چیزی که با عنوان
انقلاب دریانوردی در سده شانزدهم میلادی رخ داده بی برو برگرد اتفاق مهمی در تاریخ زندگی بشر بوده است. چون از آن زمان گرانیگاه تمدن بشری به کرانه دریاها منتقل شده است. برای کشورمان ایران هم توسعه سواحل دریایی در خلیج فارس، دریای عمان و دریای کاسپین در یک افق 10 ساله جابهجایی 160 میلیون تن بار را میتواند به دنبال داشته باشد. این یعنی امکان ارائه خدمات موثر برای صاحبان کالاها و مشتریانشان به صورت چشمگیری بالا خواهد رفت. البته همین امروز هم 95 درصد واردات و 85 درصد صادرات کشور از راه دریایی و بنادر انجام میشود.
پس اگر در ذهن و ضمیر مسوولان جایی و مجالی برای سروسامان دادن به برنامه توسعه پایدار مانده باشد بالا بردن توانمندیها در زمینه حمل و نقل دریایی گریزناپذیر خواهد بود. درواقع حجم بالای صادرات و واردات کالا و نیاز ضروری برای آزاد شدن از دام اقتصاد نفتی چارهای جز این نمیگذارد که راه درمان را در توسعه دریامحور ببینیم. اما وقتی از زبان رئیس پژوهشکده علوم دریایی دانشگاه تهران میشنویم حتی به شیوه سنتی هم اقتصاد دریایی موفقی نداریم دیگر مجال کناره گرفتن نمیماند.ماجرای توسعه هر کشوری بسته به شرایط جغرافیایی، اقلیمی و انسانیاش به راه خود میرود. به همین خاطر الگوی دست پیدا کردن به توسعه و ضوابط و شاخصههایش باری است که دولت بر دوش خود میبیند. هر کشوری هم در پیمودن این راه به ناچار باید به توان و ظرفیت داخلیاش تکیه کند. ایران با سابقه چندهزارساله در دریانوردی و با داشتن 5800 کیلومتر طول ساحلی در شمال و جنوبش خود را از یک موقعیت ممتاز دریایی برخوردار میبیند. به ویژه که قرار داشتنش در مسیر عبور کریدورهای مهم شمال به جنوب و شرق به غرب و وجود شبکههای تودرتوی راه و راهآهن، وسعت و قوتی دوچندان برای
توسعه حمل و نقل دریایی و گسترش ترانزیتیاش فراهم کرده است. بنابراین بهرهمند شدن کشورمان از صنایع پیشرفته دریایی و ارتقای توانمندیها در حوزه حمل و نقل دریایی به معنای برداشته شدن گامی بلند در راه توسعه خواهد بود. با یک مطالعه اجمالی میتوان این واقعیت را درک کرد که کشورهای پیشرفته صنعتی در گام اولِ رشد و توسعه خود بر آن بخشی متمرکز شدهاند که در آن مزیت و مطلوبیت بیشتری نسبت به دیگران داشتهاند. در چنین الگویی داشتن برنامهریزی اصولی و تمرکز بر مزیتها برای توسعه دیگر بخشهای اقتصادی بدل به مبنایی برای پیشرفت شده است.
طی دوران معاصر و با سروشکل گرفتن تحولات جدید، دورهی بیاعتنایی به مزیتهای دریا هم به سر آمد و در جنبههای گوناگون نظامی، صنعتی و فناوری طرف توجه قدرتهای بزرگ قرار گرفت. چرا که ظرفیت بالا و هزینهی کم برای پی گرفتن اهداف راهبردی، دریاها و به ویژه آبهای آزاد و آبراههای بین المللی را در موقعیتی گذاشته تا در پایدار کردن قدرت جهانی و منطقهای نقشی خطیر داشته باشند. برای کشورمان ایران هم برخورداری از توان دریایی بالا و در تعامل با قدرتهای دریایی جهان بهترین تضمین برای داشتن ثبات سیاسی و رفتن به سوی توسعه اقتصادی خواهد بود. کشور ما از قابلیتها و فرصتهای پرشمار و متنوعی برای وارد شدن در انواع فعالیتهای دریایی برخوردار است. از جمله میتوان به قرار داشتن در کانون شاهراه ارتباطی آسیا و اروپا، سهیم بودن در ذخیرهگاه اصلی انرژی جهان و دسترسی به سه دریای کاسپین،
خلیج فارس و دریای عمان اشاره کرد. معنای چنین برخورداریهایی میتواند این باشد که دریا بهترین محور برای توسعه ایران است. اما برای عملی شدن چنین منظوری دست کم باید سهم دریا از تولید ناخالص داخلی، اشتغال و درآمدهای ارزی از خشکی افزونتر باشد. برخورداری از منابع طبیعی و انسانی چشمگیر یا قرار داشتن در موقعیت استراتژیکی خاص گرچه مزیتهایی کمیاب هستند اما به معنای دسترس پذیر بودن و هموار شدن راه توسعه نیست.
کم نیستند آن کشورهایی که علیرغم برخورداری از چنین مزایایی به دلیل عدم بهرهوری اصولی در پیمودن راه توسعه ناکام ماندهاند. البته توسعه یافتهترین کشورهای جهان جملگی از مزیت دسترسی به دریا برخوردارند. پس چنین مزیتی شرط اساسی برای تحقق پیشرفت اقتصادی و صنعتی است. اما در شرایط نبود زیرساختهای لازم و خلا برنامه ریزی و سازماندهی اصولی و مستمر چنین هدفی راه به جایی نخواهد برد. کاش مسوولان به گوش باشند.
روزنامه صبح ساحل