از پلاسکو تا سر پل ذهاب



صبح ساحل ، اجتماعی - چرا در مواقع اضطراری احساسی عمل می‌کنیم؟مشخصاً در کشور پرحادثه‌ای زندگی می‌کنیم این را سیل اتفاقاتی که دست‌کم سالی یکی بر سرمان آوار می‌شود می‌گویند.هنوز یک سال از فاجعه پلاسکو نگذشته است، بم پس از گذشت این‌همه سال هنوز تنش درد می‌کند، ما مردمانی هستیم بیشمار بلادیده؛ اما آنچه تعجب‌برانگیز است رفتار ما در شرایط بحرانی ست. بااینکه به حادثه عادت داریم، در شرایط بحرانی احساسی عمل می‌کنیم و مدیریت بحران را نه به‌عنوان یک متخصص بلکه به‌عنوان یک شهروند عادی بلد نیستیم. به‌عنوان‌مثال در حادثه پلاسکو هنگام فروریختن ساختمان تجمع دوربینی‌ها و سلفی بگیران چنان زیاد بود که در امدادرسانی اختلال ایجاد کرد، خیلی‌ها برای هم تأسف خوردند و یکدیگر را برای تماشای ساختمانی که داشت فرومی‌ریخت سرزنش کردند اما مگر همان افراد نبودند که چند ساعت بعد با صف طویل در مرکز اهدای خون برادری خود را ثابت کردند و نشان دادند که اعضای یکدیگرند و چقدر سعدی راست می‌گوید.حالا هم که این روزها ایران درگیر زلزله بیش از 7 ریشتری کرمانشاه به‌ویژه در شهر سرپل ذهاب و روستاهای اطراف آن است که خسارات بسیاری را به‌جای گذاشته، نکته قابل‌توجه در این حادثه حضور و کمک‌های مردمی ست که قابل‌ستایش است. آنچه آزاردهنده ست دخالت افراد عادی در کار نیروی‌های متخصص است. به‌عنوان‌مثال در روزهای اخیر افراد زیادی شماره کارت شخصی خود در فضای مجازی قراردادند، هنرمندان، افراد معروف و عادی به «قصد کمک» عازم کرمانشاه شدند؛ اما آیا این رفتاری مناسب است؟ آیا در چنین شرایطی فردی که نمی‌داند در زمان بحران چگونه باید رفتار کند باید در منطقه حضورداشته باشد؟ یا گذشته از این اسکان، بهداشت، امنیت و مسائل دیگر مربوط به این افراد خود باری اضافه است. آیا اصلاً افراد غیرمتخصص می‌دانند که با مصیبت دیدگان و بازماندگان چگونه رفتار کنند تا موجب اندوه مضاعف آنان نشوند؟ از طرف دیگر در روزهای ابتدایی همه در محل حضور دارند اما پس از گذشت ده روز، سه هفته، دو ماه و یک سال آیا کسی یادی از این افراد می‌کند؟ یا پس از انتشار عکس‌ها در فضای مجازی و خودنمایی‌ها همه‌چیز به دست فراموشی سپرده می‌شود؟بدیهی ست این رفتارها، این شتاب‌زدگی‌ها در شرایط حساس هیچ‌یک عمدی نیستند بلکه از عدم آموزش ناشی می‌شوند. اگر در مدارس از همان ابتدا رفتار درست اجتماعی در مواجهه با اتفاقات مختلف آموزش داده شود در آینده شاهد چنین رخدادهایی نخواهیم بود. آموزش در همه موارد حرف اول را می‌زند. ما همیشه چوب ناآگاهی‌مان را می‌خوریم چراکه ما مردمانی هستیم احساسی که یادمان نداده‌اند احساساتمان را کنترل کنیم.

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها