حفاظت با دست‌های خالی



حجت زارعی-فعال محیط زیست/  آسیب‌دیدگی پلنگ ایرانی در بخش سندرک و حوالی روستای درپهن، دوستداران محیط زیست را نگران کرده‌است. این پلنگ در تله سیمی گرفتار شده‌بود. پیش از این هم یک خرس سیاه در پارک جنگلی بندرعباس، به دلیل قصور و سهل‌انگاری در نحوه نگهداری و نبود امکانات پایشی مانند دوربین مداربسته، حلق‌آویز شده‌بود. در مورد عملیات نجات پلنگ مذکور احتمالاً از رسانه‌ها و اخبار استان شنیده‌اید. مدیرکل محیط‌زیست استان طی اظهاراتی عجیب دلیل اصلی تأخیر چهارروزه {از سه‌شنبه تا جمعه که چه‌بسا قبل از رؤیت، حیوان مدتی در تله بوده} را ازدحام مردم عنوان کردند. در مورد این اظهارات چند نکته حائز اهمیت است: اولا آیا ازدحام جمعیت، چهار روز طول کشیده است؟ یعنی جمعیتی چند شبانه‌روز در آن کوهستان که از روستا و آبادی فاصله داشته، کمپ زده بودند. ثانیاً آیا مدیریت و کنترل جمعیت ممکن نبود؟ ثالثاً آیا این اظهارات سرپوشی برای نبود امکانات بیهوشی و احتمالاً نیروی انسانی متخصص در استان پهناور هرمزگان نیست؟ اگر جواب خیر است چرا برای نجات یک پلنگ در شرق هرمزگان باید منتظر اکیپی از استان فارس باشیم؟ این توهین به مخاطبان، مردم و دوستداران محیط‌زیست استان نیست؟ بهتر است بجای اینکه دلیل اصلی تأخیر چندروزه نجات این حیوان زبان‌بسته را ازدحام جمعیت در یک منطقه کوهستانی آن‌هم در چند روز عنوان کنید باصداقت بگویید که امکانات و تجهیزات لازم را نداشتیم و از استان فارس درخواست همکاری کردیم. اینکه چرا استان هرمزگان با این گستردگی، تنوع اقلیم و وجود انواع گونه‌های در حال انقراض هنوز از حداقل امکانات برخوردار نیست جای بسی سؤال است. متأسفانه محیط‌زیست در کل کشور از سه مشکل اساسی رنج می‌برد. رفع و کاهش این مشکلات نیاز نگاه ویژه بخصوص از طرف نمایندگان مجلس شورای اسلامی است. اولین مشکل محیط زیست ایراد ساختاری است. هرمزگان با این گستردگی و تعدد مناطق نیازمندِ حفاظت و احیا، کمتر از پنجاه نفر محیط‌بان دارد که به‌طور حضوری، فیزیکی و واقعی از سرمایه طبیعی استان حفاظت می‌کنند. از آن‌طرف بیش از یک‌صد و بیست نفر نیروی اداری دارد، این‌یک ایراد ساختاری است. معضل دوم نبود امکانات و تجهیزات کافی است. مرگ خرس سیاه در پارک جنگلی به دلیل نبود یک دوربین پایشی و تشدید آسیب‌دیدگی پلنگ در دام افتاده شرق استان به خاطر تأخیر و نیاز به حضور اکیپی از استان فارس، ازجمله خسارات نبود امکانات و تجهیزات است. مشکل سوم نبود خلاقیت و نوآوری در بیشتر مدیران است که فقط مختص محیط‌زیست نیست. اکثر مدیران ارگان دولتی، سنتی و به قولی مدیران آیین‌نامه‌ای بوده که بجای ایجاد تغییر منتظر دستورات از بالا هستند. برخی نیز اولویتشان از دست ندادن میز است. خلاقیت و تفکر در اکثر ارگان‌‌های دولتی ازیادرفته است. به‌عنوان‌مثال می‌توان نیروهای اداری سازمان‌هایی مانند محیط‌زیست، منابع طبیعی، جهاد کشاورزی و غیره را در طول سال، به‌نوبت برای آموزش به مردم و تربیت افراد حافظ محیط و گونه‌های درخطر به مناطق مختلف و روستاها فرستاد. یکی از شکایات مردم شرق استان و منطقه بشاگرد شکار شدن گوسفند و دامشان توسط پلنگ است. اغلب حمله پلنگ شب و در محل نگهداری دام اتفاق میفتد. پلنگ به‌طور غریزی ازآنجایی‌که حیوان بشدت مخفی‌کاری است، برای ساکت کردن گوسفندان که از ترس سروصدا می‌کنند همه آن‌ها را خفه می‌کند. اکثر اوقات نیز با باخبر شدن اهالی و حضور انسان، دست‌خالی پا به فرار می‌گذارد و اهالی می‌مانند و لاشه‌های تلف‌شده. با آموزش روستا به روستا از نحوه ایمن نگه‌داشتن گله تا چگونگی ساخت محل امن برای نگهداری دام و حتی دادن تسهیلات برای ساخت محلی مناسب، می‌توان این مشکلات را به حداقل رساند. به امیدی روزی که خلاقیت و ابتکار اولویت و دغدغه اصلی همه مدیران برای ایجاد تغییرات مثبت در استان و کشور شود.

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها