درست سی سال پیش بود که شهرداری بهشهر بدون در نظر گرفتن حق مسلم مالک و وارثان قطعه زمینی به مساحت هفتادونه مترمربع و بدون رضایت آنان این ملک را تصاحب کرد!
محمود توکلی بهعنوان یکی از ورثه خواسته خود را از دستگاه قضایی به این پرونده رسیدگی کرد؛ هرچند دادگاه شهر ساری، طی حکمی مبلغ هفتصد و یازده میلیون تومان را بابت زمین مذکور تعیین و به ورثه مرحوم توکلی که در سال ۱۳۸۷ دار فانی را وداع گفتند؛ ابلاغ کرده است.
این حکم و تعیین مبلغ ذکرشده در سطور بالا مبهم و مملو از شائبه است؛ چراکه بنا به گفته محمود توکلی در همسایگی همین زمین، زمینی به مساحت هشت مترمربع در همین روزهای اخیر به قیمت دو میلیارد و پانصد میلیون تومان به فروش رفته است و همین قیاس خود بهروشنی گویای اجحافی است که از طرف دادگاه ساری به این خانواده شریف و زحمتکش شده است؛ اما مسئله به همینجا ختم نمیشود؛ چراکه محمود توکلی و خواهر ایشان نسبت به این حکم ظالمانه اعتراض و تقاضای فرجامخواهی میکنند؛ اما پاسخ شهرداری بهشهر، مسدود کردن حسابهای بانکی این چیست؟ مدیرکل بازرسی استانداری مازندران نیز پس از بارها مراجعه آقا و خانم توکلی بهراحتی چشمش را به روی «حق» میبندد و با شهرداری همنوا میشود.
حال ورثه خانواده توکلی در حقیقت به قیمت کارشناسی شده معترضاند و بهحق نیز طبق قانون، اعتراض ایشان رواست. هرچند در این پرونده، موارد و نکات مبهم و مجهولی همچنان وجود دارد شاید رسالت این نوشتار تنها ترسیم کلیاتی تئوریک از رخدادی است که در سه دهه گذشته واقعشده است و همچنین زدن تلنگری به مسؤولینی است که در این اجحاف نقش داشته و دارند، نسبت بهحق هموطنی که بیش از سه دهه به دنبال گرفتن حق خویش است، باشد. مطالبهی ورثه مرحوم توکلی از قوه قضائیه که در حقیقت نماد تشخیص و تمیز دادن حق از باطل است، فرجامخواهی است؛ چراکه خانواده توکلی درروند رسیدگی به این پرونده عمیقاً مظلوم واقعشدهاند و در حقیقت خود را تنها میبینند.
آنهم در مقابل شهرداری، بهشهر فرمانداری و استانداری استان مازندران، خانوادهای که چشم امیدشان تنها به خداست و سپس به قوه قضائیه مستقل و قدرتمند جمهوری اسلامی، قوهای که در رأس آنیکی از پاکترین، آگاهترین و قاطعترین مسئولین همه این سالها یعنی حجتالاسلام اژهای قرار دارد. هر متن بهمثابه کنشی که خلق میشود، همواره محدودیتهایی درونی دارد که آنها را به بیرون و بهسوی مخاطب سوق میدهد و مخاطب را به تجربهای اصیلتر و گستردهتر از زندگی رهنمون میسازد.
برخورد مسئولین شهرداری بهشهر با خانوادهی توکلی، وضعیت و موقعیتی را به وجود آورده که در نظریات مربوط بهنقد ادبی به آن توضیح ناپذیر اطلاق میشود، برخوردی بهغایت ریاکارانه و آیرونیک شواهد حاکی از این است که در این دعوی و حکمیت و کل این ماجرا اداره ثبت منطقه بههیچعنوان مسیر اجرای صحیح و قانونی التزامی را به هر دلیل به خانواده و آقای توکلی برای رسیدن به حقوق حقه خود بهعمد نگفته و تا توانسته ایشان را به قول مصاحبهشونده سر دوانیده است. این در حالی است که در راستای ابلاغ الکترونیک نیز باید دانست که اگر رأی برای طرف دعوی صادر میشود، باید در سامانه ثنا و ابلاغ به ایشان ابلاغ شود اما نهتنها این کار انجامنشده است بلکه شهرداری با یک برگه ابلاغیه کاغذی در محلی نامعلوم از قطعه زمین مخروبه و به اسم الصافیه به عبارتی کار خود را به اتمام رسانیده و فرار روبهجلو برای رسیدن به اهداف معلوم خود رقمزده است.