انتخاب فردی شایسته تحت عنوان هر پست و سمتی که بتواند از منافع عمومی مردم هرمزگان، دفاع کند به یک مطالبه عمومی و سیاسی در این استان تبدیلشده است؛ از طرفی منتقدان همیشه به انتخاب فردی غیربومی در جایگاه استاندار واکنش داشته و آن را ناشی از تسلط کامل پایتختنشینان بر امور جاری یک استان مرزی عنوان میکنند. درهفتهای که گذشت، دولت سیزدهم، تصمیم به انتخاب استاندار جدیدی گرفت که صدای اعتراضها را دوباره بلند کرد. در ادامه حواشی انتخاب «
مهدی دوستی» بهعنوان استاندار، احمد مرادی، نماینده مردم هرمزگان، از حق انتخاب نیروی بومی یا مشورت در خصوص انتخاب استاندار با
نمایندگان هرمزگان گفت وآن را خواسته بهحق مردم عنوان کرد و تاکید کرد که اگر با این بی حرمتی پیش آمده، رضایت مردم هرمزگان جلب نشود به مراسم تودیع و معارفه استاندار جدید نخواهد رفت. این انتقادها در فضای عمومی و شبکههای اجتماعی بهسرعت بازتاب پیدا کرد؛ شاید این اتفاق یادآور یکی از کمسابقهترین انتقادها به رویه انتخاب استاندار برای هرمزگان باشد. موضوع استعفای دستهجمعی نمایندگان هرمزگان در سال 86 و عدم حضورآن ها در صحن علنی مجلس بود که تاکنون در تاریخ سیاسی استان مشابه آن اتفاق رخ نداده است.
اعتراض، استعفا؛ تاریخ تکرار شد، اتحاد نه
استعفای دستهجمعی نمایندههای استان هرمزگان در دولت هفتم تاکنون کمنظیر بوده و در تاریخ سیاسی هرمزگان مشابه آن رخ نداده است. نمایندههای منتخب هرمزگان در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی در اعتراض به انتصاب استاندار جدید آن زمان، دست به اقدامی کمسابقه زدند. آنها با تدوین نامهای به انتصاب استاندار جدید هرمزگان که به گفته خودشان، خبر آن را از رسانهها شنیدند، اعتراض خود را اعلام کردند و پسازآن استعفا دادند. عمده این اعتراضها به انتخاب استاندار غیربومی و بدون کسب نظر مردم و نمایندگان مردم بود.
این 5 نماینده علاوه بر ارائه درخواست استعفا به هیئترئیسه مجلس وقت یعنی حداد عادل، از حضور در صحن علنی مجلس نیز خودداری کردند. نمایندهها، شهریار مشیری، علی معلمی پور، سید عبدالله حسینی، محمد آشوری و علی دیرباز بودند. آنها در این نامه بهصراحت به انتخاب فردی غیربومی معترض و نوشته بودند که «مردم استان خواستار
استاندار بومی بودهاند و باوجودآنکه شیخالاسلامی استاندار قبلی و رئیس دفتر جدید رئیسجمهور گفته بود که از استاندار بومی پیشنهادی، حمایت میکند بهیکباره ورق برگشت و نام استاندار جدید را در رسانهها شنیدهاند». آنها در نامه به حداد عادل عنوان کردهاند که «آیا انتظار انتصاب فردی مطلع و آشنا به منطقه و آگاه به توانمندیها و قابلیتها استان خواستی گزافه هست؟! مگر در چرخه انتخاب نیروهای محلی، قحطالرجال است؟ شما از دولت بپرسید که چگونه این تناقضات را توجیه میکند؟ چرا وزارت کشور از این موضوع دریغ کرده است؟ اگر وزیر کشور در این مورد کارهای نیست، بهتر است وزارت را برای حفظ حرمتش به دیگری واگذار کند».
ماجرای نوشتن استعفا دستهجمعی نمایندگان هرمزگان
شهریار مشیری در اسفند سال 82 با 46 درصد آرا بهعنوان نماینده مردم هرمزگان برای دوره هفتم مجلس شورای اسلامی انتخابشده بود. او در خصوص وقایع آن زمان و علت استعفای جمعی نمایندگان هرمزگان، گفت: «زمان دولت نخست احمدینژاد من نماینده مردم بندرعباس بودم. درواقع نماینده دوره هفتم. آن زمان، استاندار هرمزگان عوضشده و قرار بر این بود که استاندار جدیدی را انتخاب کنند و ما منتظر بودیم که از وزارت کشور برای هماهنگی و مشورت با ما، اتخاذی صورت گیرد که ناگهان از رسانهها پخش شد، حکم «عبدالعلی صاحبمحمدی» که اصالتاً دزفولی بود از سوی وزارت کشور بهعنوان استاندار هرمزگان اعلامشده است. من و همکارانم هیچکدام نسبت به ایشان آشنایی نداشتیم و من زودتر از بقیه اعتراض کردم و به بقیه همکارانم گفتم که این کار صحیح نیست و دولت وقت باید با ما مشورت میکرد. نه اینکه بخواهیم استاندار تعیین کنیم، خیر. دولت بایستی با ما هماهنگ بود. درواقع رسم این است که با نمایندههای استان مشورت کنند. من استعفا را به دکتر حداد عادل رئیس وقت مجلس شورای اسلامی دادم و بعدازاینکه استعفای من منعکس شد، علی دیرباز به من پیوست، پس از او علی معلمی پور به جمع ما اضافه شد. بعد ما یک صورتجلسه گروهی برای استعفای دستهجمعی خود نوشتیم. بعد آقای حسینی با ما همراه شد و درنهایت آقای آشوری هم به جمع ما پیوست».
پافشاری نمایندهها تا پای میز مذاکره
شهریار مشیری در مرور اتفاقات آن سال گفت: «ما نمایندهها نامه استعفا را امضا کردیم و به آقای حداد عادل دادیم. اما ایشان استعفای ما را ثبت نکرد. با این کاری که دولت وقت کرده بود درواقع ما آماده و حاضر بودیم که از مجلس برویم. بعدازاین اتفاق، آقای «مصطفی پورمحمدی» که وزیر کشور بودند، تماس گرفتند، من را خواستند و من با ایشان دیدار کردم. آقای پورمحمدی هم گفتند: «من در انتخاب استاندار دخالتی ندارم. رئیسجمهور، آقای احمدینژاد، استاندار را انتخاب کرده و ما هم انجام میدهیم. اگر شما استعفا بدهید من هم استعفا میدهم؛ زیرا دلیل قانعکنندهای برای انجام کار خود ندارم». این را اضافه کنم که آقای عبدالرضا شیخالاسلامی، استاندار هرمزگان رئیس دفتر احمدینژاد شده بود و هرمزگان بدون استاندار شده بود که درنتیجه این انتخاب، صاحب محمدی استاندار شد که پس از صحبت و گفتگو با پورمحمدی، با آقای صاحب محمدی استاندار جدید، جلسهای گذاشتیم تا شروط خود را اعلام کنیم».
تعیین اولویتهای هرمزگان برای استاندار جدید
شهریار مشیری در پاسخ به حاصل آن پافشاری و استعفای دستهجمعی، گفت:«برای اینکه در خصوص حاصل جلسه با صاحب محمدی بیشتر بدانید باید این توضیح را اضافه کنم که سال 82 که ما نماینده مجلس شدیم، «عبدالحسین مقتدایی بهروز»
استاندار هرمزگان بود. او استاندار موفقی بود. هرمزگانیها خوب به خاطر دارند که راه بندرعباس به کرمان و برخی دیگر از راههای استان بهشدت خراب و ناامن بود. جادههای مرگ را همه به یاد داریم. در زمان آقای مقتدایی، «احمد خرم» وزیر راه بود و ما در مورد اصلاح این جادهها رایزنی میکردیم اما او ما را دست به سر می کرد، پس درخواست کردیم نقاط حادثهخیز بندرعباس به بندرلنگه و دیگر جادههای هرمزگان را ابتدا اصلاح کنند و بعد شروع به عریض کردن کنند؛ اما خب وزیر وقت زیر بار نمیرفت تا آنکه احمد خرم، وزیر راه در مجلس هفتم به تاریخ 11 مهر 83، استیضاح شدند. به هر صورت با وزیر پیشنهادی بعدی که بر سرکار آمد در خصوص مشکل استان هرمزگان به خصوص همین جاده ها، سه بار جلسه گذاشتیم. در زمان استاندار شیخ الاسلامی، سیاست آقای مقتدایی، استاندار پیشین را ادامه دادیم؛ اما بیم این میرفت که اگر استاندار جدیدی بیایید بهجای شیخالاسلامی، خواسته ما که همان عریض کردن جادههای هرمزگان است را به حاشیه ببرد. آقای صاحب محمدی که استاندار شد، شرط ما را پذیرفتند که جادهها را در اولویتشان قرار میدهند و حتی پذیرفتند که بلوار ساحلی که آقای مقتدایی به بازیافت ساحل اقدام کرده بودند تا سورو انجام شود. من میخواستم که آقای صاحب محمدی قول بدهد که بلوار ساحلی ادامه پیدا کند و پسازاینکه ایشان شروط ما را پذیرفت، من هم گفتم موافقم، بقیه نمایندگان هم پذیرفتند».
اتحاد سیاسی در هرمزگان، کمرنگ و کمرنگتر
شهریار مشیری در پاسخ به پرسش اینکه مشابه آن حرکت سیاسی در تاریخ هرمزگان داریم یا نه گفت: تابهحال در تاریخ سیاسی استان چنین اتفاقی نیفتاده است. دلیلش را هم ضعف نمایندهها میدانم. نمایندهها میتواند خواست خود را به دولت تحمیل کنند. نمایندهها میتوانند دولت را هم متقاعد کنند. من خودم عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بودهام، سالی که من عضو این کمیسیون بودم، قدرت رایزنیها را دیدهام. همهچیز بستگی به عرضه، جربزه و قدرت نمایندهها دارد. من برای استاندار جدید انتخابشده همانند آقای مقتدایی استاندار اسبق هرمزگان که خوزستانی بود، پیشاپیش آرزوی موفقیت میکنم.