از گذشتههای بسیار دور تا به امروز، یعنی زمانی که دنیا توسط امپراتوریها اداره میشده؛ همیشه یک ارز یا پول برتر در دنیا وجود داشته که مبادلات تجاری، با آن انجام میشده است. پس اینکه برتری و سلطه یک پول در دورههای مختلف زمانی بین ارز کشورهای مختلف دست به دست شود یک اتفاق کاملا عادی است و بنا نیست که از ازل تا به ابد یک ارز بر دنیا سلطه داشته باشد. همانطور که میدانیم دلار آمریکا پس از
جنگ جهانی دوم به عنوان ارز برتر دنیا جای پوند استرلینگ را گرفت و توانست تا بیش از 87 درصد مبادلات تجاری دنیا را به خود اختصاص دهد. اما امروزه بعد از
دلار، واحد پول چین بیشترین حجم مبادلات را به خود اختصاص داده است و نهایتا یورو به عنوان سومین ارز قدرتمند دنیا در مبادلات تجاری بین کشورها مورد استفاده قرار میگیرد. حال سوال اینجاست که آیا دوره سلطنت دلار به پایان رسیده است و یوان چین جای آن را خواهد گرفت؟ و یا اینکه قرار است وارد یک دنیای جدید چند ارزی شویم؟
آیا یوان چین می تواند جایگزین دلار آمریکا به عنوان ارز غالب جهان شود؟
اقتصاد چین از نظر بسیاری از معیارها بسیار موفق بوده است. تولید ناخالص داخلی چین معادل (GDP) 17.7 تریلیون دلار است و پس از آمریکا در رتبه دوم قرار دارد. این کشور همچنین سومین کشور تجاری بزرگ در جهان است. وقتی گفته میشود اقتصاد چین در حال رشد و شکوفایی است به معنای آن نیست که اقتصاد سایر کشورها در حال فروپاشی است. چراکه ابعاد اقتصاد کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. بر همین اساس در خصوص سلطه پول چین باید گفت که در حال حاضر واحد پول چین - رنمینبی - تنها 12 درصد از تجارت جهانی را تشکیل میدهد و حدود 58درصد سهم بازار هنوز در اختیار دلار آمریکا است. در خصوص واحد پول چین باید اضافه کرد که فرق میان یوان و رنمینبی همانند فرق میان پوند و استرلینگ یا تومان و ریال در ایران است.
ارز ذخیره سالهای آینده چه خواهد بود؟
محبوب ترین ارز برای تجارت جهانی و تجارت فرامرزی به عنوان ارز ذخیره در دنیا شناخته میشود. محبوبیت یک ارز صرفاً مبتنی بر میزان امنیت آن پول و انعطاف پذیری کشور صادرکننده است. در نتیجه اکثر بانکهای مرکزی در سراسر جهان ترجیح میدهند این نوع دارایی یا ارز را، ذخیره کنند، به همین دلیل است که دارایی غالب برچسب «ارز ذخیره» را به خود اختصاص میدهد.
اگر به گذشتههای دورتر برگردیم میبینیم که از سال 1450، شش دوره ارز ذخیره اصلی وجود داشته است. پرتغال تا سال 1530 که اسپانیا قویتر شد بر ذخایر جهانی تسلط داشت. ارزهای صادر شده توسط هلند و فرانسه در بیشتر قرنهای 17 و 18 بر تجارت جهانی تسلط داشتند. اما ظهور امپراتوری بریتانیا، پوند استرلینگ را تا پایان جنگ جهانی اول به ارز ذخیره تبدیل کرد. پس از جنگ جهانی دوم نیز دلار آمریکا ارز جایگزین دنیا شد و با توجه به اتفاقاتی که پس از دوران همهگیری کرونا در این کشور رخ داده است؛ به نظر میرسد دلار در حال تضعیف شدن است و از آنجایی که ارز دوم مهم در دنیا یوان چین است؛ پیشبینی میشود سهم دلار در مبادلات تجاری تا حدی جای خود را به یوان چین بدهد. اما از آنجایی که دلار سالیان طولانی در مسند سلطه ارزی بوده است؛ راه برای یوان چین دچار است و اینکه یوان تا چه حد بتواند در این جنگ ارزی بر دلار پیروز شود؛ به سیاستهای کشور چین بستگی دارد. البته این بدان معنی نیست که تنها یوان به عنوان ارز ذخیره جای دلار را خواهد گرفت و ممکن است با یک سبد ارزی مواجه باشیم که یوان در آن سهم بیشتری دارد.
چگونه آمریکا دلار را ارز اول جهان کرد؟
نگاهی به تاریخ، شالوده متزلزلی را که تسلط دلار بر آن بنا شده است را آشکار میکند. دلار در سالهای پس از جنگ جهانی اول آرام آرام به قدرت رسید و جانشین پوند قدرتمند بریتانیا شد. در حالی که بریتانیا متحمل خسارات زیادی در جنگ شد، ایالات متحده دیر وارد شد و تامین کننده اصلی سلاح و کالا برای متحدان بود. در نتیجه تجارت و اقتصاد ایالات متحده به سرعت رشد کرد. همچنین، کشورهایی که پس از جنگ با بحران منابع مالی مواجه بودند، برای دریافت وجوه، خرید اوراق قرضه آمریکا و ارسال طلا به ایالات متحده، راه را برای جایگاه دلار به عنوان ارز ذخیرهای هموار کردند.
توافقنامه معروف برتون وودز در سال 1944 این موقعیت را با 44 کشور امضا کرد که ارزهای خود را به دلار متصل کنند، که به نوبه خود توسط ذخایر بزرگ طلای انباشته شده در طول جنگ پشتیبانی میشد. اما این توافقنامه توسط رئیس جمهور ایالات متحده نیکسون در سال 1971 لغو شد. او به طور یکجانبه تبدیل دلار به طلا را به دلیل مشکلات پیش روی اقتصاد ایالات متحده در آن زمان به حالت تعلیق درآورد. رئیس جمهور آمریکا خبری را اعلام کرد که به شوک نیکسون معروف است مبنی براینکه از امسال بانکهای آمریکایی هیچ تعهدی در برابر تبدیل دلار به طلا ندارند. این در حالی بود که آمریکا در مدت 25 سال گذشته از سال 1944 تا 1971 دلار را ترویج داده بود و دلار به اقتصاد این کشورها رسوخ پیدا کرده بود و 25 سال برای رسیدن به این نقطه زمان صرف شده بود. اما این سؤال مطرح میشود که چگونه در این مدت 25 سال آمریکا توانست برابری یک اونس طلا در برابر 35 دلار را حفظ کند؟ این کار تنها با رصد تولید جهانی طلا و چاپ دلار متناسب با آن محقق شد. برای رسیدن به این منظور آمریکا نباید هیچ کسری بودجهای داشته باشد. به اندازه مالیاتی که از مردم میگیرد خرج کند و اگر مجبور شود بیش از مالیاتی که از مردم میگیرد خرج کند باید از فدرالرزرو آمریکا که یک بنیاد خصوصی و نه دولتی است دلار قرض بگیرد و به بازار تزریق کند که در این صورت کسری بودجه ایجاد میشود اما آمارهای اقتصادی نشان میدهد که از سال 1944 تا 1971 آمریکا هیچ کسری بودجه داخلی ندارد. پس از سال 1971 مشاهده میشود که آمریکا دچار کسری بودجه داخلی هنگفت شد اما در عین حال اصلاً تورم نداشت. در وهله اول به نظر میرسد که این امر به دلیل این است که آمریکا برای جبران کسری بودجه از بانک مرکزی قرض نمیکند اما این تصور کاملاً اشتباه است و اتفاقاً کسری بودجه خود را از بانک مرکزی قرض میگرفت و قرضها را نیز پس نمیداد که در نتیجه کسری بودجه هنگفت انباشته شده 17 تریلیون دلاری در آمریکا به وجود آمد.با این وجود اقتصاد آمریکا دچار مشکل نشد و تورم آن ثابت و نزدیک به صفر بود. دلیل این امر این است که آمریکا کسری بودجه داخلی خود را از محل خارجی تأمین میکرد به این معنا که واردات آمریکا از صادرات بیشتر بود و راز موفقیت دلار برای سلطه بر جهان مبادلات تجاری در همین نکته نهفته بود.
نگهداری دلار در ذخایر فارکس
آمار ذخایر ارزی رسمی صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که کشورها در حال کاهش داراییهای دلاری در ذخایر رسمی ارز خود هستند. سهم دلار در ذخایر ارز تخصیص یافته جهانی در مارس 2022 به 58.8 درصد کاهش یافت که کمترین میزان از سال 1995 است. کشورها دارایی های دلاری خود را در راستای کاهش نفوذ ایالات متحده در تجارت جهانی کاهش داده اند. سهم ذخایر دلار در سال 2000 زمانی که ایالات متحده بزرگترین کشور تجاری بود و سهم 12.1 درصدی از صادرات جهانی را به خود اختصاص داد، 71 درصد بود. چین در آن زمان 3.9 درصد از تجارت جهانی را به خود اختصاص داد، اما در دو دهه گذشته با 14.7 درصد سهم از صادرات جهانی در سال 2020 از ایالات متحده پیشی گرفت. سهم ایالات متحده در این دوره به 8.1 درصد کاهش یافته است. اوج نگهداری دلار در ذخایر رسمی فارکس (در زمانهای اخیر) درست پس از شوک نیکسون در سپتامبر 1971 بود، زمانی که 85 درصد از ذخایر ارز جهانی به دلار نگهداری میشد. اما اقدام نیکسون آغازی برای دور شدن از دلار بود.
