میانهی سال 99 بود که عبارت «بایا کن» به سوژهی اول فضای مجازی و تبلیغات در کشور بدل شد. تبلیغات شبانهروزی در صدا و سیما و بیلبوردهای پرشمار شهری تا اینفلوئنسرهای اینستاگرامی و رپورتاژهای مختلف در خبرگزاریها، بخشی از سرمایهگذاری عظیم بر روی این پروژه بود. امروز اما با گذشت بیش از سه سال از آغاز آن، به نظر نمیرسد که این پروژه حتی به درآمد رسیده باشد. اما سوالی که مطرح میشود، چه نهادها یا افرادی سرمایهگذاران این پروژه عظیم بودند و سرنوشت لااقل چند صد میلیاردتومان هزینهای که برای آن در سال 99 شد، به کجا رسید؟
به گزارش صبح ساحل، بررسیهای خبرنگار صبح ساحل از سایت بایا، نشان میدهد که تقریبا این سایت به تقلید ناشیانه و در ابعاد بسیار کوچکتری از سایتها و اپلیکیشنهای نیازمندی اینترنتی تبدیل شده است. بهطوری که با نگاهی اجمالی به آگهیهای مختلف در تهران (که فعالترین شهر در این سایت است) و به عنوان مثال در بخش آموزش، آخرین آگهیها مربوط به 5 روز گذشته بوده و بطور میانگین روزانه 1 یا 2 آگهی ثبت شده است. این در حالی است که در یکی از نرمافزارهای مطرح نیازمندیهای اینترنتی در بخش فوق، بهطور میانگین روزانه 25 تا 30 آگهی مشابه منتشر میشود. اپلیکیشن موبایلی بایا نیز، با نمره رضایت 2.1 و آخرین بروزرسانی مربوط به حدود 3 سال گذشته، تقریبا به حالت بلااستفاده و متروک درآمده است. سوالی که مطرح میشود، کدام یک از استارتاپهایی که امروزه سهمی از بازار اینترنتی دارند، با چنین سرمایهگذاری گستردهای کار خود را آغاز کردند یا حتی در ادامه این حجم از تبلیغات گسترده را برای مطرحشدن خود به کار گرفتند؟ بهطوری که تخمین زده میشد بیش از 583 میلیارد تومان در سال 99 تنها به آگهیهای تبلیغاتی در صدا و سیما اختصاص داده شده است.
مالکان این شبکه چه کسانی هستند؟
از نخستین روزهای شروع به کار بایا، برخی رسانهها در
شفافیت ساز و کار این شبکه و مالکان آن اظهار تردید کردند.
با پیگیری بیشتر، به مالکیت شرکت دانش پارسیان بر این شبکه میرسیم که در سال 1382 به منظور ارائه خدمات و محصولات نوین مبتنی بر فناوری اطلاعات تشکیل گردید. دانش پارسیان در دولت یازدهم و دوازدهم، مجری اکثر مناقصات نرمافزاری وزارت بهداشت بوده است که به ادعای برخی رسانهها، روند پیروزی در این مناقصات "غیرشفاف" بوده است.
از پروژههایی که این شرکت مجری آنها برای وزارت بهداشت بوده است، میتوان به سامانه یکپارچه بهداشت (سیب)، سامانه کارت دیجیتالی واکسن کرونا، ثبت عوارض واکسیناسیون کرونا و مجموعا 13 سامانه اشاره کرد. گفته میشود فقط برای سامانه یکپارچه بهداشت (سیب) سالانه 15 تا 20 میلیارد تومان در سال 99 به این شرکت جهت پشتیبانی از این سامانه پرداخت شده است.
این در حالی است که در همان زمان رقبای قدرتمندتر و باتجربهتری در برابر دانش پارسیان قرار داشتند که مشخص نیست با چه ساز و کاری این پروژهها به دانش پارسیان سپرده شده است.
مالکیت بایا طبق آنچه در
سامانهی رسمیو ثبت شده است، در اختیار یک هلدینگ نرمافزاری بوده که مدیرعاملی آن را ابراهیم ابراهیمی بایسلامی، برادر غلامحیدر ابراهیمی بایسلامی، نمایندهی دورهی پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی عهدهدار است.
برادر دیگر آنها، علی ابراهیمی بایسلامی، از افرادی است که نام وی به عنوان یکی از متهمان اصلی در جریان پروندهی موسسات اعتباری البرز ایرانیان و فردوسی مطرح شده است.
اصغر رضانژاد، دیگر عضو هیئت مدیره دانش پارسیان، سابقا دبیر سازمان نظام صنفی رایانهای و مشاور رئیس کمیته کسبوکارهای نوین مجلس دهم بوده است.
رد پای صدا و سیما در این پروژه؟
احتمالا میتوان حدس زد بخشی از این هزینهی سنگین تبلیغات در صدا و سیما، با در اختیار قرار دادن درصدی از
سهام بایا به صدا و سیما سرشکن شده است که اگر اینچنین باشد، صدا و سیما نیز باید پاسخگوی این سرمایهگذاری خود از جیب رسانهی ملی باشد. در سال 1400 یک خبرنگار از معاوضهی درصدی از سهام بایا به شرکت تعاونی کارکنان صدا و سیما، در ازای بخشی از هزینهی تبلیغات خبر داد که تاکنون توسط رسانهی ملی تکذیب نشده است.
اگرچه پیشتر هم ادعا شده است که صدا و سیما بهطور رسمی یا غیررسمی با دریافت مقداری از سهام تولیدکنندگان، در هزینهی تبلیغات آنها در رسانهی ملی شریک شده و البته این کار مزایا و معایبی دارد؛ اما آنچه که واضح است، شراکت صدا و سیما در چنین پروژهای که هنوز آغاز نشده است، توسط یک "فرد معمولی" امکانپذیر نیست.
با وجود پرداختن بسیاری از رسانهها به ابعاد پیدا و پنهان این پروژه، مجموع شائباتی که در خصوص بایا وجود دارد، احتمال وجود فساد یا پولشویی که از دید دستگاه قضا پنهان مانده باشد را تقویت میکند.
علاوه بر این، بهتر است رسانهی ملی جهت رفع شائبات مالی در این خصوص، نحوهی دریافت هزینههای این حجم بالا از آگهیهای تلویزیونی را شفافسازی و آن را به افکار عمومی اعلام کند.