پریشانی اخلاقی، رنجی همه‌گیر


نویسنده: محیا تکنده

با اینکه مدتی از دوران سیاه اوج‌گیری کرونا می‌گذرد، یکی از دوستان فعال در کادر درمان تجربه‌ای را از آن دوران با من در میان گذاشت، که هنوز باعث پریشانی خاطر و کابوس‌های شبانه‌اش بود.
او تعریف می‌کرد در یکی از پیک‌هایی که اوضاع بسیار وخیم بود و در بخش ویژه دیگر تخت و امکاناتی برای بستری بیمار جدید نبود، اورژانس بیماری با وضعیت بسیار حاد را پذیرش کرده بود که باید خیلی سریع در بخش ویژه بستری می‌شد، اما آن‌ها هیچ امکانات و توانی برای پذیرش بیمار نداشتند و مجبور شدند بیمار را به بیمارستان دیگری ارجاع دهند و در حین این جابه‌جایی بیمار دچار دیسترس تنفسی شده بود و چندماهی در آی‎سی‌یو بیمارستان دیگری بستری بود. هنگامی که این پرستار وضعیت را شرح می‌داد، دچار اضطراب و بغض می‌شد و اذعان می‌کرد که نمی‌داند چطور باید این جریان را از ذهن خود پاک کند یا با آن کنار بیاید.
اندرو جیمتون دکتری فلسفه دانشگاه واشنگتون، مفهومی به نام «پریشانی اخلاقی» را برای اولین بار مطرح کرد. این عبارت توصیف روانی موقعیتی است که ما می‌دانیم کار درست چیست و در لحظه باید چه واکنشی نشان بدهیم، اما شرایط بیرونی و امکاناتی که در دست داریم، ما را از عمل درست باز می‌دارد.  دکتر اندرو جیمتون این حالت را برای توصیف شرایط روانی پرستاران به کار برد، اما روانشناسان معتقد هستند، در جهان امروز، با بالا گرفتن ناآرامی‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی،  این پریشانی متعلق به تمام انسان‌هاست و همه آن را بارها و بارها تجربه خواهند کرد. ضرب‌المثل‌ها در کشورهای مختلف مداوما به این اصل تاکید می‌کنند که آدمی همواره باید از شر دوری کند و خود را در برابر شنیده‌ها، گفته‌‌ها و کارهای بد حفظ کند. اما در جهان ما مواجهه با شر اجتناب ناپذیر است و «پریشانی اخلاقی» دقیقا توصیف حال و هوای روانی و ذهنی ماست، بعداز اینکه مجبور می‌شویم بین دو اشتباه یا دو موقعیت بد یکی را انتخاب کنیم. 
در این مواقع اولین احساس ناخوشایندی که تجربه می‌کنیم، ناتوانی است. هنگامی که به خاطر نیروهای خارجی که ظاهرا خارج از کنترل ما هستند، مجبور شده‌ایم به طور جدی اصول اخلاقی، ایدئولوژی و چیزهایی که برای‌مان مهم هستند را به خطر بیاندازیم، احساس ناتوانی و حقارت می‌کنیم. انگار بر عرصه‌های زندگی کنترلی نداریم و نمی‌توانیم چیزی را مدیریت کنیم. عموما قرار گرفتن در این موقعیت‌ها باعث اضطراب می‌شود، احساس‌های مختلفی مانند محدود شدن، بی‌ارزش شدن، شنیده نشدن و یا نادیده گرفته شدن به سمت ما هجوم می‌آورند و به راحتی توسط هیجانات ناخوشایند خشم، انزجار، ترس و ناامیدی محاصره می‌شویم. روانشناسان این موقعیت روانی را همسان با جنگ و گریز توصیف می‌کنند، یعنی موقعیتی که متوجه خطر بیرونی می‌شویم، بدن به صورت زیستی و روانی در حالت آماده باش است و  برای جنگیدن یا گریختن آماده می‌شود، اما در واقع هیچ محرک فیزیکی بیرونی وجود ندارد و آدمی مجبور است این حالت آماده باش را مداوما حفظ کند چرا که هیچ محرک خارجی برای جنگیا فرار وجود ندارد.  تداوم این وضعیت باعث فرسودگی روانی و جسمی خواهد شد. افسردگی، اختلالات خواب، آلزایمر و ... به دنبال  چنین موقعیت‌های استرس آوری روی خواهند داد. 
 

   پرورش تاب‌آوری اخلاقی

در موقعیت‌هایی که با انتخاب بین دو اشتباه و نادیده گرفتن اصول اخلاقی خود مواجه می‌‌شویم، مهم است که چه روایت و بیانی از اتفاق داشته باشیم. آیا خود را موجود بدبخت و ناتوانی توصیف می‌کنیم که نمی‌تواند کار درست را انجام دهد؟ خود را انسانی با توانایی‌های محدود توصیف می‌کنیم که طبیعتا قادر نیست بر تمام محرک‌های بیرونی کنترل داشته باشد؟ تاب آوری اخلاقی به طور کلی به عنوان توانایی سازگاری موثر با ناملایمات، تروماها و استرس در نظر گرفته می‌شود. تاب‌آوری می‌تواند تضمین کند که تغییر و چالش‌های گیج‌کننده در زندگی به جای تضعیف روحیه و آسیب به هسته‌ی روانی، می‌تواند به ما در پیشرفت و بهبود زندگی، کمک کند. در واقع تاب‌آوی یا انعطاف‌پذیری اخلاقی روایت ما را از ناتوانی، نااامیدی و درماندگی به موقعیتی که با امکان و انتخاب اصولی تعریف می‌شود، تغییر می‌دهد. هدف تاب‌آوری، مدیریت دوراهی‌های ناشی از چالش‌های اخلاقی است که روزانه تجربه می‌کنیم. برای تقویت تاب‌آوری اخلاقی باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که در بسیاری از موقعیت‌ها توانایی کنترل شرایط و محرک‌های محیطی را نداریم، اما می‌توانیم انتخاب کنیم که در برابر آن‌ها چگونه واکنش نشان بدهیم و چه احساسی را تجربه کنیم.
احساساتی را که در مواجهه با بن‌بست‌های اخلاقی تجربه می‌کنیم، نمی‌توانیم کنار گذاشته یا پنهان کنیم. تلاش برای نادیده گرفتن آن‌ها می‌تواند باعث شود بیشتر آزاردهنده یا ناخوشایند باشند. به جای سرکوب این احساسات، می‌توانید خود را در تجربه‌ی ان‌ها محق بدانید. برای مثال نگویید من آدم ضعیفی هستم که اینطور واکنش نشان دادم، بلکه این واقعیت را در نظر بگیرید که دیگران هم در چنین موقعیتی احتمالا همین واکنش را نشان می‌دادند. در مورد تجربه‌ی خود با اطرافیان مورد اعتماد صحبت کنید تا هیجانات برای شما ملموس شود و بتوانید آن‌ها را مدیریت کنید. مهم‌ترین آگاهی برای فائق آمدن بر پریشانی اخلاقی این است که بدانید، همیشه بهترین انتخاب لزوما منصفانه‌ترین انتخاب نیست. زندگی عرصه‌ی و سیعی دارد و در تمام شرایط نمی‌توانید مطابق با ارزش‌ها و اصول خود عمل کنید، بنابراین قضاوت و مجازات خود در برابر چنین موقعیت‌هایی دور از انصاف و واقع‌بینی است.
گزینه‌ی دیگری که پیش رو دارید، معنا سازی است. بسیاری از ما به اشتباه گمان می‌کنیم معنا سازی به معنای آموختن نکات اخلاقی و نصحیت گونه از اشتباهات یا شاد بودن هنگام رنج کشیدن است. اما اینطور نیست، معنا سازی در چنین تجربه‌هایی به مثابه گسترش تفکرات و احساسات است. توجه به جایگزین‌هایی که قبلا رد کرده‌اید، یا اشتباه تعبیر کرده اید در پریشانی‌های اخلاقی بسیار موثر است، چرا که می‌تواند روایت ما از موقعیت را تغییر دهد. به طور کلی پریشانی اخلاقی در جهان امروز، امری غیرقابل انکار است و رنجی که از جانب آن به انسان وارد می‌شود می‌تواند بسیار ناخوشایند و مداوم باشد، اما در نهایت این ما هستیم که تصمیم می‌گیریم احساسات خود را چگونه هدایت کنیم.

روزنامه صبح ساحل

منتظر تایید: 1
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها