چهارشنبه هفته پیش بود که
ابراهیم رییسی به دعوت شوکت میر ضیایف به ازبکستان سفر کرد تا ضمن دیدار با او در نشست «
سازمان همکاری های شانگهای» که در شهر تاریخی «سمرقند» ازبکستان برگزار میشود، شرکت کند.
نشستی که یکی از دستور کارهای آن پذیرفتن رسمی ایران به عنوان عضو اصلی این سازمان مهم بود. شهرتاریخی سمرقند در کنار بخارا،خوقند،فرغانه و... از مهمترین خاستگاههای تمدنی ایرانشهری قلمداد می شوند که در ساختار جغرافیایی آسیای میانه شناخته میشوند.این مناطق، ویژگیهای مشترک فرهنگی، تاریخی و زبانی زیادی با کشورمان دارند و به لحاظ ژئوپلتیک و ژئواکنومیک هم دارای اهمیت بسیار بالایی هستند.
سازمان همکاریهای شانگهای علاوه بر کشورهای مهم حوزه تمدنی ایران فرهنگی، قدرتهای بزرگ جهانی چون چین، روسیه و هند را هم در بر میگیرد که به لحاظ قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی به مجموعهای بسیار قدرتمند در سطح جهان تبدیل شده است.
کشورمان هم به لحاظ پتانسیلهای بالایی که به واسطه موقعیت ممتاز جغرافیایی،
ذخایر عظیم انرژی و سایر منابع و ثروت های خدادادی دیگری که دارد، می تواند از همکاری با این کشورها در روند رشد و توسعه خود سود ببرد. پر واضح است که در صورت گسترش همکاریها بین اعضای اصلی و حتی اعضای ناظر این سازمان،شاهد بهبود روند توسعه و گسترش صلح در جهان خواهیم بود.
موضوع مهم دیگر که ازقضا آن هم در حوزه تمدنی ایران فرهنگی قرار دارد درگیریهای اخیر نظامی بین دو کشور آذربایجان و ارمنستان است. ابتدا ارمنستان بود که اعلام کرد نظامیان آذربایجان به نظامیانش حمله کرده اند و 49 نفر از آنان را کشته اند. به فاصله اندکی آذربایجان هم اعلام کرد در این نبردها 50 نفر از ارتش آذربایجان کشته شده است. این اتفاقات در حالی روی می دهد که بین این دو کشور پس از آخرین جنگشان در پاییز دو سال پیش، آتشبس برقرار شده بود. تحولات«قفقاز» باید توسط دستگاه دیپلماسی کشور به دقت مورد رصد قرار بگیرد. به درستی مواضع اصولی کشورمان احترام به تمامیت ارضی و رسمیت داشتن مرزهای بین المللی این دو کشور است.
اما شواهد و قرائن نشان از آن دارد که درگیریهای این منطقه علاوه برخصومت دیرینه دو کشور فوقالذکر، ریشه در اهداف بازیگران منطقهای و فرامنطقهای دیگری هم دارد. چند هفته پیش بود که مجموعههای رسانهای وابسته به دولت «باکو» در اقداماتی شیطنتآمیز گفتارهای سخیف تجزیه طلبانه به زبان آورد. هرچند این اقدامات جمهوری آذربایجان که از اندازه بسیاری از استانهای ما هم کوچکتر است، خوابی پریشان است و مصداق بارز این سخن است که «ای مگس عرصه سی مرغ نه جولانگه توست»، اما این باعث نمیشود که ما چشم خود را بر تحولات آشکار و پنهان این منطقه ببندیم.
متاسفانه یکی از بازیگران بد این عرصه کشور ترکیه است که در جنگ پارسال به صورت تمام قد در کنار آذربایجان ایستاد. به گفته کارشناسان بنا بر سناریویی که در محافل حکومتی ترکیه و جمهوری آذربایجان مطرح است، قصدشان براین است که با اشغال استان جنوبی سیونیک ارمنستان و الحاق آن به باکو، در دستیابی کشورمان به مناطق دیگر قفقاز، اوراسیا و حتی اروپا اخلال ایجاد نموده و کشورمان را در تنگنای استراتژیک قراردهند.
محور باکو-آنکارا میخواهد از مشغولیت روسیه در جنگ اوکراین همینطور سردی روابط روسیه با ارمنستان که با روی کارآمدن نیکول پاشینیان در ارمنستان همراه شده نهایت سوء استفاده را ببرد، خصوصا که این محور خود را پشتگرم به حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی هم می بیند. چه آنکه در جنگ سال گذشته، باکو علاوه بر حمایت تمام عیار ترکیه حمایت نظامی رژیم صهیونیستی را هم در کنار خود می دید. این رژیم هم به همراه آمریکا می خواهد ضمن پررنگ کردن حضورش در مرزهای شمالی کشورمان و دست زدن به برخی اقدامات توطئهآمیز با اهداف تجزیهطلبانه، با تهدید تمامیت ارضی کشور، فشارهای وارده به ایران را بالا ببرد. خوشبختانه مقامات ارشد کشورمان به صورت رسمی نسبت به این تحرکات به طرفهای مقابل هشدار داده اند.
اما علاوه براینکه ایران این اقدامات را بر نمی تابد روسیه هم که منطقه قفقاز برایش اهمیتی راهبردی دارد در مقابل حضور بازیگران مخرب ذکر شده سکوت نخواهدکرد. از این رو مقامات کشور باید ضمن اشراف داشتن کامل به تحولات اخیر و دعوت کردن دو کشور آذربایجان و ارمنستان به صلح، هوشمندانه و قاطعانه به همه بازیگرانی که قصد اعمال تشنج زا دارند، پاسخ لازم رابدهند.
روزنامه صبح ساحل