افسردگی، مهاجرت، خودکشی و... ارمغان کرونا برای پزشکان؛

درماندگی درمانگر



کرونا 87 پزشک در هرمزگان را مبتلا کرد و جان دو نفر از آن‌ها را گرفت. دکتر علی شبان از پزشکان بازنشسته مینابی که در 15 آذرماه سال گذشته و دکتر عباس رحیمی جراح عمومی در بندرعباس و از نخبگان حوزه دانش جراحی در جنوب کشور در 26 مردادماه سال جاری دار فانی را وداع گفتند. از اول اپیدمی این ویروس منحوس، پزشکان زیادی در استان درگیر شدند که احتمالاً از آمار ثبت‌شده نیز بیشتر باشند. خطر ابتلا به انواع بیماری‌ها برای این سفیدپوشان که با ماسک و گان روبروی کرونا ایستاده‌اند، تهدید تازه‌ای نیست، اما آن‌ها در همه‌سال‌ها به‌خصوص در دوران کرونا عشق و فداکاری‌شان را از کسانی که به ویروس‌های مختلف مبتلا شده، یا آن‌هایی که با اضطراب و نگرانی از مبتلا شدن به این ویروس به مراکز درمانی مراجعه می‌کنند، دریغ نمی‌کنند.
امروز دوشنبه یکم شهریورماه است و زادروز طبیب برجسته و نامدار ایرانی، شیخ‌ الرییس ابوعلی سینا و به عبارتی روز پزشک. پزشکانی که حدود دو سالی است خواب و خوراک ندارند، خسته‌اند و دل‌هایشان پر از درد و رنج. جامعه پزشکی دو سالی است که روز خود را متفاوت‌تر از روزهای قبل از کرونا آغاز کردند. این قشر ایثارگر و جان‌فشان از ادوار گذشته در مقابله با وبا و طاعون و آنفلوانزا و بسیاری دیگر از بیماری‌هایی تن‌به‌تن جنگیده‌اند و امروز نیز با مواجه با شیوع پاندمی کرونا فصل جدیدی از فداکاری را نشان می‌دهند. آن‌ها برای جان بخشیدن به نفس‌های بریده، از جانشان مایه می‌گذارند.
            

مرگ 2 هزار و 26 کرونایی

از اول شیوع کرونا تاکنون 27 هزار و 612 بیمار کرونایی در مراکز درمانی استان بستری شدند و بهبود یافتند. همچنین در این بازه زمانی 2 هزار و 26 نفر از مبتلایان کرونا در هرمزگان جان سپردند و خانواده‌های بسیاری رخت عزا پوشیدند. کرونای که در هر سیری با شکل و قیافه جدیدی خود را نشان می‌دهد و برایش فرقی ندارد که کودک باشد و یا پیر، زن باشد و یا مرد. فقیر باشد و یا غنی. او قاتل نامرئی جان‌هاست. وضعیت کشور به‌خصوص در هرمزگان در این فصل تابستان بحرانی است و آمارهای مرگ‌ومیر در کشور روزانه کمتر از 500 نفر نیست.
 در این میان ابتلای پزشکان و پرستاران به کرونا در هنگام ارائه خدمات به بیماران خبر تلخی و ناگواری است که می‌شود آن را پیش‌بینی کرد. اتفاقی که در نه‌تنها در ایران بلکه در جهان می‌افتد و جان سپید جامگان عرصه سلامت را می‌گیرد. نقش بی‌مانند پزشکان در تأمین سلامت غیرقابل‌انکار بوده و دفاع آنان در خط مقدم مبارزه با بیماری کرونا به همه ثابت کرد که از فراق هر یک از آنان چه خسارت جبران‌ناپذیری به جامعه محسوب می‌شود.
      

فوت 468 کرونایی فقط در طی یک‌ماهه مردادماه

مردادماه هم تمام شد، مردادماهی که آمار مرگ‌ومیر کرونایی حالت تصاعدی داشت. بر اساس آمار از یکم تا 31 مردادماه 468 نفر جان سپردند. 281 نفر مرد و 187 نفر زن. در سنین 10 ماهه تا 99 ساله. رقم تکان‌دهنده‌ای است و از وضعیت فوق بحرانی حکایت دارد. در این مدت دو کودک دختر 3 ساله و پسر 10 ماهه به علت کرونا و بیماری مادرزادی فلج مغزی جان سپردند. در نیمه دوم مردادماه، 115 نفر در بندرعباس، 11 نفر در بندرلنگه، 27 نفر در قشم، 9 نفر در جاسک، 38 نفر در میناب، 6 نفر در پارسیان، 3 نفر در سیریک، 10 نفر در حاجی‌آباد، 7 نفر در بستک، 14 نفر در کیش، 13 نفر در رودان و 7 نفر در بندر خمیر به کرونا مبتلا شدند و چشم از دنیا بستند. هم‌زمان با خانواده‌های مظلوم عزادار، کادر درمان نیز غصه خوردند و اشک ریختند. آن‌ها علیرغم تلاش برای بهبودی روزانه شاهد مرگ عده زیادی از هم استانی، هم‌وطن، هم‌زبان هستند و این غم‌های از دست رفتن‌های مردمان دیگر رمقی برایشان نمانده، روح و روان نشان خسته است و عاجزانه از مردم می‌خواهند مراعات کنند با رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و پرهیز از حضور در اجتماعات، در شکست زنجیره انتقال ویروس نقش به سزایی داشته باشند و از مسئولان می‌خواهند واکسن وارد و همه را واکسینه کنند.
   
         

روزت مبارک پزشک خسته

از فرط خستگی بر روی صندلی خوابش می‌برد، ناگهان با صدای همکارانش از خواب می‌پرد و درحالی‌که سرم به دست دارد با بالین بیمار حاضر می‌شود... روزهای روز است که خانواده‌هایشان را ندیده‌ ودلتنگ است، آرزو دارد دل سیر فرزندش را بغل کند اما دو سالی است که برای سلامتی خانواده‌اش، خود را دورنگه داشته، هرچند واکسن زده اما به خود قول داده تا ایمنی صد در صد سلامتی خانواده‌اش را فراهم کند. حجم بالای کاری و شیفت‌های چند برابری و کمبود تخت، کمبود و گرانی دارو، کمبود نیروی انسانی، شلوغی، سرگردانی و این‌ها مضاعف مشکلات مالی و تعرفه‌ای حکایت این روزهای اوست که دیگر خستگی بر تن‌اش ماسیده است... صبح که به بیمارستان می‌آید شب امیدی به بازگشت به خانه ندارد و مدام می‌گوید امروز روز آخری است که زنده‌ام، آن‌قدر غم از دست دادن عزیزان خود و بیمارانی که هرروز جلوی چشمانش جان می‌دهند، زیاد شده که روحش پژمرده و غمگین است...
این تراژدی نمونه‌ای از جامعه پزشکی است که هرروز این صحنه‌ها برایشان بارها و بارها تکرار می‌شود خودکشی، مهاجرت و...به سراغشان می‌آید ... پزشک دیگر روز خود را هم فراموش کرده است و وقت آن را ندارد که به خود تبریک بگوید...

روزنامه صبح ساحل

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها