قطعنامه ی شورایی به نام حکام


نویسنده: مصطفی دولخانی

متاسفانه درمنطق کنونی حاکم بر نظام بین الملل، حاکمیت با قدرت و زور است.قاعده ی بازی در آن هم بر مبنای زور است وهر کس قدرتمندتر،دامنه ی نفوذش بیشتروامکان آنکه حرفش را به کرسی نشاند زیادتر. برنامه ی هسته ای ایران هم که درحدود 20 سال است به مهمترین سر فصل سیاست خارجی کشور مبدل شده را اگر در چارچوب این نظام تحلیل کنیم،پی خواهیم برد که از حقوق بین الملل می شود به نحو تبعیض آمیزی بهره برداری کرد.برنامه ی صلح آمیز اتمی کشور که بارها بر رد و حرام بودن استفاده ی نظامی از آن از سوی مقامات کشور تاکید شده و تحت شدیدترین بازرسی ها هم تا کنون قرار داشته است،مبنای فشارهای بسیار زیادی برکشور بوده. کاملا واضح است دانش اتمی که از تکنولوژی هاییست که در بالاترین سطح حساسیت قرار دارد به آسانی و ارزانی به دست نیامده، خصوصا کشورما که ازاول انقلاب تا کنون تحت تحریم هم بوده است. جدیدترین تحول در در رابطه با برنامه ی هسته ای کشورهم قطعنامه ی اخیر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده است که با محوریت آمریکا وسه کشوراروپایی دیگر به تصویب رسید.هر چند لحن این قطعنامه ملایم و بدون اشاره به ارجاع به شورای امنیت بوده اما به لحاظ حقوقی ودیپلماتیک دارای اهمیت بالاییست، چه آنکه در صورت تداوم تنش در روابط ایران و آژانس انرژی اتمی و با استفاده از مکانیسمی موسوم به مکانیسم ماشه که در توافقنامه ی برجام وجوددارد کشورهای غربی می توانند با ارجاع پرونده ی کشورمان به شورای امنیت ما را درذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار داده و ضمن بازگرداندن همه ی قطعنامه های تحریمی گذشته، ایران را به عنوان تهدید صلح بین المللی معرفی نمایند که تبعات بسیار سنگینی در پی خود خواهد اشت.این برداشت باتوجه به منطق کنونی حاکم بر نظام بین الملل دور از ذهن نخواهد بود.کما اینکه شاهد بودیم رافائل گروسی مدیرکل کنونی آژانس بین المللی انرژی اتمی که شائبه ی سیاسی کاری پررنگ تری نسبت به پیشینیانش بر او وارد است، در فاصله‌ی کوتاهی قبل ازاجلاس اخیر شورای حکام این آژانس،به اسرائیل سفر کرد. حال آنکه رژیم صهیونیستی ضمن آنکه عضو آژانس انرژی اتمی نیست دارنده ی سلاح هسته ای هم هست و بالاترین سطح از تخلفات قوانین این آژانس هم مرتکب شده . این رفتار که به عنوان رفتاری اعتماد زدا از سوی مقامات کشور مان تلقی شد باعث شد تا ضربه ی سنگینی به اعتماد مقامات کشور به آژانس هم وارد شود. اقدامی که کشورمان هم در واکنش به آن به کاهش سطح همکاری های فراپادمانی با آژانس وادار شد. البته آنچه به عنوان مبنای اختلاف اخیر ایران با آژانس مطرح شده سه سوال بوده است که هر چند این سوالات نه به صورت دقیق از سوی ایران به آنها اشاره شده و نه آژانس، که با توجه به محرمانه بودن این موضوع بین ایران وآژانس تا حدود زیادی طبیعی هم هست،اما با توجه به آنچه ازمنابع غربی درز کرده مسئله بر سر سه سایت بوده که ایران بر اساس حسن نیتش اجازه ی بازرسی به آنها را به آژانس داده.نکته ی اول اینکه موضوع ادعایی آژانس بر اساس اطلاعات همین منابع غربی مربوط به 18 سال قبل است که بیشتر به کاه کهنه باد دادن می ماند. نکته ی بعد اینکه این سوالات مربوط به غنی سازی زیر 5 درصدی بوده، میزانی از غنی سازی که قبلا در تفاهمات بین ایران و آژانس حل شده بود.اما اینکه آژانس چرا این موضوعات را  درباره ی زمانی کنونی بزرگنمایی کرده، می توان آن رادر جهت فشار بیشتر بر ایران تحلیل کرد.اما پرسش اساسی این است که پادزهر ایران بر این زهر چیست؟
 زهری که می تواند تبعاتی در پی داشته باشد که دشمنان قسم خورده ی کشور را شادمان کند ومشکلات بزرگی در پی خود داشته باشد؟ ازاین رو مقامات عالیرتبه ی کشورباید ضمن تاکید بر موضع عزتمندانه و حفظ دستاوردهای هسته ای ، امکان بهانه جویی را ازطرف غربی سلب نمایند، منتقدان دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم معتقدندبا توجه به آنکه سوالات اخیر آژانس ارزش بهانه دادن به آنها را نداشت وقابل پاسخگویی بود نباید اجازه داده می شد کار به اینجا کشیده شود.پس ایران چون ذات برنامه ی هسته ایش صلح آمیز است از روی حسن نیت،باید برنامه ی طراحان سناریوی کنونی برای تنش روابط کشور با آژانس را ناکام گذارد.

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها