لیگ برتر؛ شاید قرنی دیگر!



نگاهی به تیم‌های حاضر در لیگ‌های فوتبال ایران نشان می‌دهد تیم‌های صنعتی در این پیکارها سهم قابل ‌توجه ای را به خود اختصاص داده‌اند. صنعت نفت آبادان، فولاد مبارکه سپاهان، ذوب‌آهن، فولاد خوزستان، آلومینیوم اراک، نساجی مازندران، گل گهر سیرجان، مس رفسنجان، ماشین‌سازی، تراکتورسازی، سایپا، پیکان، نفت مسجدسلیمان تیم‌های صنعتی هستند که در لیگ برتر فوتبال کشور با رقبا رقابت می‌کنند.
در دسته‌های پایین‌تر نیز تیم‌های صنعتی دیگری شرکت دارند. به گواه تاریخ برخی از این تیم‌های صنعتی در آسیا نیز صاحب‌مقام هستند. نکته جالب حضور تیم‌های صنعتی در لیگ‌های فوتبال کشور اینکه همه این تیم‌ها زیرمجموعه تشکیلات دولتی هستند. شاید مدیرعامل و اعضای هیات مدیره صاحب پست و مقامی در وزارتخانه‌های نفت و صنعت و معدن باشند اما به‌نوعی تحت سیاست‌های وزارتخانه‌های متبوع خود عمل می‌کنند و از طریق آدم‌های سیاسی به این سمت‌ها گمارده شده‌اند. نگاه دوباره به نام این تیم‌ها و جغرافیای استقرار آن‌ها نشان می‌دهد تمام این تیم‌ها تنها به چند استان محدود می‌شود. حال این پرسش مطرح می‌شود، چرا شرکت‌های صنعتی، فولادی، نفتی و دیگر شرکت‌های مطرح در فوتبال استان‌های مختلف تیمداری می‌کنند اما همین شرکت‌ها در هرمزگان کاری به فوتبال و تیمداری ندارند. درحالی‌که مسئولان کشوری و استانی روزانه شعارمی دهند «هرمزگان پایتخت اقتصادی ایران است. قلب اقتصاد ایران در هرمزگان می‌تپد.» اما عملاً هرمزگانی‌ها از تپش قلب پایتخت اقتصادی کشور در هیچ حوزه‌ای حتی ورزش سهمی ندارند. سال‌ها است آقایان مسئول در سخنرانی و نطق‌هایشان، هرمزگان را با القاب مختلفی همچون قطب آلومینیوم، قطب فولاد و هزارویک لقب دیگر یاد می‌کنند؛ اما درد اینجاست نامی از این قطب‌های اقتصادی در ورزش به‌ویژه فوتبال کشور دیده نمی‌شود. اگر قرار برتیم داری شرکت‌های نفتی و فولادی و ... در ورزش هست چرا این شرکت‌ها در هرمزگان به ورزش اهمیت نمی‌دهند و تیمداری نمی‌کنند. اگر قانون، تیمداری وزارتخانه‌ها و شرکت‌های دولتی را منع کرده پس چرا این شرکت‌ها در لیگ‌های مختلف ورزش کشور آنهم به‌صورت حرفه‌ای شرکت می‌کنند. (گرچه در ایران، ورزش حرفه‌ای به معنای واقعی کشورهای دیگر وجود ندارد). از سویی دیگر وقتی جدول لیگ برتر فوتبال کشور طی سال‌ها و بلکه دهه‌های اخیر را مرور می‌کنیم بانام‌های تکراری زیادی روبرو می‌شویم. از سپاهان و فولاد خوزستان گرفته تا سایپا و پیکان. تکرار این نام‌ها به ما یادآور می‌شود، این تیم‌ها سرمایه‌گذاری بلندمدت کرده که سال‌ها در سطح نخست فوتبال جایگاه خود را به دست آورده و آن را حفظ کرده‌اند.
بسیاری از این تیم‌ها به فکر حضور یک دوره یا دو دوره در لیگ برتر نیستند اما حضور مقطعی و یک‌ساله تیم‌های فوتبال آلومینیوم و فولاد هرمزگان در لیگ برتر سال‌های گذشته و سقوط به رده‌های پایین‌تر که امروز دیگر نامی از این تیم‌ها بین لیگ برتری‌ها دیده نمی‌شود این پیام را با خود به همراه دارد که مسئولان استان هرمزگان و به‌ویژه مدیران شرکت‌های نفتی و فولادی و دیگر صنایع و ... اعتقادی به تیمداری ندارند. البته شاید بی‌خیالی آقایان مسئول صنایع بزرگ استان به تیمداری بی‌ارتباط با عدم مطالبه گری مردم هرمزگان به‌ویژه ورزشکاران نباشد. هرگاه صدای مطالبه گری مردم بلند بوده، مسئولان دست به کارشده به آن پاسخ داده‌اند. وقتی مدیران می‌بینند کسی به این موضوع توجهی نمی‌کند و مطالبه‌ای ندارد آن‌ها نیز با خیال آسوده بر صندلی ریاست تکیه زده به این موضوع ورود نمی‌کنند. چرا مدیران ورزشی و غیرورزشی هرمزگان، نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر، موضوع تیمداری صنایع استان را پیگیری نمی‌کنند؟ اگر اقدامی شده چرا اطلاع‌رسانی نمی‌شود و نتیجه چه بوده که مردم از آن بی‌خبرند؟ به نظر می‌رسد در این استان دلسوزی برای ورزش وجود ندارد.
اگر چنین پیش برود باید تا قرن آینده منتظر حضور یک تیم از هرمزگان در لیگ برتر فوتبال بود. به‌هرحال باید دست‌مریزاد گفت به مسئولانی که بی‌خیال حضور یک تیم هرمزگان در لیگ برتر فوتبال کشور هستند.
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها