تهران درون یکی از خیابانهای شمالی خود از سالها و دهههای به نسبت دور حسینیهای را جا داده که نام و آوازهاش را وامدار سخنرانیهای تاریخی و اقدامات فرهنگی دینمداران نواندیشی همچون آیت الله شهید مرتضی مطهری، آیت الله شهید محمد مفتح و مرحوم دکتر علی شریعتی است. مجموعهای مشتمل بر تالار گردهمایی و مسجدی با گنبد و بی گلدسته که به حسینیه ارشاد نامبردار شده است.
سال 1346 خورشیدی محمد همایون تاجرِ متشرعِ خوشنامی که اهل خیرات و مبرات بود با کمک دو تن از دوستان نزدیکش ناصر میناچی و عبدالحسین علیآبادی در قطعه زمینی به مساحت دو هزار مترمربع در جاده قدیم شمیران بنای حسینیه را با هدف ترویج و تبلیغ دیانت و مذهب احداث کرد. شاید خود او آن زمان نمیدانست که در حال ورق زدن صفحهای از تاریخ است. اما آنچه او و هیات موسس در سر داشتند چون تلاشی نوجویانه برای تبلیغات دینی بود، خواهی نخواهی جریانساز میشد.
موسسان حسینیه ارشاد در آغاز تنها عمارتی با ظاهر مدرن برای تبلیغات مذهبی ساخته بودند. اما یک سال که گذشت بنای مسجدی دارای گنبد فیروزهای بسیار بزرگ و ناهمساز به تالار حسینیه اضافه شد. اینکه چرا در ساخت این مسجد، گلدسته به کار نرفته و گنبد هم در ابعادی بزرگ و بی تناسب با اصل بنا ساخته شده خود حکایتی است. گویا موسسان حسینیه ارشاد که به خاطر نوآوری در ساختار و چیدمان حسینیه، خود را از هر سو هدف انتقادِ گروههای دیندار میدیدند برای کم کردن از بار فشارها به صرافتِ افزودن مسجدی به عمارت حسینیه افتادند. اما چون در طراحی مسجد هم از سبک معماری غربی استفاده شده بود باز محتمل بود که آتش مخالفتها زبانه بکشد. برای همین مصلحت این شد تا با اضافه کردن گنبدی به بنای مسجد جلوی انتقادهای بعدی گرفته شود. ولی چون در طرح نخستین، برای بنای مسجد گنبد پیشبینی نشده بود زمانی که متولیان حسینیه دست به دامن حاج علی برگهجانی شدند تا کار اضافه کردن گنبد به بنای مسجد را پیش ببرد حاصل کارش گنبدی بزرگ و بی قواره شد.
طنز ماجرا اما آنجاست که همین گنبد ناهمخوان به نماد اصلی حسینیه بدل شده است و همگان حسینیه ارشاد را با همین گنبد فیروزهاش می شناسند.
گرچه فلسفه وجودی مکانی به نام حسینیه ریشه در سنتهای عمیق دینی دارد بنیادگذاران حسینیه ارشاد با گذاشتن سنگ بنای این مکان مذهبی نوساخته، مصمم بودند تا برخلاف رویهی مرسوم مکانهای مذهبی برنامههای خلاقانه و نوگرایانهای را در آن به اجرا بگذارند.
معماری ساختمان حسینیه ارشاد هیچ نسبتی با دیگر حسینیهها نداشت. موسسان حسینیه دنبال راه انداختن جلسات سخنرانی و فعالیتهای مذهبی با شیوههای جدید و نامرسوم بودند اما حتی چیدمان داخلی حسینیه هم برایشان دردسرساز شد. برای گردانندگان حسینیه ارشاد که با مشارکت دادن به متفکران نوگرای مذهبی دنبال جذب و جلب نسلهای جدید بودند جا انداختن اینکه در مکانی مذهبی همچون حسینیه جماعت دین باور به جای نشستن روی زمین بر صندلیهای امروزی بنشینند ساده نبود. چرا که برای بسیاری که بر شیوههای سنتی پای میفشردند ساختار حسینیه برگرفته از الگوهای مدرن غربی و بیتناسب با بافت مکانهای دینی مسلمانان بود.
البته تفاوتهای حسینیه با تکایا و مساجد و دیگر مکانهای مشابه به اینجا ختم نمیشد. در شرایطی که سخنرانان و متولیان این مکان مذهبی که جملگی روحانیان و روشنفکران دین باوری بودند که با اندیشههایی آرمانگرایانه و انقلابی درصدد معماری بنایی تازه از مناسبات دینی و سیاسی در قالب انقلاب اسلامی بودند ساختار و شمایل حسینیه هم انقلابی در سبک معماری مکانهای دینی در ایران به شمار میرفت.
ساختمان حسینیه ارشاد که نقشهاش توسط یک معمار ارمنی به نام اوژن آفتاندلیانس طراحی شده بود که معمار تالار رودکی هم بود چنان با مراکز و بناهای مذهبی ایران متفاوت بود که از سوی عدهای به تقلیدی از کلیسا یا آمفی تئاتر نسبت داده میشد. به گونهای که در یکی از مجلات آن روز تهران از آن با عنوان تالار باشکوه یاد شد و یکی از روزنامهها آن را مسجد مدرن نامید. اما چرا موسسان حسینیه ارشاد دنبال فرا رفتن از الگوی تاریخی معماری حسینیهها بودند؟ بنا به نظر یک فارغالتحصیل معماری، موسسان حسینیه ارشاد میخواستند با ایجاد یک ساختمان نامتعارف روح جدیدی در کالبد تبلیغات مذهبی بدمند. امروز که بیش از نیم قرن از اقدام محمد همایون و شرکایش برای احداث بنای حسینیه ارشاد میگذرد این ساختمان خود به بخشی از میراث فرهنگی تهران و ایران بدل شده است. هرچه هست حسینیه ارشاد خود بدعتی است تام و تمام در تاریخ ایران و تشیع.
روزنامه صبح ساحل