سیمکارت اعتباری که داشته باشی، همیشه مشکل کمبود اعتبار داری. دقیقا سر بزنگاه زنگ اخطار به صدا در میآید و مکالمهات قطع میشود. از آنجایی که معلوم نیست دو غول اپراتور تلفن همراه، چگونه هزینهها را محاسبه میکنند، من هم مثل بقیه، اعتبارم زود تمام میشود. مدام ستاره و مربعهای مختلف را برای افزایش مجدد اعتبار، شمارهگیری میکنم. چند روز گذشته یکی از همکاران، #1* را، برای سهولت دریافت شارژ، پیشنهاد داد. در لیست گزینههای شارژ، به «شارژ بانوان» برخوردم. نخستینبار بود که این نام چشمم میخورد. در راهنمای این گزینه نوشته شده بود: «30درصد شارژ بیشتر در هربار شارژ! شارژ بانوان مخصوص سیمکارتهایی است که بهنام بانوان ثبت شده است. بانوان گرامی میتوانند مجموع شارژ خریداری شده و شارژ هدیه آن را در مدت زمان 3 تا 20 روزه جهت مکالمه و پیامک و اینترنت استفاده نمایند». خبری از «شارژ آقایان» در بین گزینههای دیگر شارژ نبود. حمایت با ابزار تبعیض؟ شارژ شگفتانگیز را، بدون تفکیک جنسیت، پیش از آن دیده بودم. پدیده «شارژ بانوان» اما واقعا حیرتانگیز بود. برخی از همکاران زن، این نوع شارژ را تاییدی بر تصور قالبی «پرحرفی زنان» و «بیاحترامی» تعبیر کردند. برخی دیگر جداسازی جنسیتی، حتی در شارژ تلفنهمراه را، نگاه نابرابر جامعه به زن و مرد میدانستند. واقعیت این است که خدمات بسیاری که در کشور به نام «احترام و حمایت از زنان» ارائه میشود، درواقع سرپوشی بر تلاش به جدایی زن و مرد در جامعه است. رد این جدایی را بهراحتی در همه جا میتوان یافت. کافی است نگاهی به دفترچه آزمون استخدامی بیندازیم. سهمیه زنان در انتخاب بسیاری از شغلها کاهش یافته است. مقایسه دفترچه آزمونهای مختلف استخدامی نشان میدهد، بسیاری از شغلها به مرور زمان، مردانه تعریف شدهاند. برخلاف آمارهای منتشرشده از افزایش حضور زنان در پستهای دولتی، زنان شانس خودآزمایی و رقابت تصاحب بسیاری از میزها را ندارند. این موضوع به روشنی در سند ارتقای وضعیت زنان و خانواده هرمزگان قابل مشاهده است. هرمزگان با اینکه رتبه نخست انتصاب مدیران زن در کل کشور را از آن خود کرده اما سیاست آن کاملا «مردانه» است. عدم راهیابی زنان هرمزگانی به مجلس شورای اسلامی، نمونهای از این سیاست یکجانبه است که در سند مذکور نیز بهعنوان ضعف ساختاری ذکر شده است. زنان هرمزگانی تنها در پستهای عالی سیاسی به حاشیه رانده نشدهاند. مدیران هیچیک از صنایع بزرگ هرمزگان نیز تاکنون زنان نبودند. سکان مدیریت هیچیک از مناطق ویژه استان نیز به زنان پیشنهاد نشده است. این مرزبندی نقشهای اجتماعی و شغلی تنها مختص زنان هرمزگان نیست. هیچ زنی تاکنون شانس تصاحب میز ریاست جمهوری، عبور از فیلتر «رجل سیاسی»، وزارت و عضویت در شورای نگهبان را هم نداشته است. آیا زنان تنها قدرت انتخاب بین آنچه که برایشان انتخاب شده را دارند؟ این محدودیت انتخاب، رضایت از زندگی و اعتماد به نفس زنان را تحت تاثیر قرار داده است. طبق آماری که به تازگی در سند ارتقای زنان و خانواده هرمزگان منتشر شده، رضایت زندگی زنان هرمزگانی کمتر از میانگین کل کشور است. به گفته یکی از جامعهشناسان هرمزگانی، محدودیت فرصتهای شغلی و قدرت انتخاب به بودن یا نبودن در جامعهی پدرسالاری مانند هرمزگان، علت این کاهش رضایتمندی است. ایجاد پارک بانوان و حصار کشیدن به دور بخشی از زنان جامعه به نام حمایت و حفاظت، بهجای تلاش در ایجاد مکانی امن برای زندگی و فعالیت اجتماعی، نمونهای از حل مسئله به شیوه مردسالار است. پاسخی اشتباه که همیشه برای رفع نیازهای اساسی اجتماعی زنان کشور، استفاده شده است. گزینه «شارژ بانوان»، بیش از آن که حمایت و احترام به نظر برسد، تصویری از تبعیض غیرقابل توجیه بین زنان و مردان است. تبعیضی که جامعه زنان هرگز خواستار آن نبوده و نیست. همیشه تلاش زنان برای فرصتهای برابر و دوری از تبعیض، به اشتباه، اصرار بر عدمپذیرش تفاوتهای فیزیولوژیکی و غریزی زن و مرد تعبیر شده است. خواسته مشترک زنان جامعه ایران اما، فرصت برابر «انتخاب» است. زنان باید بتوانند خود خانهنشینی یا فعالیت در شغل و نقشهای مختلف را انتخاب کنند. نابرابری در انتخاب شغل، تنها نمونهای از فرصتسوزی و نادیدهگرفتن خواسته زنان است. جامعه سنتی و مردسالار ایران، مانند بسیاری از جوامع جهان سوم، با فرض اجازه تصمیمگیری و شناخت مصلحت زنان، سالهاست که بایدها و نبایدها را یک جانبه تعیین میکند. درحالیکه حتی سیاست کشورهای همسایه، به سمت برابری زن و مرد از جمله در دستمزد حرکت میکند، ایران با شارژ و پارک بانوان میخواهد به جایگاه والای زن احترام بگذارد.