثر در کیفیت و جزئیات با یکدیگر تفاوت داشتهباشند اما دستمایه و درونمایه آنها چنان شباهت چشمگیری دارد که عدماظهارنظر اصغر فرهادی درباره این حواشی کمی عجیب به نظر میرسد.
نقد فیلم
فیلم «قهرمان» حکایت «رحیم» مردی است که پس از بدهکاری زیاد وارد زندان شده است. در طول مرخصی، دوستش کیسهای پول پیدا میکند و با چسباندن آگهیهایی در خیابان سعی میکند آن را پس بدهد، اما همه چیز آنطور که باید پیش نمیرود. این اثر به نوعی مفهوم قهرمان را به چالش میکشد. قهرمان داستان، رحیم، شخصیتی کاملا منفعل دارد و در مقابل حوادث داستان قدرت تصمیمگیری ندارد. قهرمانی که در طول داستان نه ضدقهرمان را میکشد و نه کسی را نجات میدهد اما با پیدا کردن یک کیف و پس دادن آن به صاحبش فراز و فرودی را تجربه میکند که خودش کمتر نقشی را در این اتفاق داشتهاست. سکانس آغازین فیلم یکی از بهترین سکانسهای کل فیلم است و صعود و سقوط قهرمان فیلم را به خوبی بازمینماید. در سکانسی دیگر که رحیم از اتوبوس جا میماند مفهوم کنایی دیگری در داستان آشکار میشود. قهرمان ما را در مشکلات جامعه غرق شده در فساد رسانهای نهادها میرساند و واقعیت خشن طبقات پایین اجتماعی را نشان میدهد. از سوی دیگر اما شخصیت «رحیم» در فیلم قهرمان از جهات زیادی به خودِ کارگردان شباهت دارد. فرهادی که با حضور در جشنوارههای بینالمللی و کسب جوایز متعدد به مثابه یک قهرمان تعریف و تمجیدهایی زیادی را دریافت کردهبود به یکباره در ذهن بسیاری از مردم و منتقدان به مانند یک هنرمند منفعل جلوه کرد. او که حالا مانند قهرمان فیلمش از بلندیها رو به سقوط است موقعیتهایی مشابهی را تجربه کردهاست. از جمله زمانی که بسیاری از منتقدان او را بابت سکوتش مذمت میکردند درست شبیه سکانسی از فیلم است که زندانیان، رحیم را به خاطر تشکر از مسئولان زندان باوجود وضعیت نامطلوب موجود سرزنش کردند. یا نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در ساختن یک قهرمان و سپس پایین کشیدن آن قهرمان از جایگاهش که برای فرهادی تداعیکننده موقعیت او در چندسال اخیر در رسانهها و شبکههای اجتماعی بودهاست. رحیم هم مانند اصغر فرهادی هنرمند است. هنرمندی که دیوارهای زندان را رنگ میکند تا زشتیها را زیبا جلوه دهد. در نهایت اما فقط قهرمانی پوشالی از هر دونفر باقی میماند.
روزنامه صبح ساحل