گپی با معلم "مبصر پنج ساله کلاس"

2 بار سرطان را ضربه فنی کردم



صبح ساحل، فرهنگی _ حسین محب‌اهری که در سال‌های دور با نقش معلم در برنامه "مبصر پنج ساله" برای بچه‌ها محبوب شد، در آستانه بزرگداشتش در جشنواره تئاتر کودک از چگونگی ورود به تئاتر و مبارزه‌اش با بیماری سرطان و عیادت رییس دولت دهم و هدیه‌ای که به او داد، صحبت کرد.

 

معلم خطاب به مبصر پنج ساله: خوب گوش کن به سوال و جوابشو بده. به من بگو ببینم، هر آدمی تو دستاش چند تا دونه انگشت داره؟مبصر پنج ساله: آقا اجازه هولم نکن دست و پاهامو گم نکن، آقا اجازه جواب میدم زود تند سریع جواب میدم. هر آدمی تو دستاش یازده تا انگشت داره!معلم: آخه چطور یک همچین چیزی ممکنه مبصر پنج ساله کلاس؟مبصر پنج ساله: آقا اجازه هولم نکن دست و پاهامو گم نکن، آقا اجازه جواب میدم زود تند سریع جواب میدم. ده و نه و هشت و هفت و شیش، ده و نه و هشت و هفت و شیش با پنج تا می شه یازده تا.معلم در حالی که همراه مبصر مشغول شمردن انگشتان دست خود هستند: ده و نه و هشت و هفت و شیش؛ ده و نه و هشت و هفت و شیش با پنج تا می شه یازده تا. آخه چطور همچین چیزی ممکنه بچه ها؟

 

تمام اینها گوشه‌ای از برنامه ماندگار "مبصر پنج ساله" به نویسندگی و کارگردانی هنری حسین محب اهری بود که در دهه 70 بخش زیادی از کودکانه‌های ما را از آن خود کرد و این آقا حسین محب‌اهری و به قول آتیلا پسیانی "عاشق بی‌چیز" است که بخشی از آموزه‌های کودکانه و تربیتی مادر و پدرهایمان و البته معلمان را با مهربانی و نگاه آرام و پر از تعجبش به ما آموخت.آقا معلم آن روزهای ما و هنرمند تئاتر، سینما و تلویزیون همه سالها در این ماهها به شدت درگیر شیمی درمانی و انجام مراحل درمانی است، اما نه بیماری می شناسد نه سرطان غدد لنفاوی می داند چیست... او کاری به این چیزها ندارد. او حتی از زمانی که محمود احمدی‌نژاد رییس جمهور سابق برای عیادت به منزلش رفت هم حال و هوای متفاوتی نداشت و همانی بود که بود. همان حسین محب اهری همیشگی که هنرمندان و اهالی رسانه او را می شناختند و می شناسند. وی درباره نحوه حضور خود در عالم بازیگری می‌گوید: هر انسانی که به دنیا می آید همراه خود چیزهای جدیدی را هم وارد این دنیا می‌کند که البته بسیاری از آنها اجدادی است. اما بسیاری از آنها هم نشات گرفته از نوع زندگی، وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است. البته استعدادهایی هم در تمام آدم ها وجود دارد که در ذات همه آنهاست که برخی گاهی آن را پیدا می‌کنند و برخی هم گاهی پیدا نمی کنند.وی ادامه می دهد: این تجربه برای من بسیار ملموس بود. آن زمانی که برای اولین بار به دیدن یک نمایش به تالار نمایشی مراجعه کردم به نظرم رسید این همان کاری است که من دوست دارم و می توانم در این حوزه موفق باشم. زیرا حسی که در صحنه جاری بود به قدری برایم جذاب به نظر آمد که دیگر نتوانستم آن را فراموش کنم. شاید این حس در آن شب اجرا فقط همراه من بود و دیگر دوستانم چنین فکری را نمی کردند کما اینکه همینطور هم شد و آنها راه‌های دیگری را انتخاب کردند و من در این راه ماندم.محب‌اهری اضافه می‌کند: یادم می آید به وفور از ساعت های کارم می زدم و حتی ساعت های دانشکده را حذف می کردم که در تمرینات تئاتر شرکت کنم. اتفاقا در این زمینه هم با مشکلاتی روبه رو شدم ولی حتی اگر اخراجم می کردند برایم مهم نبود چراکه از همان موقع هرگز فکر نمی کردم که نمایش کار نکنم. حتی برای ارتزاق کار شبانه عکاسی می کردم چون علاقه داشتم و پای علاقه‌ام هم می ماندم؛ علاقه ای که بسیار مشقت داشت.

