سرخ‌پوست فیلمی به کارگردانی و نویسندگی نیما جاویدی و تهیه‌کنندگی مجید مطلبی محصول سال ۱۳۹۷ می‌باشد. این فیلم برای نخستین بار در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با نامزدی در ۵ رشته این جشنواره، توانست سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیئت داوران را به خود اختصاص دهد.
سرخپوست این روزها در سینماهای ایران از جمله بندرعباس در حال اکران است که با استقبال شدید مخاطبان مواجه شده است. این فیلم داستانی هیجان انگیز را روایت می کند که تا لحظه آخر مخاطب را با خود می کشد و اجازه خستگی به ذهن بیننده را نمی دهد که می تواند بارزترین ویژگی فیلم نامیدش.

بازیگران:
نوید محمدزاده در نقش سرگرد نعمت جاهد
پریناز ایزدیار در نقش سوسن کریمی (مددکار زندان)
آتیلا پسیانی در نقش مدیر فرودگاه
ستاره پسیانی در نقش زن احمد سرخپوست
حبیب رضایی در نقش زندانی
مانی حقیقی در نقش سرهنگ مدبر
اسماعیل پوررضا در نقش سید داوود
خلاصه داستان
سال ۱۳۴۶، یک زندان قدیمی در جنوب به دلیل مجاورت با فرودگاهِ در حال توسعه شهر در حال تخلیه است. سرگرد نعمت جاهد، رئیس زندان به همراه مامورانش در حال انتقال زندانیان به زندان جدیدند که متوجه می‌شوند یکی از زندانیان به اسم احمد سرخ پوست در زندان جدید نیست…..
خواندن ادامه مطلب خطر لو رفتن قصه را به همراه دارد!

نوید محمدزاده که در نقشی متفاوت ظاهر شده رییس زندان است و قرار است به پستی بالاتر یعنی رییس شهربانی ارتقا پیدا کند اما گم شدن احمد سرخپوست سرنوشت و آینده شغلی او را به خطر می اندازد. چرا که تا پیش از  این او زندان را بدون کوچکترین حاشیه ای اداره می کرده و حالا که وقت ترفیع گرفتن است چنین پیشآمدی رخ داده....
اما در گیر و دار جست و جو برای احمد سرخپوست عاشقانه ای نیز شکل می گیرد. این عاشقانه بین رییس زندان و پریناز ایزدیار یکی از مددکاران زندان که زنی دل رحم است و کمک زیادی به زندانیان کرده اتفاق می افتد.
از آن جایی که داستان تعقیب و گریزانه است مخاطب هم با اشتیاق به این جست و جو دل می دهد. یک جاهایی از فیلم شبیه به فیلم های دیگری از این قبیل است. در سینمای جهان شاهکارهای بسیاری در خصوص تعقیب و گریز برای یافتن زندانی و فرار از زندان ساخته شده مانند خون به پا خواهد شد و رستگاری در شاوشنگ.

در طول فیلم همیشه احمد سرخپوست یک قدم از سرگرد جلوتر است تا زمانی که سرگرد تصمیم می گیرد که یک قدم از او جلوتر باشد! زیرا آینده و سرنوشت سرگرد به دستگیری احمد بسته است. احمدی که قرار است دو هفته ی دیگر اعدام شود، احمدی که اتفاقا گناهکار هم نیست.
رییس زندان بدون نشان دادن هیچ رحم و مروتی سخت به دنبال اوست و تمام تلاش خود را می کند تا او را به دام بیاندازد. و این اتفاق تا دقایق آخر فیلم رخ نمیدهد اما در لحظات پایانی چنین می شود و سرگرد موفق به دستگیری سرخپوست می شود.
در پایان شاهد هستیم که ناگهان تصمیم سرگرد عوض می شود و اجازه می دهد احمد فرار کند. اما چرا چنین تصمیمی می گیرد؟ چه می شود که با سرنوشت و آینده خود بازی می کند؟ به خاطر عشق؟ به خاطر عذاب وجدان؟ یا گرفتن احمد سرخپوست تنها یک کل کل و کشمکش درونی بود؟ باید او را دستگیر می کرد تا صرفا خودش را راضی کند؟
در تمام طول فیلم سرگرد فردی با صلابت و مقتدر بود که در پایان ناگهان دل رحم می شود. بهتر بود پایان قصه باز باشد تا مخاطب خودش تصمیم بگیرد چه می شود. اما در کل سرخپوست فیلمی ست خلاقانه با فیلم نامه ای خوب و با نقش آفرینی متفاوت نوید محمدزاده که تمام این ها دست به دست هم فیلم را جذاب و دیدنی می کنند.