صبح ساحل-اجتماعی:در اقتصاد ایران مسئله افزایش قیمتها انکار نشدنی است و در همه دولتها تورم وجود داشته است بهویژه در دهه هفتاد و بعد از اتمام جنگ تحمیلی به اوج خود رسید. در هفتههای گذشته گوشت مرغ افزایش یافت و قیمت هر کیلو گوشت مرغ به بیش از 8 هزار تومان رسید.
به گزارش ایسنا، رئیس انجمن صنفی پرورشدهندگان مرغ گوشتی در مصاحبه با خبرنگار ایسنا در 30 تیرماه سال جاری اعلام کرد: قیمت هر کیلو گوشت مرغ 8500 تومان، نشاندهنده گرانی گوشت مرغ نیست.وی اظهار کرد: یکی از عوامل افزایش قیمت گوشت مرغ، گران شدن محصولات پروتئینی جایگزینی مانند گوشت قرمز و لبنیات است.
در خصوص بیان نظر این مسئول باید گفت، اصولاً زمانی که قیمت کالایی افزایش مییابد مصرفکنندگان از کالاهای مشابه ای که قیمت کمتری دارند جایگزین خواهند کرد که به این کالا، کالای جانشین میگویند. یعنی با افزایش قیمت، از آن کالا کمتر مصرف میکنند و کالای دیگر باقیمت ارزانتر جایگزین میکنند.
ازآنجاکه قیمت گوشت قرمز بیش از 40 هزار تومان است، گوشت مرغ باقیمت کمتری میتواند جانشین گوشت قرمز باشد، بنابراین صحیح نیست که بگوییم گوشت قرمز جانشین گوشت مرغ است. زیرا در اینجا قیمت است که برای مصرفکنندگان اهمیت دارد. حال این سؤال پیش میآید: خانوارهایی که توان خرید گوشت مرغ ندارند چگونه گوشت قرمز باقیمت بالاتر جایگزین گوشت مرغ کردهاند؟
در خصوص گران بودن یا نبودن قیمت کالاها برای مصرفکنندگان بهویژه کالاهای اساسی مثل گوشت مرغ میبایست به درآمد ماهانه افراد یا خانوارها نگاه کرد. در کشور ما حقوق کارگران که طبقه ضعیف و آسیبپذیر جامعه هستند حدود یکمیلیون تومان است، بنابراین اگر درآمد این گروه از افراد در نظر بگیریم، به نظر میرسد افزایش قیمت گوشت مرغ باعث تحمیل فشار مضاعفی بر آنان خواهد شد زیرا ازیکطرف از حداقل حقوق برخوردارند و از طرف دیگر در طول سال قیمت کالاها چندین بار افزایش مییابد و همه این عوامل باعث میشود برای تأمین کالاهای ضروری خود دچار مشکل شوند. اما اگر حقوق چندمیلیونی سایر افراد در نظر بگیریم ممکن است قیمت گوشت مرغ برایشان گران نباشد و یا شاید برای دریافتکنندگان حقوق بالاتر نوعی کالای پست تلقی شود.نکته اصلی این است که وقتی قیمتها تغییر مییابد، تغییر در قدرت خرید به میان میآید. بهعبارتدیگر افزایش قیمتها باعث کاهش درآمد واقعی افراد میشود، یعنی درآمد قشر ضعیف کمتر از قبل میشود. تأثیرگذاری تغییرات قیمت کالاها بر رفاه خانوارهای کشور در راستای اتخاذ تصمیمهای مربوط به رفاه اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهطور متوسط افراد در کشورهای کمتر توسعهیافته، نسبت به افراد کشورهای توسعهیافته، درصد بیشتری از درآمد خود را صرف مواد غذایی میکنند و سهم غذا از درآمدشان شاخص مناسبی برای فقر تلقی میشود.
گروههای کالایی مثل خوراکیها و آشامیدنیها به دلیل سهم بالایشان در مخارج خانوارها و ضروری بودن این نوع کالاها لازم است در سیاستگذاریهای رفاهی و تأمین اجتماعی و هدفمندسازی یارانهها موردتوجه بیشتری قرار گیرد. در کشور تدوین برنامههای مختلف و بودجههای سالانه باهدف رفع فقر و اقدامات جهت مبارزه با فقر به شکلی خاص طراحی و اجرا میشود.ازجمله این اقدامات میتوان از برنامههای توسعه طرح ساماندهی اقتصادی، خدمات بیمه همگانی و ... نام برد اما توجه اساسی به فقر و حمایت از آنان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یافت میشود که در اصول 3،29،31 به مسئله فقر و رفاه اقشار آسیبپذیر موردتوجه قرار داده است. درست است که همه این اقدامات و سیاستگذاریها تأثیر مثبت داشته است ولیکن عدم کنترل تورم باعث خنثی کردن نتیجه همه تلاشها شده است بنابراین در صورت عدم کنترل افزایش قیمتها در کشور، موفقیتی در این خصوص حاصل نمیشود و هرروز طبقه ضعیف جامعه افزایش مییابد.