صدای شلیک گلوله با فریادهای مادری ادغام شده است که کودکی بیجان را روی دو دست دارد. صدای هولناک رگبارها فضای ویران شده شهر را غمبارتر میکند. سربازان در برابر ظلم، قد علم کردهاند و جوانان و نوجوانان خودجوش، حلقه اتحادی از جنس غیرت و شرف ساختهاند. جنگ است و بارانی از خمپاره بر جان مردمی بیگناه که برای حفظ ناموسشان شجاعانه ایستادند. کمر خم نکردند و صبوری کردند. خانه هایشان را در اشغال دشمنان یافتند و جریتر شدند. عزیزانشان را فدا کردند و عقب نشینی نکردند. آری جنگ است و خرمشهری که سرانجام پس از دوسال نبرد خونین آزاد شد.