کشور ما در سالهای اخیر به دلیل
تحریمهای ناعادلانهی آمریکا، اوضاع اقتصادی بسیار سختی را تحمل کرده است. آمارها گویای همه چیز است.
تورم و گرانی جامعه را به دو بخش تقسیم کرده؛ داراها وندارها. بعضی از مردم آنقدر پول دارند که نمیدانند چگونه خرج کنند و بخش بزرگی از جامعه قدرت خریدشان بسیار کاهش یافته و سفرهی آنها هرروز کوچک و کوچکتر میشود. این روزها خبرهایی همچون حذف موادغذایی از گوشت گرفته تا میوه، به اخباری بسیار عادی تبدیل شده و اوضاع جامعه به قدری نگران کننده است که حتی کارشناسان دربارهی احتمال مواجه شدن جامعه با سوءتغذیه و بروز مشکلات مربوط به سلامتی مردم به ویژه کودکان و دانشآموزان هشدار دادهاند.
نگاهی هرچند کوتاه به شرایط زندگی مردم در بسیاری از مناطق کشور به ویژه مناطق حاشیهنشین، محروم و دورافتاده بیانگرافزایش روزانهی مشکلات اقتصادی این دسته از مردم است. در نگاهی کلیتر، دامنهی این مشکلات و فشارها به کودکان و نوجوانان هم رسیده است. مشکلات اقتصادی باعث ریشه دواندن فقر در لایههای مختلف جامعه میشود و به عنوان یکی از مسائل اجتماعی در وقوع جرایم گوناگون به ویژه خودکشی تاثیرگذار است.در این سالها آنقدر ابعاد فقر گسترش یافته است که شاهد کاهش سن خودکشی هستیم که نمیتوان دست روی دست گذاشت و بیخیال موضوع خودکشی نوجوانان مخصوصاً کودکان زیر ۱۵ سال شد. برخی از دانشآموزان به علت فقر عطای تحصیل را به لقای آن میبخشند. آموزش مجازی در دوران کرونا ادامهی تحصیل را برای دانشآموزان بیبضاعت، دشوارتر کرده است. بعضی از آنها برای حضور در کلاسهای آنلاین، گوشی هوشمند اجاره میکنند و تعدادی دیگر برای دسترسی به اینترنت فرسنگها راه پرخطر را میپیمایند. در این میان هستند کودکانی هم که به دلیل نداشتن تبلت یا گوشی مناسب برای آموزش مجازی دست به خودکشی میزنند.
مرگ خودخواسته و یا همان خودکشی نوجوانان، تصمیم وحشتناکی است که حتی فکر کردن به آن هم لرزه بر تن آدمی میاندازد. قربانیان کوچکی که به دلایل مختلف که ریشه در فقر دارد، دفتر زندگی خود را تا ابد میبندند.
نمونهی این مرگ خودخواسته، کودک ۱۱ساله در دیر بود. در همدان، ارومیه ، رامهرمز و... هم تعدادی از دانشآموزان به دلیل نداشتن تبلت یا گوشی برای حضور در کلاسهای مجازی مدرسه جان خود را گرفتند.
مسئولان آموزشوپرورش در ابتدای سال تحصیلی جاری تایید کردند که ۳ میلیون دانشآموز به دلیل نداشتن گوشی هوشمند، تبلت یا عدم دسترسی به اینترنت امکان حضور در
کلاسهای مجازی را ندارند. این تعداد معادل ۲۰ درصد کل جمعیت ۱۵ میلیونی دانشآموزان کشور است.
از سوی دیگر وزارت آموزشوپرورش نیز چندی پیش از مردم درخواست کرد گوشی و تبلت مورد نیاز دانشآموزان محروم را تامین کنند. مثل همیشه مردم و خیرین تلاش کردند تجهیزات آموزشی را برای دانشآموزان مناطق محروم تهیه کنند، حتی بسیاری از معلمان در تامین تبلت و گوشی هوشمند مورد نیاز دانشآموزان نیز مشارکت کردند. چه بسا بعضی از این معلمان هم ارثیهی خود را به این کار اختصاص دادند.
اما نه آماری از تعداد کلی دانشآموزان، منطقهی زندگی و تحصیل آنها منتشر شد و نه فقط تلاشهای مردم، خیرین و معلمان کافی بود. در بسیاری از کشورها از جمله کشورهای حاشیهی خلیج فارس، دولت تبلت رایگان را در اختیار دانشآموزان قرار داد.
هر چند در کشور ما مجلس، وزارت ارتباطات را مکلف به تامین تبلت دانشآموزان مناطق محروم کرد، اما آن گونه که مسئولان این وزارتخانه می گویند براساس شرح وظایف، این اقدام برعهدهی وزارت آموزشوپرورش بوده و وزارت ارتباطات موظف است اینترنت را تامین کند نه تجهیزات آموزشی را.
هرچند گزارشها نشان میدهد درصد بسیار ناچیزی از مشکلات رفع شده و قریب به اتفاق این ۳ میلیون نفر همچنان از امکانات حضور در کلاسهای مجازی محرومند.
این موضوع یک مشکل بزرگ است که مسئولان به هر طریقی که بود، باید آن را رفع میکردند، اما این اتفاق هنوز رخ نداده است. از نگاه حقوقی هم از آنجا که قانون اساسی تحصیل رایگان را حق دانشآموزان دانسته، بنابراین پیشنیازهای این تحصیل نیز باید در اختیار دانشآموزان قرار داده شود. حال این پیشنیاز در شرایط سخت کرونایی تبلت و اینترنت رایگان است که باید از سوی دولت تامین میشد.
بدون شک اگر زیرساختها و امکانات لازم برای تحصیل همهی دانشآموزان در اقصی نقاط کشور فراهم میشد، هرگز شاهد خودکشی آیندهسازان این مملکت به دلیل فقر و مشکلات اقتصادی نبودیم.
متاسفانه با نزدیک شدن به پایان سال جاری نه وزارت آموزشوپرورش تجهیزات آموزشی کافی از جمله گوشی هوشمند و تبلت رایگان را تامین کرد و نه وزارت ارتباطات زیرساختهای لازم آموزش مجازی از جمله سیم کارت دانشآموزی با اینترنت پاک، امن و ارزان مورد نیاز را فراهم کرد.
شاید در یک جمله بتوان گفت، ترک تحصیل و مرگ خودخواستهی دانشآموزان؛ ارمغان تازهی فقر و آموزش مجازی در دوران کرونا است.