پس از روی کار آمدن دولت جدید، سنگ بنای
تقویت روابط سیاسی و تجاری با کشورهای همسایه و متحدان در شرق گذاشته شد تا زمینهساز باز شدن راههای تجاری و رونق اقتصادی کشور فراهم شود و راهی برای مقابله با تحریمهای اقتصادی آمریکا باشد. در همین راستا اخیرا به عضویت گروهی بهنام بریکس که تشکیل شده از قدرت های نوظهور اقتصادی است؛ درآمده است. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم؛ بریکس درصدد است تا چشم انداز ژئوپلیتیکی دنیا را دستخوش تغییر کند. هریک از کشورهای عضو گروه بریکس در یکی از حوزههای سیاسی یا اقتصادی در منطقه خود بازیگری عمده به شمار میآیند؛ بنابراین میتوان مدعی شد گروه مزبور با پوشش دادن مناطقی چون اوراسیا، آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین از ابعاد جهانی و بینالمللی برخوردار است و حالا ایران نیز به جمع این ائتلافی فراقارهای پیوسته است تا جای خود را در ساختاربندی جدید اقتصادی جهان پیدا کند. شواهد امر نشان میدهد که ظرف چند سال آینده، دو اقتصاد از سه اقتصاد بزرگ جهان که از اعضای بریکس هستند؛ میتوانند بدون دلار آمریکا با یکدیگر معامله کنند. البته باید به این قضیه توجه کرد که موفقیت دیپلماتیک ایران برای ورود به مجامع اقتصادی جهانی مانند بریکس و شانگهای اگرچه که بسیار بااهمیت است؛ اما مهمتر از آن این است که ایران چطور بتواند از این ظرفیت بهوجود آمده استفاده کند. اگر ایران در این جریان دیر بجنبد شاید نتواند از این فرصت طلایی که دیپلماسی ایران فراهم کرده بهره لازم را ببرد. این موفقیت دیپلماتیک وقتی موفق خواهد بود که مردم نتیجه آن را سر سفره خود ببینند.
چرا بریکس بااهمیت است؟
یکی از مهمترین دلایل اهمیت گروه بریکس که پتانسیل بالایی برای تاثیرگذاری بر
اقتصاد جهانی دارد؛ رشد پرشتاب اقتصادی و نفوذ آن در امور جهانی است.
به واسطه دارا بودن نیمی از جمعیت جهان و در اختیار داشتن ۲۵ تا ۲۸ درصد از ظرفیت اقتصاد جهانی، منابع انسانی و طبیعی غنی بریکس میتواند موفق عمل کند. این ائتلاف که بدون مشارکت اروپا و آمریکا تشکیل شده است؛ میتواند سیطره نظم مسلط فعلی را به چالش بکشد. بریکس سعی دارد با ایجاد ارز بین المللی که جایگزین دلار و یورو میباشد؛ برای مبادلات تجاری در میان اعضای بریکس و خارج از آن دست به اقدامات جدی بزند. البته دور بودن فاصله جغرافیایی برخی از کشورهای عضو بریکس از یکدیگر ممکن است مانعی برای موفقیت این طرح باشد اما از طرفی همپیمان بودن دو اقتصاد برتر دنیا که عضو این ائتلاف هستد؛ میتواند این نگرانی را رفع کند.
این پول با پشتوانه عظیم اقتصادی دو غول توسعه جهانی چین و هند، همچنین نفت و گاز روسیه، عربستان سعودی، ایران و امارات متحده عربی، طلای آفریقای جنوبی و انبار غله برزیل قابل تعریف است و با یک سوم تولید ناخالص جهان قطعا از هر ارز دیگری معتبرتر خواهد شد. البته شاید دهها سال طول بکشد تا بریکس یک زیرساخت مالی مشابه آنچه که از دلار حمایت میکند را ایجاد کند. مهمتر از همه، سرمایهگذاران باید مایل به نگهداری اوراق قرضه غیردلاری باشند. اما با اینحال درست است که هنوز سلطه دلار در معرض تهدید فوری نیست، اما ممکن است همیشه اینطور نباشد.
منفعت بریکس برای ایران
در سال ۲۰۱۵ بانک بریکس با نام «بانک توسعه نوین» ایجاد شد. پس از آن در راستای توجه به ارزهای ملی کشورهای عضو، تشکیل صندوق «ذخیره ارزی بینالمللی» بر اساس
ارز کشورهای عضو در جریان است. عضویت ایران در این گروه میتواند کشور را در مقابل تحریمها مصون نگه دارد تا بدون احیای توافق هستهای نیز از این انزوای اقتصادی بیرون بیاید و با کشورهای همپیمان زیادی وارد مراوده تجاری شد.
عضویت عربستان در بریکس تهدیدی برای دلار
تصمیم عربستان سعودی برای پیوستن به بریکس تهدیدی برای
تسلط دلار است. این پادشاهی نفت خیز به طور سنتی یک متحد قابل اعتماد آمریکاییها در خاورمیانه بوده است؛ اما روابط واشنگتن و ریاض اخیراً به شدت کاهش یافته است. بهنظر میرسد در آیندهای نه چندان دور، عربستان سعودی در ازای فروش نفت،از اعضای بریکس، ارزی که بهعنوان ارز ذخیره معرفی میشود را دریافت کند. لذا میتواند نظم بین المللی تحت سلطه آمریکا را به چالش بکشد.
تقابل جکسون هول و بریکس برای پایان هژمونی دلار
هفته گذشته دو گردهمایی بزرگ بین المللی برگزار شد. جکسون هول که نمایشی از تسلط ایالات متحده بر اقتصاد جهانی بود و مراسمی که در ژوهانسبورگ برگزار شد؛ گواه چالشی بود که از سوی کشورهای پیشروی بازارهای نوظهور برای آمریکا ایجاد شد.
در جکسون هول پیام این بود که نبرد با تورم تمام نشده است و امکان افزایش بیشتر نرخهای بهره در آینده وجود دارد. با توجه به موقعیت فعلی دلار به عنوان ارز ذخیره اصلی جهان، کاری که پاول و همکارانش در فدرال رزرو در ماههای آینده انجام میدهند؛ زندگی خیلی از کشورها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. چراکه هنوز کالاهایی مانند نفت به دلار قیمت گذاری میشوند.
کشورهایی که به دلار وام میگیرند؛ در صورت افزایش ارزش پول آمریکا، بازپرداخت آنها افزایش مییابد. کشورهایی که دارای مازاد حساب جاری هستند؛ از درآمدهای حاصله برای خرید اوراق قرضه خزانه داری آمریکا استفاده میکنند که به ایالات متحده این امکان را میدهد تا کسریهای تجاری و بودجهای هنگفتی داشته باشد. این روشی است که سیستم مالی بین المللی از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون عمل کرده است. جای تعجب نیست که آمریکا خواهان تداوم وضعیت موجود است؛ زیرا به آن اجازه میدهد تا کسری بودجه خود را راحتتر تامین کند. به همان اندازه جای تعجب نیست که هژمونی مالی دلار محبوبیت جهانی ندارد. یکی از انگیزههای ایجاد یورو این بود که ارز واحد اروپایی، ارز ذخیره رقیب دلار باشد. گردهمایی هفته گذشته بریکس نیز تلاش دیگری برای ایجاد چالش در نظم بین المللی تحت سلطه آمریکا بود.
بریکس زمینهساز دنیای چند قطبی
ایالات متحده و متحدان غربی آن،
صندوق بین المللی پول و بانک جهانی را از زمان تأسیس در سال 1944 کنترل میکنند. بهطوری که هر مدیر عامل صندوق بین المللی پول یک اروپایی و هر رئیس بانک جهانی یک آمریکایی بوده است. ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه به دلیل کرسیهای دائمی خود در شورای امنیت سازمان ملل میتوانند هر طرحی را که دوست ندارند وتو کنند.
آمریکا و اتحادیه اروپا میتوانند از اعمال هر گونه نفوذ کشورهای در حال توسعه بر سازمان تجارت جهانی جلوگیری کنند. پس از فروپاشی شوروی، چین به عنوان یک رقیب جدید برای آمریکا ظاهر شد و با موفقیت حوزه نفوذ خود را گسترش داد.
امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که به شدت با آمریکا یا چین همسو هستند و یا دستکم به آن تمایل دارند. غیر از کشورهای ثروتمند و توسعه یافته آمریکای شمالی، اروپا، ژاپن و استرالیا، کشورهای کمی وجود دارند که با آمریکا همسو باشند و تنها اقتصادهای نوظهور که به سمت آمریکا متمایل هستند؛ هند و ویتناماند. در مقابل، آفریقا، بیشتر آسیا و بخش قابل توجهی از آمریکای جنوبی بهعنوان همسو یا متمایل به چین دیده میشود. حالا ایده حذف دلار و تشکیل ارز مشترک بین کشورهای بریکس زمینهساز یک دنیای چند قطبی در آینده شده است.