جایگزین دلار چیست؟
یورو به عنوان رقیب در اوایل سال 2000 تبلیغ شد. اما مشکلات اقتصادی کشورهای اتحادیه اروپا موقعیت آن را نسبتاً متزلزل کرده است. با وجود این، سهم یورو در ذخایر رسمی از 16 درصد در سال 2000 به 20 درصد در سال جاری افزایش یافته است. رقیب دیگر دلار، یوان است. اما با توجه به اصطکاکهای پکن با برخی کشورها، بسیاری از کشورها نسبت به حمایت از پول چین محتاط خواهند بود. اما در حالی که دوره استفاده از ارزهای گوناگون در مبادلات تجاری آغاز شده است؛ کشورها هنوز با ذخایر بزرگ دلاری مواجه هستند. این امر عمدتاً به دلیل حجم هنگفت اسکناسها به ارزش تریلیونها دلار است که از سال 2008 توسط فدرال رزرو ایالات متحده چاپ شده و به همه کشورها سرازیر شده است. یکی از مسیرهایی که همچنان این جریان را هدایت میکند، استقراض خارج از کشور به دلار است. نرخ بهره بسیار پایین در ایالات متحده از سال 2008 منجر به افزایش شدید وام های دلاری شده است. بر اساس گزارش بانک تسویه بین المللی، تا پایان سال 2021، حدود 13.4 تریلیون دلار توسط نهادهای غیربانکی به دلار وام گرفته شده است. دلار هنوز پادشاه بیتاج دنیای مالی است. این بدان معناست که دلار هنوز با رقابت زیادی با سایر ارزها روبرو نیست. با این حال، این بدان معنا نیست که دلار شکست ناپذیر است. اقتصادهای سراسر جهان امروز از تحمیل قدرت نظامی و مالی ایالات متحده به سایر کشورها خسته شدهاند. بنابراین تلاشها برای سرنگونی دلار در جریان است و شاید انگیزه پنهان در ایجاد بانک BRICS و بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا به نامAIIB باشد. حتی نهادهای جهانی مانند صندوق بینالمللی پول در تلاش است از سیستمی که در آن دلار تنها ارز ذخیره است؛ دور شود. به همین منظور صندوق بین المللی پول سبدی از ارزها به نام حق برداشت ویژه یاSDR ایجاد کرده است.
آیا دلار سقوط میکند؟
برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که دلار به اندازه پوند استرلینگ مستعد سقوط است. چینیها مقدار زیادی از بدهیهای آمریکا را در اختیار دارند. این بدان معناست که آنها به سادگی میتوانند بدهی را پرداخت نکنند و اقتصاد جهانی را با بحران مواجه کنند.آمریکا اخیرا با یک پولپاشی گسترده دست به گریبان بوده است که برای بازپرداخت آن باید روزانه 2 میلیارد دلار وام بگیرد تا سود بدهی گذشته خود را تامین کنند. در نتیجه کشوری که این 2 میلیارد دلار را داشته باشد؛ تأثیر زیادی بر سیاست آمریکا دارد.جدا از سرنگونی دلار، BRICS و بانک AIIB میتوانند به سادگی نفوذ خود را بر بازیگران منطقه افزایش دهند. هر چه این بانک ها بزرگتر شوند، تأثیر صندوق بین المللی پول کمتر میشود و بنابراین سلطه آمریکا در جهان کاهش مییابد. اگر دلار سقوط کند چه اتفاقی می افتد؟سقوط دلار ابتدا باعث تورم شدید در آمریکا میشود. در حال حاضر دلارهای زیادی به عنوان ذخیره در بانکهای کشورهای دیگر نگهداری میشود. وقتی وضعیت ارز ذخیره، دیگر وجود نداشته باشد، همه این دلارها دوباره به ایالات متحده سرازیر خواهند شد. افزایش ناگهانی عرضه پول در آمریکا این کشور را فلج خواهد کرد. همچنین، آمریکا از عرضه رایگان نفت و سایر کالاهای اساسی که از زمان توافق برتون وودز در دسترسش بوده است؛ محروم خواهد شد. این امر عملکرد عادی صنعت را بیش از پیش دشوار میکند.
تحلیلگران در سراسر جهان بر این باورند که دلار بیش از حد سلطهگری کرده است و پیشبینی میکنند که دوران یکهتازی آن دیگر به سر آمده است. اما سوال اینجا است که دلار چه زمانی سقوط میکند و چه کشوری میتواند آمریکا را سرنگون کند و خود بر مسند قدرت بنشیند. آیا این اتفاق توسط چین رخ خواهد داد و یا اتحاد کشورهای شرقی تاج را از سر آمریکا برخواهد داشت؟
روزنامه صبح ساحل