انضباط شخصی؛ رویایی شیرین


نویسنده: محیا تکنده

همه‌ی ما حداقل یک بار سعی کرده‌ایم برای روزمان برنامه‌ریزی داشته باشیم، شاید برای این کار دفترچه‌ی کارهای روزانه گرفته باشیم یا حتی در کلاس‌های مدیریت زمان شرکت کرده باشیم، اما در نهایت تعداد بسیار کمی از ما موفق شده‌ایم برنامه‌ی موثری برای روزهای زندگی بچینیم و در انجام آن‌ها تا حد رضایت بخشی موفق باشیم. چرا بعضی از افراد می‌توانند زندگی خود را طبق برنامه و نظم پیش ببرند و عده‌ای دیگر اهمال‌کاری می‌کنند و کارهای مهم زندگی را مداوما به تعویق می‌اندازند؟ آیا انضباط شخصی یک امر ذاتی است؟ کارها خیلی ساده‌تر پیش می‌رفت اگر در پاسخ این سوالات قرار بود بشنوید که نظم شخصی و توانایی برنامه‌ریزی یک اصل ذاتی است، اما اینگونه نیست. انضباط و توانایی مدیریت یک امر آموختنی و اکتسابی است که به مرور زمان شکل می‌گیرد و حفظ آن نیاز به تلاش و ممارست دارد. انضباط فردی، به معنای توانایی تشخیص الزام موقعیت و سعی در انجام کارهایی است که حتی اگر ناخوشایند به نظر برسند، در بلند مدت می‌توانند باعث آسودگی خاطر و رسیدن به اهداف شوند. به دست آوردن این نظم اصلا کار ساده‌ای نیست، احتمالا خود شما هم بارها قدمی برای به دست آوردن این گوهر برداشته‌اید اما در نهایت بخاطر سخت بودن مسیر دست از تلاش برداشته‌اید و عطای نظم را به لقایش فروخته‌اید. افرادی که با پشتکار می‌توانند این نظم شخصی را در زندگی خود به وجود بیاورند، هم از اعتماد به نفس ناشی از توانایی انجام امور برخوردارند و هم به شکل واقعی‌تری در زمینه‌ی زندگی می‌توانند اهداف خود را در دسترس ببینند و برای رسیدن به آن‌ها تلاش کنند. چرا به دست آوردن این انضباط شخصی کار مشکلی است؟ پاسخ علمی این است که مغز ما ترجیح می‌دهد طوری رفتار کند که همیشه کرده است، طبق عادت. در واقع عادت‌ها در سیستمی به نام لیمبیک مغز پردازش می‌شوند، اما تصمیم گیری در کورتکس قسمت پیشانی انجام می‌شود. وقتی یک رفتار آنقدر تکرار می‌شود، که تبدیل به عادت شود مغز هنگام برخورد با موقعیت مشابه به جای تصمیم‌گیری و استفاده از قسمت پیشانی، طبق عادت عمل می‌کند و از سیستم لیمبیک کمک می‌گیرد. اگر به بی‌نظمی عادت کرده باشید، بارها و بارها اهمال‌کاری کرده باشید و هدفی برای زندگی روزانه نداشته باشید، به احتمال بیشتری در آینده این رفتارها را تکرار خواهید کرد. اما اگر خود را موظف کنید، انضباظ شخصی را از طریق خرده‌عادت‌ها و کارهای کوچک در سبک زندگی خود ایجاد کنید، قاعدتا نظم فردی آهسته آهسته به یک عادت موثر تبدیل می‌شود. قبل از اینکه برای انضباط شخصی تلاش کنید، باید بدانید که داشتن هدف کلی بسیارضروری است. یک هدف واقعی و عینی، طوری که بتوانید آن را به گام‌های کوچ و قابل برنامه‌ریزی تبدیل کنید. اهدافی مانند قدرتمند شوم، موفق شوم، شاد باشم و غیره، اهدافی انتزاعی و گیج کننده هستند که جز مبهم شدن مسیر کمی نمی‌کنند. برای مثال اگر می‌خواهید بورسیه شوید، اول از همه باید به زبان انگلیسی مسلط باشید و مقاله‌های خوبی در رزومه‌ی خود داشته باشید، این‌ها اهداف عینی و واضحی هستند که می‌توانید برای آن‌ها برنامه‌های کوچک وگام به گامی بچینید. مثلا روزی 30 دقیقه زبان بخوانید، مقاله‌ها را ترجمه کنید، کلاسی برای زبان آموزی یا تهیه‌ی مقاله شرکت کنید و غیره. تصمیم‌گیری برای به وجود آوردن نظم شخصی، خوب است اما تنها قسمت کوچکی از ماجراست. مهم این است که هر چه سریع‌تر شروع کنید. 

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها