جنون قدرت و قدرت نامشروع


نویسنده: محیا تکنده

امروزه آشنایی با مسائل اجتماعی و سیاسی روز، نه تنها به ما کمک می‌کند تا توان تحلیل مسائل روزمره را داشته باشیم؛ بلکه برای ادامه‌ی زندگی در جهان معاصر امری نسبتا ضروری محسوب می‌شود. برای مثال اینکه کوه‌ها و تپه‌های شهرمان، طی زمان کوتاهی ناپدید می‌شوند، فارغ از دانستن نسبت و ارتباط انباشت سرمایه، قدرت و اجازه‌ی دخل و تصرف در اموال عمومی، صرفا امری تاسف‌بار و ناراحت‌کننده ‌است. اما در سایه‌ی شناخت مفاهیم اساسی ماجرا متفاوت خواهد بود. عموما کتاب‌های در دسترس، با ادبیاتی ثقیل و تخصصی باعث فرار مخاطب عام از مفاهیم جامعه شناختی و حتی اسطوره‌ای خواهد‌ شد. از طرف دیگر اکثر کتاب‌هایی که در این زمینه وجود دارند، ترجمه‌ی نویسندگان خارج از ایران هستند که با توجه به متفاوت بودن بستر، زبان، تاریخ و ... فهم مفاهیم و جایگاه و تفسیر آن‌ها، امری سخت و کلافه‌کننده خواهد بود. با چنین تفاسیری جای خالی کتابی در این حیطه با زبان نرم و متناسب با حوصله‌ی عموم مردم احساس می‌شد.

دکتر «محمدرضا سرگلزایی»، روانپزشک و نویسنده در حیطه‌ی روانشناسی، فلسفه و اسطوره‌شناسی؛ سال 1396 اقدام به چاپ و در دسترس عموم قرار دادن کتاب «جنون قدرت و قدرت نامشروع» کرد که با مطالعه‌ی آن می‌توانیم، علاوه بر مانوس شدن با سه «ایسم» اساسی، در اسطوره‌ها و تاریخ، نمونه‌های مثال زدنی آن‌ها را مشاهده کنیم. ایشان در توضیح کوتاهی در باب کتاب می‌نویسند: «ممکن است واژه‌هایی چون «فاشیسم»، «توتالیتاریسم» و «کاپیتالیسم» برای فارسی‌زبانان بیگانه و غریب به نظر برسد. ولی خواندن این کتاب به خواننده‌ی ایرانی نشان می‌دهد که سال‌هاست این واژه‌ها را در زندگی خود لمس کرده است و به قول پروین اعتصامی «این گرگ سال‌هاست که با گله آشناست». دانستن اینکه نهادها و افراد چگونه صاحب قدرت نامشروع می‌شوند و چگونه ما را به بازی‌ می‌کشانند که در آن نصیبی جز باخت نداریم، برای همه‌ی ما ضروری است». نویسنده، در این کتاب به نقش رسانه، در دامن زدن به تداوم ماندن در یک وضعیت تمامیت‌خواه یا توتالیتر اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که رسانه‌ها چطور در زمان‌های حساس به جای نشان دادن واقعیت موجود، وضعیت خلق شده‌ی مورد نظرشان را به نمایش می‌گذارند. دکتر سرگلزایی برای بررسی «فاشیسم» که تلفیقی از خودکامگی و ملی گرایی افراطی‌ است؛ گوشه‌هایی از دوران نازی‌ها را بررسی می‌کند و برای هرکدام از مفاهیم ذکر شده، علاوه بر تعریف معناشناختی، به ارائه‌ی تعریف تاریخی و اسطوره‌ای آن‌ نیز می‌پرازد.

دکتر محمدرضا سرگلزایی در بخشی از کتاب به دنبال پیوند زدن مفاهیم روانشناسی، تاریخی و اسطوره‌ای ایران به مثلث کارپمن اشاره می‌کند و می‌نویسد: «قرائت تاریخی ما شباهت غریبی با مثلث کارپمن دارد. قربانی بودن انتخاب جمعی ناخوداگاه ماست!» اینکه مثلث کارپمن چیست و چه شباهتی به ما و تاریخمان دارد را در این کتاب، که نشر قطره به چاپ رسانده، می‌توانید بخوانید.  

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها