به گزارش صبح ساحل، چهارشنبه، سیام شهریور ۱۴۰۱، چند ساعت بعد از این که وزیر ارتباطات اعلام کرد «بهخاطر مسائل امنیتی و برخی از بحثها که این روزها وجود دارد، ممکن است گاهی اوقات محدودیتهایی توسط دستگاههای امنیتی تصمیمگیری و اعمال شود» اینستاگرام ابتدا کند و سپس از دسترس خارج شد.
یکی دو روز قبل از فیلتر شدن اینستاگرام، جامعه ملتهب شده و تحت تاثیر آن اختلال و افت سرعت اینترنت هم پیش آمده بود، اما فیلتر شدن اینستاگرام نقطه آغاز محدودیتهای شدید و بیبازگشتی بود که حالا از عمر برخیشان یک سال گذشته است.
موج فیلترینگ اینستاگرام خیلی زود دامن واتساپ را هم گرفت. از همان روز ۳۰ شهریور، قطعیهای چند ساعته هم شروع شد که در بعضی مناطق و شهرها تا چند هفته بعد هم ادامه داشت.
شرح روزهایی که در یک سال اخیر از سر گذراندیم شاید توضیح واضحات باشد. تا امروز بارها به بهانههای مختلف محدودیتهای اینترنتی اخیر را مرور کردهایم، گزارشهای بسیاری منتشر شد که با آمار و ارقام وضعیت اینترنت کشور را تشریح میکردند. مطالب و اظهار نظرهای مختلفی هم درباره آسیبهای مختلفی که اختلالات و محدودیتهای اینترنتی به وجود آورده، منتشر شده است.
پایان زیست دیجیتال کشور
آمنه دهشیری، حقوقدان و پژوهشگر حقهای دیجیتال و هوش مصنوعی:
بدترین اتفاق یک سال اخیر در حوزه اینترنت این بود که توانستند طرح صیانت و ایده کشیدن دیوار دیجیتال دور ایران را عملی کنند. اجرایی شدن این طرح بدترین اتفاقی بود که میتوانست رخ دهد و این اتفاق یعنی پایان زیست دیجیتال یک کشور.
طرح صیانت عملا با دور زدن مجلس عملی شد و نهادی به نام شورای عالی فضای مجازی که اساسا بر اساس یک دستور ایجاد شده و قرار بود فقط سیاستگذاری کلان داشته باشد و خط مشی تعیین کند وارد حوزه قانونگذاری شد. متنهایی که از این شورا منتشر شد نشان داد اصلا اعتقادی ندارد به این که مجلس باید قانونگذاری کند و در امور کلان حاکمیت سایبری برای خودش حق قانونگذاری قائل شده است.
این موضوع حاکمیت سایبری خودش را در موضوع اینترنت طبقاتی هم نشان داد. گروههای مختلفی خود را در این قضیه ذینفع میدانستند و در مقابل، اعتراضات اندکی نسبت به آن شکل گرفت.
دیگر به زیرساختی به نام اینترنت اعتماد نداریم
حامد بیدی، فعال حوزه اینترنت و مدیرعامل پلتفرم کارزار:
بسیاری از فریلنسرها، کسبوکارهای استارتاپی، کسبوکارهای بزرگ و حتی کسبوکارهایی که اینترنتی محسوب نمیشوند داراییهای نامشهود مهمی را در قالب پیجهای اینستاگرامی داشتند که عملا با فیلترینگ این شبکه اجتماعی ضربه بسیار بزرگی خوردند و متخصصانی که در این عرصه و در حوزههایی مثل دیجیتال مارکتینگ، تولید محتوا و... فعال بودند آسیب جدی دیدند.
البته امروز میبینیم که چه کاربران و چه کسبوکارها امروز به اینستاگرام برگشتهاند و به هر شکلی در حال فعالیت هستند اما مساله مهم این است که اعتماد و اطمینان به زیرساختهایی که کسبوکارها روی آن توسعه پیدا میکنند از بین رفته است. یعنی ما دیگر هیچ اطمینانی به
اینترنت و پلتفرمها که بستر زیست دیجیتال ما هستند، نداریم و به همین دلیل دیگر کسی در این زمینهها سرمایهگذاری بلندمدت و میانمدتی نمیتواند بکند چون ریسک آن را بیش از حد نرمال میکند.
ناامیدی ایجادشده بین مردم پیامد دیگری است که اتفاقات سال گذشته در پی داشته است. بعد از اتفاقات سال گذشته مردم و کنشگران دیدند که بهراحتی و با امنیتی کردن فضا شبکههای اجتماعی فیلتر شدند و تمام مخالفتها با موضوع طرح صیانت نادیده گرفته شد و جو ناامیدی را، مبنی بر این که هیچ مخالفت و اعتراضی فایده و تاثیر ندارد، ایجاد کرد. این هم از آن آسیبهای ثانویه بزرگی است که در کنار آسیبهای مستقیم فیلترینگ به وجود آمده و به نظر نمیرسد خیلی زود بتوان آن را جبران کرد.
