صبح ساحل ، حوادث - زن  34 ساله ساکن روستایی از بخش  لیردف از توابع  جاسک، پس از تحمل 9 ماه بارداری با شروع درد زایمان، با خوشحالی همسرش را از خواب بیدار کرد تا او را به مرکز درمانی برساند و فرزندش را به دنیا بیاورد اما این شوق دیدار فرزند در خانه، ناگهان به  عزا تبدیل شد و در کمال ناباوری همسر و اعضای خانواده،  مادر و فرزند در آغوش خاک قرار گرفتند.ساعت 23، 24 شهریورماه جاری، ساره خاتون دهشتی با شروع احساس درد، همسرش موسی را از خواب بیدار کرد که الان موقع به دنیا آمدن دخترشان است و باید هرچه زودتر  به بهداری لیردف انتقال یابد. مرد حدودا 44 ساله که بی صبرانه مشتاق دیدن فرزندش بود به سرعت ماشین را روشن کرد وساره را به بهداری که در  5 کیلومتری از محل سکونت شان بود رساند.موسی کاروانی گفت:"غروب همان روز ساره را به بهداری بردم و در آنجا گفتند که هنوز موقع زایمان نشده و هر وقت دردش گرفت او را بیاورید".زن که از درد به خود می پیچید بلافاصله به اتاق زایمان برده شد و موسی در حالی که دلواپس بود در کنار اتاق زایمان ایستاده بود تا خبر سلامتی مادر و دخترش را بشنود. ساعت یک و 15 دقیقه بامداد پرستار بخش به او گفت که برود وسایل نوزاد را بیاورد، به سرعت خود را به منزل رساند و پس از برداشتن وسایل نوزاد،به همراه دختر8 ساله اش به نام زینب،پسر 4 ساله به نام احمد و خواهر همسرش به بهداری رفت اما هنوز از خودرو پیاده نشده بود که کادر بهداری به او اطلاع دادند ساره به همراه ماما با آمبولانس به بیمارستان جاسک انتقال یافت. مرد جوان  دلواپس همسرش بود و به سرعت  110 کیلومتر را طی کرد تا به جاسک رسید."زمانی که ما به محل رسیدیم هنوز دقایقی نمی گذشت که آمبولانس رسیده بود، تا ساعت 3 و 30 دقیقه بامداد در بیمارستان بودیم و همسرم در بخش، بیهوش بود ساعت 4 صبح به ما اطلاع دادند که با خونریزی همسرم، با کمبود خون روبرو شدند و درخواست انتقال خون را به بیمارستان دادند که این محموله خون ساعت 7 صبح  به دست کادر درمانی رسید ...". زینب و احمد بی تابی مادر را داشتند و خاله شان به هر بهانه ای آنها را آرام می کرد، مرد که از این موضوع شوکه شده بود در حالی در راهرو بیمارستان قدم می زد زیر لب دعا می خواند و ساعتش را نگاه کرد عقربه ها، ساعت 10 و 30 دقیقه را نشان می داد. خود را به محوطه بیمارستان رساند که یکی از کادر درمانی، خبری به این مرد چشم انتظار  داد در همان لحظه  گویا دنیا پیش رویش تار شد  ودو دست روی سرش گذاشت و با صدای بلند خدا را صدا زد ...ساره خاتون دهشتی پس از 9 سال زندگی مشترک با موسی کاروانی، در 25 شهریورماه جاری چشم از جان فرو بست ..."دقایق اولیه فکر می کردم خواب می بینم چطور امکان داشت همسرم که سالم بود فوت کند واقعا هنوز در شوکم". عده ای از  نزدیکان و آشنایان با شنیدن این خبر خود را به  در بیمارستان رسانند و هنوزشمع  امیدی بر دل موسی روشن بود که این شمع نیز در ساعت 12 ظهر خاموش شد." کادر درمانی، امید زنده بودن فرزندم را به ما دادند و من که همسرم را از دست دادم به امید فرزندم در بیمارستان ماندم که این نیز ماندگار نشدو دخترم از دنیا رفت".