سرمقاله

آنچه فرزندان ما در مدرسه نمی آموزند


نویسنده: عبداسلام جمالی

مدرسه در همه‌ی جوامع انسانی، محلی برای شناسایی،رشد و شکوفایی استعدادهای خدادادی است که الله متعال در وجود هر انسانی به ودیعت نهاده است (ونفخت فیه من روحی ).
هیچ انسانی بدون استعداد خلق نشده است و اگر استعدادها در جهت علائق آنها شکوفا شود هر کسی می تواند موفقیت های لازم را در زندگی کسب کند و گوشه ای از مشکلات جامعه را به تفاخور توانمندیهای خود حل نماید.به همین خاطر آموزش درست و صحیح در سنین کودکی سنگ بنای شخصیت انسان را می گذارد و اگر کارشناسان و طراحان آموزش و پرورش کشور دوران ابتدایی را دریابند و درست برنامه ریزی کنند گام محمکی را برای آینده کشور برداشته اند.توجه به ماهیت وجودی انسان به عنوان موجودی که خداوند او را به عنوان خلیفه بر روی زمین تعیین کرده و زمین و آسمانها را مسخر و رام او نموده و به صورت بالقوه در اختیار او قرار داه است و اینکه دو وظیفه بزرگ و خطیر بر گردن او نهاده است که یکی عبادت خداوند و دیگری آبادانی و عمران زمین است،هدف از تربیت و تعلیم او را واضح تر و شفاف تر می نمایاند و مسیر و اهداف تعلیم و تربیت او را مشخص تر و روشن تر می کند .با یک نگاهی کنجکاوانه در می یابیم جای بسیاری از مهارتها و کرامتهای انسانی که لازمه ی یک زندگی شرافتمندانه و به قول قرآن حیات طیبه است در سیستم آموزشی ما خالیست و یا اینکه جدی گرفته نشده و یا زیاد به آن پرداخته نشده است و این موضوع بعد از فارغ التحصیل شدن دانش آموزان از مقطع متوسطه دوم و بعد از دوازده سال تحصیل کاملا قابل مشاهده است.عشق به زمین به عنوان مادر واقعی انسان و دوست داشتن و احترام به محیط زیست و مواهب آن و نیز عشق به ایران به عنوان وطن و میهن ابدی ما و نیز عشق به انسان و احترام و اکرام آن از هر نژاد و رنگ و دین و آئین در کتابهای آموزشی ما کمرنگ می باشد.ما در طی تحصیل،دانش آموزان را شجاع،باجرات و ریسک پذیر بار نمی آوریم.معمولا نمره ی انضباط دانش آموزانی را ۲۰ می دهیم که سر به زیر،ساکت،منفعل و آرام هستند.از کسانی که در کلاس شلوغ هستند و صحبت می کنند و یا مدرسه و کلاس را به چالش می کشند معمولا آخر سال زهرچشم گرفته و با کسر نمره ی انضباط از آنها انتقام می گیریم.به دانش آموزان خود یاد نمی دهیم که حق و حقوق آنها در مدرسه و در جامعه چیست و آنها چگونه می توانند از مبادی قانونی،حقوق خود را بدون لکنت زبان مطالبه کنند و بگیرند.راه صحیح نقد مسائل را به آنها آموزش نمی دهیم و از آن هراس داریم و هرگز اجازه نمی دهیم که آنها مدرسه و سیستم آموزشی و یا رده های بالاتر و پایین تر را به چالش بکشند و بدین وسیله راه اصلاح امور از مسیرهای مسالمت آمیز را به نحوی بر روی آنها می بندیم.
جای‌ آموزش و تدریس و حتی تعریف حقوق شهروندی در لابلای کتابهای مدارس ما خالی است و توجه چندانی به آن نشده است. احترام به قانون و پایبندی و تاکید بر آن و آموزشهای عملی و کارگاهی زیاد تعریف نشده است.
واژه ی زیبای عشق به همدیگر و نوعدوستی و خدمت به همنوع جایگاه شایسته ای در آموزش ما ندارد و دانش آموزان را به جای درس رفاقت،میدان رقابت و حسادت می کنیم.هم در امتحانات پایه های مختلف و هم کنکور به او یاد می دهیم که فقط گلیم خود را باید از آب بکشد و مسیر موفقیت خود را طی کند.در مقاطعی که دانش آموزان به سن بلوغ می رسند و یا به آن نزدیک می شوند از ارائه آموزش صحیح و علمی در مورد مسائل جنسی و برخورد صحیح با آن شرم داریم و دانش آموزان را که وارد مرحله ی بحرانی از زندگی خود می شوند رها می کنیم و درست در این مرحله است که بسیاری از دانش آموزان به علت عدم مشاوره صحیح و رهنمودهای لازم و سازنده متاسفانه دچار انحرافات اخلاقی می شوند.اینها فقط گوشه ای ازحلقه های مفقوده مهارتهای ضروری و اساسی است که باید به طور رسمی و یا غیر رسمی در مدارس ما به آن توجه شده و مورد تاکید قرار گیرد اگر چه حجم سنگین کتابهای درسی و عدم وقت و اختیار کافی ابتکار عمل را از فرهنگیان سلب کرده است.
امیدواریم مسئولان آموزش و پرورش و قانون گذاران و طراحان آموزشی و تربیتی و همچنین مدیران و معلمان گرامی که در خط مقدم جبهه نور علیه تاریکی هستند به این مهم توجه کنند تا نسلی پویا، زنده و موفق و آینده ساز از دل سیستم آموزشی ما بیرون آید و ایران عزیز را بهتر از گذشته بسازد.
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها