روزی یک دکتر عالیقدر تصمیم میگیرد به معبدی بودایی برود و آنجا به کشف درونیات خود و آنچه در جهان بیرون است، بپردازد. چندی بعد استاد معبد، دکتر را به استراحتگاه خود دعوت میکند و از او درخواست میکند برای خودش چای در فنجان بریزد و تا هنگامی که استاد نگفته دست از ریختن چای برندارد.