زندگی برای ما سراسر تغییر است. از تغییر در سمت شغلی گرفته تا محل زندگی، سوگ عزیزان، مهاجرت و ...، همه در زمرهی تغییرات زندگی قرار میگیرند. تغییرات هستی ما فارغ از اینکه مثبت هستند یا منفی و یا اینکه در جهت رشد یا پسرفت ما قرار دارند، به طور بالقوه برای ما تا حدی تنشزا هستند و ایجاد نگرانی میکنند. اما در شرایط مساعد و طبیعی، نهایتا بعد از گذر یک الی دو ماه، این نگرانی و تنش فروکش میکند، و ما آهسته با شرایط جدید خو میگیریم. اما گاهی، استرس و احساس خودتخریبی ادامه پیدا میکند و زندگی فرد را مختل میکند. در چنین شرایطی، واکنشی که فرد به تغییر شرایط زندگی خود نشان میدهد، بسیار بیشتر از آن چیزی است که انتظار میرود. برای مثال کودکی در برابر تغییر محل تحصیل، آنچنان دچار اضطراب، خلق غمگین، تحریکپذیری و سایر علائم خلقی میشود که خواب و خوراک و آسودگی از او گرفته میشود و تاثیر منفی این حالت بر روی تحصیل، ارتباطات و زندگی فردی او کاملا مشهود است و مهمتر از همه این حالات تا ماهها بعد ادامه پیدا میکند، تا زمانی که فرد به متخصص مراجعه و درمانهای مربوطه را دریافت کند. اگر بعد از رخداد تغییری در زندگی، در هماهنگی با شرایط جدید عملکرد مساعدی نداشته باشیم و دچار استرس، غم، بیقراری، مشکل در خواب، عصبانیت، از بین رفتن میل به زندگی و ... شویم، در این صورت احتمال وجود اختلال سازگاری یا انطباق در ما بالاست. این اختلال عموما در کودکان دیده شده و تشخیص گذاشته میشود اما در بزرگسالان هم مشهود است و نباید از آن غافل شد. برای درمان این اختلال خوددرمانی پیشنهاد نمیشود و بهتر است به متخصص روانشناسی یا روانپزشکی مراجعه شود. روانشناسان از گروه درمانی، خانوادهدرمانی و درمانهای شناختی برای درمان این اختلال بهره میگیرند و درمان مورد استفادهی روانپزشکان با توجه به سطح و شدت اختلال دارو درمانی خواهد بود. علت و پایهی این اختلال هنوز به خوبی مشخص نیست. اما سیستم حمایتی در خانواده و اجتماع یکی از عواملی است که میتواند تا حدودی از شما در برابر این اختلال محافظت کند. معمولا کسانی که در دوران کودکی خود، شرایط استرسزایی داشتهاند، بیشتر از سایر افراد در معرض ابتلا به این اختلال قرار دارند. اما به طور کلی، اختلال سازگاری، درمانپذیر است، اما در صورت مشاهده یا احساس علائم آن بهتر است سریعتر به متخصص مراجعه کنید.