 

محب اهری در بخش دیگری از صحبتهای خود تصریح می‌کند: بیش از 40 سال است که از فعالیت‌های من در عرصه بازیگری می گذرد و من عاشقانه در این راه باقی ماندم تا بتوانم پذیرای مخاطبانی باشم که با جان و دل دوستشان دارم. من در این مدت حتی نمایش هایی را تمرین کردیم که می دانستنم به نتیجه ای نمی رسد ولی با این حال به تمرین ادامه دادم و نگذاشتم انگیزه یک گروه نمایشی دچار چالش شود. من نمایشنامه هایی را کار کردم که می دانستم برآیند مالی زیادی برای من نخواهد داشت اما به خاطر عشق و علاقه ای که به نقش و نمایشنامه داشتم کارم را ادامه دادم. با اینکه در همین مقاطع تاریخی هم در رفاه کامل نبودم اما سعی کردم با جبران در جای دیگر و صرفه جویی در برخی هزینه ها به مسیری که انتخاب کردم ادامه دهم.

 

نویسنده و کارگردان هنری مجموعه ماندگار "مبصر پنج ساله" در ادامه صحبتهای خود به حضور در آثار نمایشی مرتبط با کودک و نوجوان نیز اشاره کرده و می‌گوید: بسیار خوشحالم که این توفیق را داشتم که مدتی در مجموعه های تلویزیونی کودک و نوجوان مشغول به فعالیت باشم و از این موضوع بسیار ناراحتم که فعالیتم در این عرصه به ویژه در تلویزیون کمتر از گذشته است و البته در این چند سال کارهایی با موضوع کودک و نوجوان را روی صحنه تئاتر تجربه کرده بودم اما حضور در تلویزیون و بازی در مجموعه های ماندگاری چون "مبصر پنج ساله" برای من تجربه فراموش نشدنی است. البته به نظر من، بازیگر در هر حال یک بازیگر است بنابراین فرقی نمی کند که در آثار نمایشی بزرگسال کار کند یا کودک و نوجوان. برای بازیگر باید این مهم باشد که بتواند به بهترین شکل ایفاگر نقشی باشد که به او محول شده است.

 

 به من گفتند بازی خوبی نداری من هم گفتم متشکرم

 

وی می‌افزاید: روزی در خیابان مشغول گفتگوی تلفنی بودم که یکی از عابران محترم آمد مقابل من و قاطعانه گفت که شما چه بازی بدی دارید و من در کمال خونسردی به او گفتم متشکرم. در جایی دیگر هم عزیزانی آمدند و به من اظهار لطف کردند. بنابراین کار من نباید ربطی به این واکنش ها داشته باشد. من دوست دارم کارم را به بهترین شکل انجام دهم البته در مواقعی هم پیش آمده که از کار خودم راضی نبودم و فکر می کردم می توانستم بهتر از اینها کار کنم.محب اهری محتوای برنامه های کودک و نوجوان با برنامه های دهه 60 و 70 تلویزیون را قابل مقایسه نمی‌داند. او براین باور است که دلایل عمده اقبال مخاطب در سالهای دور نسبت به برنامه های کودک و نوجوان بدون در نظر گرفتن محتوا، فقدان شبکه های متعدد تلویزیونی، فضاهای تفریحی و عدم گستردگی رسانه های دیداری و شنیداری بوده است. موضوعی که در عصر حاضر به دلیل هجوم بی رویه ابزار تفریحی و رسانه ها موجب شده که نسل کودک و نوجوان اقبال کمتری به برنامه های کودک تلویزیون نشان دهند.وی در همین زمینه توضیح می‌دهد: به نظر من اگر در این زمان برنامه هایی مثل "محله برو بیا" و "محله بهداشت" هم پخش شوند نمی توانند گستردگی مخاطبان دهه‌های 60 و 70 را به دلایلی که گفتم حفظ کنند. البته در این میان نباید از محتوای ضعیف برنامه های کودک هم غافل شد. متاسفانه برنامه های کودک و نوجوان این سالها تمام تلاش خود را می کنند که مسایل آموزشی و اخلاقی را در کوتاه‌ترین شکل ممکن به کودک القا کنند به همین دلیل تبدیل به برنامه هایی سرهم بندی شده ای شده اند که واقعا برای کودکان جذاب نیست.

 

 دو بار سرطان را ضربه فنی کردم

 

این بازیگر صاحب نام تئاتر با اشاره به بیماری این سالهای خود نیز می‌گوید: در اوج فعالیتهای هنری ام در سینما، تلویزیون و تئاتر با سرطان مواجه شدم. اما در آن مدت تمام تلاش خود را انجام دادم که به هیچ کسی این موضوع را بروز ندهم. خوشبختانه در آن مدت رفتم جراحی و شیمی درمانی کردم و موضوع بیماری من حل شد. اما این بار موضوع از دستم فرار کرد و رسانه ها متوجه بیماری من شدند که به تبع آن همه متوجه شدند و من احساس کردم تنها نیستم و این بار با نیروی بهتری کارم را ادامه دادم و تا اینجای کار دو بار سرطان را ضربه فنی کردم. البته مدتی است که احساس می کنم مشکلاتی در زمینه بیماری دارم اما تلاش می کنم فراموش کنم و به موضوع های بهتری فکر کنم که می تواند من را از بیماری دور کند.

 

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها