افزایش خودکشی میان چهره‌های مشهور کشور

اپیدمیِ شوم مرگ خودخواسته



خودکشی در شرایط امروز جامعه ما تبدیل به امری فراگیر میان جوانان شده‌است؛ از چهره‌های مشهور گرفته تا افراد عادی که گاهی با شیوه‌های فجیع اقدام به خودکشی می‌کنند، در صدر اخبار قرار گرفته‌اند. در این میان انتشار اخبار مربوط به خودکشی مخصوصا خودکشی سلبریتی‌ها و بازیگران می‌تواند به منزله شمشیر دو لبه عمل کند. به این معنا که انتشار این اخبار ممکن است باعث الگوبرداری خودآگاه یا ناخودگاه در ذهن نسل جوان شود و تبعات بسیاری داشته‌باشد. عدم انتشار این اخبار هم البته به منزله پاک‌کردن صورت مسئله و نادیده‌گرفتن این آسیب اجتماعی است و تاثیر به سزایی در کاهش آمار خودکشی ندارد. بنابراین صحبت کردن درمورد خودکشی و ابعاد مختلف این موضوع، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. در این گزارش قصد داریم درمورد جوانب خودکشی در جامعه و شیوه‌های صحیح اطلاع‌رسانی و انتشار اخبار مربوط به آن از منظر روان‌شناختی صحبت کنیم.
 
   
  اپیدمیِ شوم مرگ خودخواسته
 

  

گفت‌وگو با «سید وحید شریعت»، دکترای تخصصی روانپزشکی درباره  نکات تاریکمانده خودکشی

 اختلالات روانپزشکی زمینه‌ساز بروز خودکشی

درگذشت ناگهانی و خودخواسته «زهره فکور صبور» بازیگر سینما و تلویزیون در سن ۴۳ سالگی با حواشی گسترده‌ای در فضای مجازی همراه بود. او بازیگر کم‌حاشیه و عموما کم‌کاری بود اما به واسطه حضور در چند سریال پرمخاطب از جمله «نرگس» به کارگردانی سیروس مقدم، «مسافری از هند» و «ازنفس افتاده» قاسم جعفری به چهره آشنایی برای اغلب مخاطبان تلویزیون بدل شده‌بود. پیش از این هم خودکشی چهره‌های مشهور توجه بسیاری از مردم را به این مسئله جلب و ضرورت پرداختن به مقوله خودکشی را پررنگ‌تر کرده‌بود. در ادامه دکتر «سید وحید شریعت»، دکترای تخصصی روانپزشکی از دانشگاه علوم پزشکی تهران و استاد و عضو هیئت علمی گروه روانپزشکی به سوالات ما در این باره پاسخ می‌دهد.
   

چرا آمار خودکشی و آسیب‌های اجتماعی دیگر در کشورمان افزایش یافته و آیا راهی برای کاهش آن وجود دارد؟

به صورت غیرمستقیم می‌توان حدس زد که میزان خودکشی در کشور افزایش یافته‌است و آمارهای غیر رسمی نشان می‌دهد که خودکشی در کشورمان افزایش یافته‌‌است. باتوجه به اینکه میزان اختلالات روانپزشکی در سال‌های اخیر افزایش پیدا کرده‌است، ممکن است به تبع آن خودکشی هم اافزایش پیدا کرده‌باشد به خاطر اینکه مهم‌ترین عاملی که زمینه‌ساز بروز خودکشی است همین اختلالات روانپزشکی است. علت افزایش موارد اختلالات روانپزشکی هم دلایل متعددی است؛ مثل مسائل اقتصادی، اجتماعی، استرس‌های مختلف و از جمله محدودیت‌هایی که ویروس کرونا ایجاد کرده‌است. هرچند که موضوع کرونا یک موضوع جهانی است اما مردم ایران خیلی از استرس‌های دیگری را هم در این مدت تحمل کرده‌اند که مخصوص کشور خود ما بود و بیشتر مردم ما را تحت تاثیر قرار داد. یکی از استراتژی‌هایی که برای کاهش موارد خودکشی وجود دارد، محدوسازی دسترسی به روش‌های خودکشی است؛ یعنی روش‌هایی که باعث خودکشی می‌شوند را باید محدود کرد تا فرد به راحتی و سادگی وقتی تصمیم به خودکشی گرفت بتواند اقدام به خودکشی کند؛ مثلا فرد نتواند تعداد زیادی قرص از داروخانه تهیه کند یا سم‌های کشاورزی را نتواند به راحتی تهیه کند. جاهایی مثل مترو یا پل‌ها که امکان پرت کردن افراد در آن وجود دارد باید مراقبت شود و امکان دسترسی افراد به آن‌ها محدود شود. دسترسی قرص برنج هم باید با اقدام قضایی جدی محدود شود راهکار دیگر این است که ما درمورد مسائل مربوط به خودکشی آموزش بدهیم و آگاهی‌رسانی کنیم تا پذیرش جامعه درمورد خودکشی و صحبت در مورد آن افزایش یابد و آن را یک نکته منفی تلقی نکند و برعکس افراد را به کمک گرفتن تشویق کند. موضوع دیگر این که افراد جامعه درمورد چگونگی کمک گرفتن را بلد باشند تا بتوانند افردای که قصد خودکشی دارند را راهنمایی کنند تا کمک بگیرند. شناسایی و درمان افراد پرخطر هم می‌تواند در کاهش موارد خودکشی موثر باشد. این افراد عموما کسانی هستند که عزیزی را از دست داده‌اند یا به خصوص با خودکشی کسی را از دست داده‌اند، کسانی که بیماری‌های جسمی دارند به خصوص اگر سن بالا داشته‌باشند، کسانی که مبتلا به مصرف موارد و الکل هستند، کسانی که طلاق گرفته‌اند یا در رابطه عاطفی خود شکست خورده‌اند و کسانی که خودزنی می‌کنند و به خودشان آسیب می‌رسانند افراد پرخطر هستند و باید کمک دریافت کنند.
  
   
  اپیدمیِ شوم مرگ خودخواسته

 باتوجه به آمارهای ارائه شده، زنان بیشتر از مردان دست به خودکشی می زنند، به نظر شما چه عواملی مسبب این امر است؟

اقدام به خودکشی در میان زنان بیشتر است اما خودکشی منجر به مرگ در مردان بیشتر است. البته آماری هم وجود دارد که میزان خودکشی در زنان متاهل بیشتر از زنان مجرد است که نشان‌دهنده نقش مسائل فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی ما باشد و تجربه‌هایی که افراد از زندگی مشترک دارند. سیستم‌های حمایتی برای حمایت از زنان در این دوران و اینکه چطور با استرس‌های خود مقابله کنند اهمیت دارد و این سوال مطرح می‌شود که در شرایطی که زنان درگیر این استرس‌ها و مشکلات می‌شوند، آیا سیستم‌های نظارتی و قضایی ما به اندازه کافی از آن‌ها حمایت می‌کنند یا خیر. بنابراین مسائل قانونی، فرهنگی و اجتماعی نقش مهمی در این آمار دارند. 
  
  

 آیا بحران منجر به خودکشی موقتی و زودگذر است یا دوره طولانی دارد؟

  
این سوال خیلی خوبی است به این دلیل که بگوییم که وقتی اتفاقی رخ می‌دهد و فکر خودکشی در ذهن فرد پررنگ می‌شود و فرد تصمیم می‌گیرد که
اقدامی انجام دهد. آیا باید این را به عنوان یک مسئله زودگذر در نظر بگیریم یا مسئله‌ای که ممکن است تدوام داشته‌باشد اوج فکر خودکشی و شدت بحران، خوشبختانه گذرا است؛ به این معنا که معمولا اگر فرد مدتی بتواند مقاومت کند یا کسی بتواند به شکلی به او کمک کند که چند ساعتی یا چند روزی اقدام به خودکشی را به تعویق بیندازد معمولا این فکر کاهش می‌یابد و از آن شدت خود خارج می‌شود. اگرچه این موضوع از یک جهت خوب است که فرد اوج بحران را به سلامت گذرانده‌است اما به این مفهوم نیست که خطر رفع شده یا دیگر نیازی به اقدام خاصی نیست. علت هم این است که آن زمینه‌ای که ایجادکننده فکر خودکشی بوده‌است -و معمولا افسردگی است- ازبین نرفته و با فرد باقی می‌ماند و ممکن است با یک استرس یا اتفاق دیگر تشدید شود و فرد را در معرض خطر قرار دهد. بنابراین می‌توان گفت که این بحران از جنبه‌هایی موقتی و زودگذر است و از جنبه‌های دیگر طولانی است و نیاز به اقدام جداگانه‌ای دارد.
  

 علائم هشداردهنده رفتار فردی که قصد خودکشی دارد، چه مواردی است؟

ما می‌توانیم علائم افسردگی، گوشه‌گیری، تنهایی و علائم روانپزشکی دیگری مثل اضطراب، پرخاشگری، بی‌قراری و ... را نشانه‌هایی از درگیری با نوعی اختلال روانپزشکی بدانیم. اگر فرض کنیم فردی این علائم را دارد؛ چه نشانه‌هایی وجود دارد که این فرد قصد دارد اقدام به خودکشی کند؟ این موضوع زمانی است که همان علائم تشدید شده‌است؛ بی‌خوابی، بی‌قراری و آشفتگی هم به آن علائم اضافه شده‌است و فرد صحبت از مردن می‌کند. اینکه فرد آرزو می‌کند که کاش زنده نباشد، تهدید به خودکشی کند یا وصیتنامه بنویسد، وسایل خود را به دیگران ببخشد یا دنبال وسایلی بگردد که با آن خودکشی کند هم می‌تواند علائم هشداردهنده خودکشی باشد.
   

 شیوه‌‎های مواجهه با فردی که افکار خودکشی دارد چیست؟

در مواجهه با این افراد باید رویکرد حمایتی داشته‌باشیم و اگر خودمان با فرد ارتباط نزدیکی داریم و می‌توانیم به او کمک کنیم، با او صحبت کنیم، ارتباط برقرار کنیم و او را تشویق کنیم که به پزشک، روانپزشک یا روانشاناس بالینی، مراکز درمانی، خط مشاوره خودکشی که در بهزیستی وجود دارد، مراجعه کند یا او را به این مراکز معرفی کنیم. اما ما ممکن است با این فرد ارتباط نزدیکی نداشته باشیم که در این صورت باید افرادی که به این فرد نزدیک هستند را پیدا کنیم و به آن‌ها اطلاع دهیم و از آن‌ها بخواهیم که کمک و مداخله کنند تا فرد به سیستم درمانی و گرفتن کمک نزدیک شود و بتواند خدماتی که لازم دارد را دریافت کند.
   

 باورهای نادرستی که ما را از کمک‌کردن به شخص با افکار خودکشی بازمیدارد، چه مواردی است؟

ممکن است یکی از این باورها این باشد که اگر من درمورد خودکشی صحبت کنم ممکن است که بدتر آن فرد ترغیب شود که اقدام به خودکشی کند یا اینکه فکر خودکشی در ذهنش پررنگ‌تر شود که خوشبختانه این طور نیست و صحبت کردن درمورد خودکشی باعث افزایش خطر آن نمی‌شود و اتفاقا خوب است که درمورد آن صحبت شود. باور نادرست دیگر این است که ممکن است تصور کنیم فرد تصمیمش را گرفته و قصد خودکشی دارد و فکر کنیم که نباید به زندگی دیگران کاری داشته‌باشیم و برای زندگی خودش تصمیم گرفته‌است در حالی که اینطور نیست و افراد نظرشان تغییر می‌کند و تصمیم به خودکشی به عنوان یک تصمیم غیرقابل اجتناب و عملی که فرد خواهان آن است و نمی‌شود آن را تغییر داد نیست. اینکه ما فکر کنیم این موضوع را نمی‌شود کاری کرد مانع از آن می‌شود که ما به این فرد کمک کنیم. باید بدانیم که افکار خودکشی قابل درمان و قابل مداخله است و این افکار می‌تواند تغییر کند و چیز ثابتی نیست.
   

 رسانه‌ها اخبار مربوط به خودکشی را چگونه باید پوشش دهند که مخاطبان آسیب‌پذیر را تهییج نکنند؟

راهنماهایی در این زمینه وجود دارد که به رسانه‌های این آگاهی را می‌دهد که چگونه اخبار خودکشی رامنتشر کنند که اوضاع را خراب‌تر نکند. دیده شده‌است که زمانی که رسانه‌ها خیلی به یک موضوع خودکشی می‌پردازند و به آن بال‌وپر می‌دهند و گاهی به آن جنبه مثبت می‌دهند و جزئیات آن را مطرح می‌کنند می‌تواند جنبه منفی داشته‌باشد. بنابراین توصیه می‌شود که رسانه‌ها مطالب خودکشی را به عنوان تیترهای اصلی کار نکنند و به عنوان تیتر فرعی در صفحات فرعی کار کنند. در مرود جزییات خودکشی توضیح ندهند و عکس‌هایی که مربوط به فضای اقدام‌کننده است را منتشر نکنند. جنبه مثبت به خودکشی نبخشند و از فرد قهرمان نسازند؛ اینکه فرد تصمیم گرفته‌است که زیر بار برخی مسائل نرود یا خودش را راحت کند، تلاش برای جنبه مثبت بخشیدن به خودکشی است که نادرست است و می‌تواند باعث تشویق افراد و افزایش خودکشی در جامعه شود.
   
  
      

آموزش توانایی سازگاری، برای همه افراد مهم است. مخصوصا کسانی که زمینه انجام خودکشی در آن‌ها وجود دارد. پس فرد باید بداند نسبت به شرایط سخت چگونه رفتار کند و چگونه به بحران ها واکنش نشان دهد. افراد این آموزش‌ها را از کجا باید فرابگیرند؟ 

افراد می‌توانند از طریق منابع علمی مرتبط، پزشکان، سیستم درمانی و مشاوران کمک بگیرند یا از طریق سایت‌های معتبر و دوره‌های آموزشی معتبر این آموزش‌ها را کسب کنند. هرچند که این موارد لزوما باعث کاهش خودکشی در جامعه نمی‌شود و فقط باعث کاهش استرس و زندگی بهتر  افراد می‌شود. افراد پرخطر در مسئله خودکشی باید شناسایی و حمایت شوند و آموزش‌های لازم را دریافت کنند، پیگیری شوند و آن زمان است که اقدام به خودکشی در جامعه کاهش می‌یابد. 
روزنامه صبح ساحل
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها