گفتگو اختصاصی بامهدی خادمی امدادگر جمعیت هلال احمر هرمزگان :

ماجراهای خواندنی از مرگ عروس و داماد تا نجات باور نکردنی سیل زدگان



صبح ساحل ، حوادث - صدای بی سیم  حکایت از امدادخواهی انسان درمانده ای دارد که امیدش اول به خدا و سپس به امدادگران فداکار جمعیت هلال احمر است که هدفشان مایه گذاشتن جان خود برای نجات همنوع است. به گفته امدادگران جمعیت هلال احمر،خبر که برسد چه از طریق  بی‌سیم،تلفن یا صدای فریاد یک نیازمند،همه ما با جان و دل به سوی یاری رساندن می‌شتابیم واگر این امدادخواه  زیر آوار باشد یا برف یا سیل و طوفان، در محل حاضر می‌شویم وفداکارانه در راه خدمت‌رسانی گام بر‌می‌داریم. مهدی خادمی جوان 32 ساله  که به مدت 17 سال در جمعیت هلال احمراستان هرمزگان حضور دارد از حرفه خود می گوید:»در ایام های مختلف به خصوص نوروز که بیشتر مردم در تعطیلات و مسافرت به سر می‌برند و نخستین روزهای سال جدید را در کنار خانواده خود حضور دارند، عده‌ای شبانه‌روز لباس سرخ خدمت بر تن دارند و با ایثار و فداکاری به صورت شبانه‌روزی تلاش می‌کنند تا اتفاقی برای مردم رخ ندهد».این جوان هرمزگانی فعالیت در جمعیت هلال احمر را  عبادتی خالصانه دانست که با ایثار، فداکاری ، جان گذشتگی رابطه مستقیم و معنوی  دارد.امدادگران یک وجه مشترک دارند، آن هم داشتن خانواده‌های صبور است که آنها را در سخت‌ترین لحظات یاری می‌کنند. اما زوج‌های  امدادگری هستند که  شرایط متفاوت‌تری را تجربه می‌کنند. الهه و مهدی زوج موفقی هستند که آشنایی آنها در جمعیت هلال احمر استان اتفاق افتاده است و همین آشنایی بعدها زمینه گسترده‌تری پیدا کرد و تا آن جا که در  سال 89 به ازدواج ختم شد ومنتظر تولد فرزندشان هستند که  در چند ماه آینده چشم به جهان می گشاید.
 مربی آموزش سگ زنده یاب جمعیت هلال احمر استان
وی که در حال حاضر مربی آموزش سگ های  زنده یاب جمعیت هلال احمر استان است، از چگونگی آشنایی و ورود به جمعیت هلال احمر سخن می گوید:» اردیبهشت ماه  سال 1378مقارن با هفته هلال احمر در حال عبور از مرکز شهربندرعباس(فلکه برق) بودم  چشمم به پایگاه هلال احمر افتاد که عضوگیری می کردند من هم به واسطه اینکه علاقه زیادی به یادگیری کمک های اولیه و امداد رسانی  داشتم ،فرم عضویت را پر کردم و منتظر تماسهای آنها شدم». دو هفته ای  از این ماجرا گذشت تا اینکه با وی تماس گرفته شد تا در کلاسهای آموزشی کمک های اولیه شرکت کند .
«بعد از گذراندن دوره‌های اولیه و تخصصی امدادی وارد سازمان جمعیت جوانان هلال احمر و سپس وارد سازمان  امداد و نجات  شدم و در این مدت موفق شدم دوره مربی گری جست و جو سیلاب، دوره های غواصی کشوری در قشم، دوره های  مربی امداد و کمک های اولیه و ... را بگذرانم،در یک برهه زمانی به عنوان دبیر کانون شاخه آزاد برادران جمعیت هلال‌احمر استان، عضو کنگره سراسری سازمان جمعیت هلال احمر کشور بودم، اکنون مربی امداد و کمک های اولیه، مربی جست و جو و نجات در سیلاب  و مربی نجات ساحلی و حدود 3 ساله که مربی آموزش سگ های زنده یاب جمعیت هلال احمر (آنست) هستم».  
 این جوان با بیان اینکه هر سگ زنده‌یاب دارای یک مربی است، عنوان کرد: در استان هرمزگان، 2 قلاده سگ از نژاد «ژرمن شپهرد» در جمعیت هلال احمر برای حوادث متعدد حضور و آماده هستند، که مربی  یک قلاده سگ از بدو تولد تا الان که یک ساله است را برعهده دارم». وی می گوید:»در  راستای امداد رسانی سریع و به موقع و جستجوی مفقودین بعد از زلزله، آوار و ریزش بهمن از سگ های زنده یاب بهره می گیرد ویک سگ زنده‌یاب به تنهایی برای عملیات‌های جست‌وجو و نجات و پیدا کردن افراد حادثه‌دیده کافی نیست، بلکه باید یک مربی این سگ‌های زنده‌یاب را در مناطق حادثه‌دیده راهنمایی و هدایت کند. براین اساس نقش مربیان سگ‌های زنده‌یاب بسیار کلیدی است».
 نجات‌دادن حادثه‌دیده ها در هر عملیات
خادمی شیرین ترین خاطره  را نجات‌دادن حادثه‌دیده ها در هر عملیات یا هر موقعیتی دانست گفت:یکی از این خاطراتم که اولش شیرین بود اما به علت مرگ دو سرنشین به خاطره تلخ تبدیل شد بر می گردد به غروب زمستان  سال 83 که به ما اعلام شد خودروی در محور بندرعباس به سیرجان بر اثر سانحه رانندگی آتش گرفته است، پس از اعزام به محل ، مشاهده کردیم خودروی که بر اثر سبقت  با یک دستگاه کامیون برخورد کرده دچار آتش سوزی شده است، 4 سرنشین خودرو را نجات دادیم اما یک نفر خانم که تازه عروس بود به علت شدت جراحات فوت شده بود و همسر وی نیز در بیمارستان جان سپرد».وی از نجات یک زن از دست یک قلاده سگ نیز گفت:»دو هفته پیش در یکی از محلات بندرعباس در هنگام عبور، صدای فریاد خانمی شنیدم،بلافاصله خودم را به محل رساندم، زن از ترس در گوشه ای از دیوار  چسبیده بودو جیغ می زد و سگ، به طرفش حمله می کرد من توانستم زن را از دست سگ نجات دهم اما دستم بر اثر گاز گرفتگی این حیوان جراحاتی برداشت».
امدادگر هلال احمر استان ، نجات بیش از 5 نفر در یک شب بارندگی را از خاطرات شیرین ذکر کرد و ادامه داد:» آخرین بارندگی امسال ،به ما اعلام کردند که در مسیر  بنگلایان سیاهو  خانواده ای اسیر سیل شدند. به همراه چند نفر از همکاران به موقعیت اعلام شده رفتیم اما در بین مسیر خبر دادند که گویا آنها نجات یافتند و شما به بر گردین ما  گفتیم که  این همه راه را آمدیم اطراف را جستجو کنیم شاید فردی به کمک ما نیاز داشته باشد، ساعت 23 بود که به خودروی در رودخانه برخوردیم که تا وسط زیر آب رفته بود و راننده ناامید گوشه ای ایستاده و نظاره گر غرق شدن ماشینش بود، در عملیات نیم ساعت موفق شدیم خودرو را نجات دهیم. در همان شب 5 نفر که در سیل گرفتار بودند را نجات دادیم.»
وی یکی از خاطرات شیرینش  را مربوط به 13 فروردین ماه سال 84 دانست و گفت:»در 13 بدر در سه راهی سرخون  مستقر بودیم که هنگام نماز مغرب، همکارانم برای ادا نماز، آمبولانس را ترک کردند و من در آمبولانس آماده باش نشسته بودم  ، در همان لحظه کارگر افغانی را دیدم که در هنگام رد شدن از خیابان با یک دستگاه کامیون کمپرسی برخورد کرد، به سرعت خودم را بالای سرش رساندم، وی به شدت آسیب دیده بود و  در آمبولانس ایست قلبی نمود و با کمک همکاران و  با انجام سی پی آر ، به زندگی برگشت و...»
 هدف وارد شدن به هلال احمر
وی که دارای  لیسانس مدیریت امداد و سوانح  از دانشکده علمی و کاربردی میناب است می گوید: به نظر من کسانی که می خواهند وارد این سازمان مردمی بشوند، باید قبل از هر چیزی عاشق کار و هدفشان باشند زیرا در بسیاری از اوقات مشاهده می شود که افرادی ادعا دارند که کار شما بسیار ساده و راحت می باشد اما وقتی از نزدیک با فعالیت و شرایط سازمان آشنا می شوند، نگاهشان کاملا عوض می شود .افرادی که واقعا دوست دارند که با این جمعیت همکاری داشته باشند، در گام نخست باید در سازمان ثبت نام بعمل آورد تا با وارد شدن به مجموعه، آگاهی کسب کنند که اصلا می توانند رسالت و فعالیت های سازمان را یدک بکشند.

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها