بعضیها نام مترجم اشعار مولانا به انگلیسی را «بارکز» تلفظ میکنند و بعضیها «بارکِس». اما حروف چین کتابی به جای «بارکس» چیده بود «بارکش»!
* * *
باز هم اشتباه
نمیدانستم کسی که با ماشینش میخواست مرا به مقصد برساند حمید است یا محمود. این دو نفر با این که هیچ نسبتی با هم ندارند ، خیلی به هم شبیهاند. اصلاً با هم مو نمیزنند.
صدایشان هم شبیه هم است. تنها چیزی که آنها را برای من متمایز میکند، محل کارشان است. محل کار یکی اداره ی یک نشریه است و محل کار آن یکی یک موسسه انتشاراتی. حالا هیچ کدام از این دو محل وجود نداشت و من نمیدانستم از وضع انتشار نشریه بپرسم، یا انتشار کتاب. بالاخره گفتم از مجله چه خبر؟ و بعد حال صاحب امتیاز نشریه را پرسیدم. رفت توی فکر. فهمیدم بند را آب داده ام و این محمود نیست، بلکه حمید است.
صحبت را عوض کردم و رفتم سر انتشار کتاب. آخر سر گفتم یک بار هم محمود را دیدم و فکر کردم شمایید. این به آن در.
«کمال تعجب»
روزنامه صبح ساحل