صبح ساحل ، حوادث - هفدهم ارديبهشت امسال محمدتقي و همسرش که ساکن جزيره کيش هستند پسر دو ماهه شان به نام «محمدمهدي» را براي ختنه به بيمارستاني در اين جزيره بردند.پدر و مادر محمد مهدي وقتي نوزاد دو ماهه خود را براي عمل «ختنه» به بيمارستان مي‌بردند، نمي‌دانستند فرزندشان در اتاق عمل به کما مي‌رود. اين نوزاد پس از 13 ساعت اغما، جان خود را از دست داد. پدر و مادر اين نوزاد باور نمي کردند پسرشان در جريان يک عمل جراحي ساده جان خود را از دست داده باشد. محمدتقي سراغ مدير بيمارستان را گرفت، اما هيچ کس درباره مرگ نوزاد به او پاسخگو نبود. او که مطمئن بود سهل انگاري باعث مرگ نوزاد دو ماهه اش شده در تماس با پليس از مسئولان بيمارستان شکايت کرد. با حضور ماموران در بيمارستان و ثبت اظهارات والدين داغديده، پرونده اي در شعبه اول دادسراي عمومي و انقلاب کيش تشکيل و جسد کودک ابتدا به پزشکي قانوني کيش منتقل شد. با توجه به مرگ مشکوک کودک و نياز به بررسي بيشتر، جسد او به پزشکي قانوني تهران منتقل شد. با تشکيل پرونده قضايي و با توجه به اين که والدين کودک فوت شده از پزشک معالج و مسئولان بيمارستان شکايت کرده بودند، تحقيقات آغاز شده و اين پرونده در حال بررسي است تا علت مرگ نوزاد 2 ماهه فاش شود . محمد تقي تقي زاده، پدر اين نوزاد به جام جم مي گويد: 42 روز از مرگ فرزندمان مي گذرد و من و ديگر اعضاي خانواده هنوز مرگ او را باور نداريم. پسرم چه گناهي داشت. او فقط دو ماه از بهار زندگي اش گذشته بود. خانه مان بوي ماتم مي دهد و ديگر هيچ آرامشي در زندگي مان نيست. وي ادامه داد: زماني که پسرمان دو ماهه شد، من و همسرم تصميم گرفتيم او را به بيمارستان برده و ختنه کنيم و جشن کوچکي براي او برگزار کنيم. روز 15 ارديبهشت امسال فرزندم را به بيمارستان برديم تا اگر مشکلي براي ختنه کردن پسرمان وجود ندارد اين کار انجام گيرد . پزشک معالج ابتدا گفته بود بايد براي ختنه فرزندم را بي هوش کند که با اين کار مخالفت کرديم. اما پس از آن قول داد پسرم ر ا با بي حسي ختنه کند. ما هم با اين قولي که پزشک داد، پذيرفتيم او ختنه شود. اين پدر داغديده خاطرنشان کرد: ساعت 10 صبح هفدهم ارديبهشت پسرم را از ما تحويل گرفتند و براي ختنه به اتاق جراحي بردند. پس از يک ساعت به من و همسرم اطلاع دادند براي ختنه پسرم او را بي هوش کرده اند اما به هوش نمي آيد و تمام تلاش خود را براي به هوش آمدن وي به کار گرفته اند. وي ادامه داد: با شنيدن اين حرف ها شوکه شده بوديم، باورمان نمي شد پسرم به هوش نيامده است. اجازه نمي دادند پسرمان را ملاقات کنيم. بعد به ما گفتند او نفس نمي کشد و خونريزي دارد. دستگاه اکسيژن به او وصل و ساعاتي بعد او را به بخش مراقبت هاي ويژه منتقل کردند. از آنجا که همسرم بدحال شده بود، مجبور شدم او را به خانه ببرم و دوباره بازگردم. 13 ساعت پس ازعمل جراحي، به ما خبر دادند کودکمان فوت کرده است. پدر داغديده گفت: حالا هم از مسئولان بيمارستان و پزشک شکايت کرده ام و منتظر نظر پزشکي قانوني درباره علت مرگ فرزندمان هستيم. مسئولان و پزشک معالج فرزندم هيچ پاسخ درستي به ما ندادند. همسرم بشدت بي تاب پسرمان است. او در اين مدت از شدت ناراحتي بيمار و در بيمارستان بستري بود. پرونده را پيگيري مي کنم تا خون پسرم پايمال نشود.