بلایی بدتر از صیانت سرمان آمد
مرضیه ادهم، پژوهشگر حوزه فناوری اطلاعات:
هرچند سال گذشته فکر میکردیم در مورد صیانت صدای ما شنیده شده و این طرح تصویب نشد اما از ۳۰ شهریور پارسال همه امید ما از بین رفت و میشود گفت که بلایی بدتر از صیانت بر سر اینترنت کشور آمد.
اگر بخواهم بدترین اتفاق یک سال اخیر را انتخاب کنم باید به موضوع گران شدن هزینه اینترنت بینالملل در یک سال گذشته اشاره کنم. با بالا رفتن هزینهها شاید اینترنت از سبد مصرفی بسیاری از خانوادهها حذف شد چون حتی یک کاربر معمولی هم مجبور شد در ۹۰ درصد مواقع از فیلترشکن استفاده کند و برای آن هزینه پرداخت کند. در یک سال اخیر همه ما در حال تجربه کردن یک محرومیت هستیم و این موضوع اتفاقی بود که من همیشه از آن میترسیدم.
تمام ذات اینترنت به در دسترس بودن آن است، افراد در حاشیه هم بتوانند از آن استفاده کنند و جزئی از زندگی روزمره همه افراد باشد؛ اما این امکان در یک سال گذشته از بین رفت.
یکی از بدترین موارد از فیلتر کردن پلتفرمها در مورد گوگلپلی بود که میلیونها گوشی اندرویدی را درگیر کرد و باعث شد گوشیها بهشدت ناامن و دچار مشکل شوند. هیچ دلیل و منطقی هم پشت این موضوع نبود.
وفور استفاده از VPN و دردسرهایش
نیما نامداری، فعال حوزه استارتاپ و مدیرعامل کارنامه:
اگر معیار اثرگذاری را گستره مواجهه و تاثیر در جامعه بدانیم بزرگترین، تلخترین، پرهزینهترین و پرتبعاتترین بخش محدودیتهایی که در یک سال اخیر اتفاق افتاده مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر فیلتر شدن اینستاگرام و واتساپ، بهخصوص اینستاگرام، بوده است. از این جهت که عموم مردم ایران به طور روزمره از این پلتفرمها استفاده میکردند اما الان دچار محدودیت شدهاند. بیشترین احساس محدودیت به واسطه فیلتر شدن این دو پلتفرم ایجاد شده است.
این مساله، هم از حیث گستردگی اهمیت دارد و هم از حیث رواجی که در استفاده از VPN شد. عموم مردم در گذشته تا این اندازه از VPN استفاده نمیکردند چون بخش مهمی از نیازهایشان در اپها و سایتهای ایرانی به علاوه اینستاگرام و واتساپ برطرف میشد.
این فیلترینگ اما باعث شده تقریبا تمام کسانی که از اینترنت استفاده میکنند ناچارند از VPN استفاده کنند؛ این موضوع یعنی اختلال، پایین آمدن سرعت، تجربه کاربری بد، کاهش امنیت و هزاران مشکل دیگری که اتفاقا سرویسهای ایرانی هم با آن روبهرو میشوند.
این روزها بسیاری از سرویسهای ایرانی دچار اختلال و مشکل از سمت کاربر هستند؛ چون کاربر یک جایی با VPN روشن نمیتواند از یک سرویس خاص استفاده کند یا پرداخت انجام دهد و... . VPN یک اختلال بزرگ به وجود آورده است.
آنچه در بلندمدت بسیار تاثیر میگذارد اختلالهایی است که در شبکه برای محدود کردن استفاده از VPN انجام میشود؛ یعنی بخش عمدهای از دستکاریهایی که در زیرساخت دیتای کشور اتفاق میافتد برای غیر فعال کردن و از کار انداختن VPNهاست و این مسائل باعث ایجاد انبوهی از اختلالات در سرویسهای روزمره شده به طوری که حتی سرویسهای عادی هم درست کار نمیکنند و مدام قطع و وصل میشوند.
از آنچه باید باشیم فرسنگها دور ماندیم
سعید ارکانزاده، روزنامهنگار و پژوهشگر ارتباطات:
مهمترین اتفاق کاهش شدید کیفیت اینترنت در ایران بود؛ چه از لحاظ سرعت و چه از لحاظ گستره فیلترینگ و محدودیتها در دسترسی مردم به این زیرساخت.
اینترنت یک زیرساخت بنیادین در تمام کشورها است. کشوری که خودش سبب از بین رفتن یا متزلزل شدن این زیرساخت شود عملا خودش و مردم جامعهاش را عقب نگه میدارد.
چنین اختلالات و محدودیتهایی بهراحتی میتواند کشور را در منطقه عقب براند و بعد از چند سال ببیند که همه کشورهای منطقه از سرعت و کیفیت بالای اینترنت برخوردارند و برای رسیدن به آن تلاش میکنند اما خود ما از آنچه که باید باشیم فرسنگها عقب ماندهایم.
این حسرتبرانگیز و مایه افسوس است برای کشوری که هم استعداد انسانی توسعه اینترنت را داشته و هم زیرساختهای فنی و تجهیزاتش را.