روز جهانی کارگر و روانشناسی کار


نویسنده: محیا تکنده

روانشناسی کار یا روانشناسی صنعتی یا سازمانی، به حیطه‌یی از روانشناسی گفته می‌شود که ظاهرا برای بهبود شرایط کار، کمک به کارگران و ارزیابی روانی آنان به کار گرفته می‌شود. این نحله از روانشناسی به مسائلی مانند القا مثبت‌گرایی، انجام ارزیابی‌های روانسنجی، کاهش استرس، امنیت روانی و غیره در محیط کار عموما محیط صنعتی و کارخانه‌یی) می‌پردازد، اما واقعا و در ابعاد ریشه‌یی چه ارتباطی با کارگران و کار آنان دارد؟ از آنجا که هیچ رخدادی بدون در نظر گرفتن سیرتاریخی آن قابل بررسی نیست، بهتر است به ریشه‌ی تاریخی روز جهانی کارگر بازگردیم. شکل‌گیری و گسترش نظام سرمایه‌داری از قرن شانزدهم و برای نخستین بار در انگلیس اغاز شد. دراین نظام اقتصادی که عموما درکارخانه‌های صنعتی آغاز شد، کسانی بر ابزار تولید مالکیت پیدا کردند(سرمایه داران)  و عده‌یی را در ازای پرداخت دستمزد به کار می‌گیرند (کارگران) تا روند تولید را به کار بیاندازند. در نظام اقتصادی سرمایه‌داری، طبقاتی هستند که جز نیروی کار خویش چیزی برای بازتولید معاش خود ندارند، تنها چیزی که می‌توانند به فروش برسانند نیروی کارشان است و این روند وابستگی به بازار برای بازتولید خویشتن، بیگانگی‌یی می‌آفریند که مختص همین شکل از تولید است، یعنی قرار داشتن در روند ادامه‌داری از استثمار. ساعات کار طولانی، کارهای سنگین، قراردادهای دستمزدی ناگزیر و شکل تولید در این نظام اقتصادی به شدت بحران آفرین بود، بحران‌هایی که حل نمی‌شوند، بلکه با بحران دیگر به تعویق می‌افتند. در نتیجه‌ی این بحران‌ها و شکل تولید، طبقات فرودست که کارگران محسوب می‌شدند، هر روز بیشتر از دیروز در مضیقه قرار گرفته و در معیشت خود با مشکل مواجه می‌شدند. ورای تمام اتفاقات تاریخی، اقتصادی و غیره که در حوصله‌ی این یادداشت کوتاه نمی‌گنجد، سرانجام در اول می 1886، قرار بر این شد که شرایط و ساعات کار در کارخانه‌های امریکا تعدیل پیدا کرده و ساعت کار روزانه به هشت ساعت کاهش بیابد. اما این تغییرات در کارخانه‌ها اعمال نشد و کارگران صنعتی در اعتراض به این واقعه اعتصاب کرده و اعتراضاتی را در شیکاگو شکل دادند و پلیس شیکاگو به شکل شدیدی به سرکوب و کشتار این کارگران روی اورد و بعد از کارگران کارخانه‌های شیکاگو، دیگر کارگران در گوشه و کنار امریکا و جهان دست به اعتصاب زده و خواستار تعدیل و بهبود شرایط کار شدند. گرچه مطالبات این کارگران در همان برهه زمانی به ثمر ننشست اما بعدها توانستند تا حدودی حقوق نسبی  خود را از مالکان ابزار تولید بازپس گیرند. از طرف دیگر با رشد سرمایه‌داری، رشد نیروی مزد بگیر و وابستگی انسان به بازار، بحران‌ها هر روز بیشتر از دیروز خودنمایی می‌کرد و مردمی که با از دست دادن استقلال خود در تولید معاش تا حد زیادی به بازار وابسته شده بودند، فشار روز افزونی را از سمت سرمایه داران و بازار بر معیشت خود احساس می‌کردند. با گسترش بحران‌های مالی و ناتوانی فضای بازاری در کنترل اعتراضات مردم به کاهش رفاه، افزایش فقر، تبعیض و نابرابری، دول سرمایه‌دار و صنعتی به این نتیجه رسیدند که باید راه ساده‌‌تری برای کنترل حرکت‌های عمومی پیدا کنند، راهی که از درون افراد نشات می‌گیرد و این راه روانشناسی بود. در برابر بحران‌های مالی، قحطی‌ها و اعتراض عمومی مردم به شرایط موجود، در قرن‌ نوزدهم ماشین بخار روانشناسی به کار افتاد تا بعد جمعی و اجتماعی انسان را به حاشیه براند و حبابی از امید برای انان ایجاد کند. گرچه در این مسیر بیش از روانشناسی غالب، روانشناسی مثبت‌نگر، موفقیت و ... حاکم بود، اما به هر حال تخم این فردگرایی را هسته‌ی کلی روانشناسی می‌کاشت. روانشناسی به عموم مردم القا می‌کرد که تمام مسائل درون روانی است و اگر می‌خواهند قدمی برای بهبود شرایط زیست خود بردارند، بهتر است این راه را از خودشان شروع کنند. از طرف دیگر، مدت‌ها بعد که تیشه‌ی روانشناسی موفقیت نسبتا کند شد، روانشناسی سازمانی یا همان روانشناسی کار به میدان امد تا  به بررسی شرایط روانی کارگر و ارزیابی و روانسنجی او بپردازد. در این میان کارگرانی که شرایط روانی مناسبی ندارند یا از چرخه‌ی کار حذف می‌شوند، یا به تطبیق خود با شرایط عمومی کار تشویق می‌شوند. اهمیتی ندارد که مسائل و نگرانی‌های آنان ناشی از شرایط کار، دستمزد، بیمه و غیره باشد، به هر حال روانشناسی صنعتی آنان را به خودکنترل‌گری، ذهن‌آگاهی، مدیریت هیجان و غیره سوق می‌دهد.  در واقع این حیطه نه برای بهبود احوالات کارگران، که برای راحت‌تر شدن شرایط مالکان ابزار تولید راه‌‌اندازی شده است، راه ساده‌یی که می‌تواند همه‌چیز را به هسته‌ی درون روانی افرادارتباط داده و سود سرمایه‌داران را بدون قشقرق حفظ کند. روز جهانی کارگر، نه به عنوان یک مناسبت قابل تقدیر، که باید به عنوان روزی برای بهبود شرایط این طبقه به حساب بیاید، طبقه‌یی که بار حرکت جامعه را به بهای زندگی روزانه‌اش می‌پردازد. 

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها