«در این عملیات، اقداماتی شامل: هرس نمودن شاخههای درختان، بوتهکنی، کندن نیزارها و همچنین آواربرداری از روی سازهها و معماری
حمام گپ انجامشدهاست.»
چند سطر فوق، بخشی از صحبتهای مدیر سابق اداره کل
میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است که در تاریخ 19 مرداد 1401، توسط روابط عمومی اداره مذکور، به عنوان خبری از عملکرد ایشان منتشرکردهاست. آقای مدیر خبر نداشتند که یک زمین چه زمان باید رها شود تا نیزاری در آن پدید آید یا چند ماه از بیتوجهی به آن باید گذشتهباشد که بوتهای در آن سبز شود؟ محلی که سال 1381 در لیست آثار ملی ثبتشدهاست، چرا پس از گذشت 20 سال، آواری از روی سازههای آن برداشتهشود؟ این آوار جز آثاری از تخریب یا نشانهای از بیتوجهی این ادارهکل و آقای مدیر به آن، چه چیز است؟
هیچ.
حمام گپ 7 مهر 1381 به شماره 6496 در لیست آثار ملی ثبتشد. این اتفاق امیدی برای سامانبخشی به آن بود که پس از گذشت 20 سال، تنها به کورسویی برای بقای آن تبدیل شدهاست. آرزوی مرمت، حفظ و نگهداری آن، همچون گورستانی است که سنگ قبر آن در انتظار ثبت سال مرگست... این حمام در مقالهی محمد قرایی با عنوان قدیمیترین و بزرگترین حمام در دورهی قاجار یادشدهاست که تا دههی پنجاه شمسی هم مورد استفاده قرارمیگرفت. در این سالها چه بر سر آن آمد که حالا برای بقای تهماندهای از فرهنگ و تاریخ استان هرمزگان، باید به چنین شکل و با چنگ و دندان مبارزه کنیم؟ آقایان کت شلواری! طبق بازدید میدانی که صورت پذیرفت و مستندات تصویری آن بزودی منتشر میشود، از میراث تاریخ و فرهنگ این شهر و استان، همچون مخروبهای بیکس که هیچ حافظ و نگهداری ندارد، استفاده میشود. تیشهای که بر ریشهی حافظهی این استان زدهاید، هر چند کاری باشد اما تیزتر از تلاش ما برای دیدهشدن عملکرد شما نیست.
در آذرماه 1401، مدیرکل جدید این اداره معرفی شد. مقتضی است که سلام گرمی به ایشان داشتهباشیم و البته یادآور این نکته نیز باشیم که در حفظ و نگهداری از میراث تاریخ و فرهنگ مملکت، جوجهها را آخر پاییز نمیشمرند، هر لحظه و پس از هر عملی محاسبه میشود. این ادارهکل با هر تصمیم غلط یا نقص در عملکرد خود، هویت، تاریخ و باقیماندهی فرهنگ گذشتهی این استان را تهدید میکند.
عکس و سرمقاله: ایرج توکلی
روزنامه صبح ساحل