یکی از اساسیترین چالشهای سرنوشتسازی که والدین در مسیر رشد فرزندشان با آن سر و کار دارند، کمک به کودک برای قرار گرفتن در مسیر کتاب خوانی است. اینکه چطور باید یک کودک خردسال را به سمت کتاب راهنمایی کرد و اینکه اصلا چه کتابهایی برای کودکان در سنین مختلف مفید است، ممکن است بارها و بارها ذهن والدین را درگیر کند بدون اینکه به پاسخ درخوری منتهی شود. در این یادداشت سعی بر این است تا مجموعه کتابهایی که برای هر بازهی سنی کمک کننده است، معرفی شده و نقاط قوت مجموعهها ذکر شود تا والدین و معلمان بتوانند کتابهای مناسبی برای کودکان انتخاب کنند.
عزیز نسین نویسندهی ترکی است که به خاطر داستانهای اجتماعی طناز، در سراسر جهان مخاطبهای خاص خود را دارد. این نویسنده بیشتر به داستانهای کوتاهی پرداخته که علاوه بر داستان، درونمایهای از اوضاع و احوال جامعه در اختیار مخاطب قرار میدهد. قبلتر، داستانهای عزیز نسین در قطعهای کوچک و در ردهی داستانهای عامهپسند چاپ میشد، اما مدتی است که آثار این نویسنده به شکل جدی و در چاپهای مطبوعتری منتشر میشود.
حوالی ساعت 6 عصر چهارشنبه بود. لنج ناخدایان بندرلافت در بندرکنگ پهلو گرفت. اهالی و ناخدایان بندرکنگ برای استقبال از همسفران دیرینه آمده بودند. در میانه خوشآمدگوییها و احوالپرسیها صدای ساز و دهل شنیده میشد. مسافران تقریبا هفت ساعتی را روی دریا گذرانده بودند. مراسم استقبال باشکوه و زیبایی انجام شد. سپس همگی در کوچههای دلانگیز کنگ راهی اقامتگاه «مهرهسرا» شدند. آنجا مراسم خوشآمدگویی، پذیرایی و موسیقی بومی در جریان بود.
اکثر کتابهای خودیاری که به ما وعدهی بهتر شدن زندگی، بالا بردن بهرهوری و بهبود عملکرد را میدهند، در ردهی کتابهای زرد و بازاری هستند که ما را تشویق میکنند وضعیت اجتماعی و طبقاتی خود را نادیده گرفته و مداوما با خود تکرار کنیم که موفق خواهیم شد، زندگی زیبا میشود، باید از لذتهای کوچک خوشحال شد و غیره.
چرا وقتی مرا میبینی جیغ میکشی؟ در طول تاریخ دیده نشده سوسکی یک آدمیزاد را گاز بگیرد، به او لگد بزند، روی او اسلحه بکشد یا حتی کوچکترین ناسزایی نثار او کند.
پس از فتح گمبرون به دست داوود خان برادر امامقلی خان (کرزن، جرج. ن، ایران و قضیه ایران، ص503) و اخراج پرتغالیها در تاریخ 30 آذرماه سال 993. ش از آن آبادی کوچک، بنیان شهر جدیدی با عنوان «بندرعباسی» گذارده شد و با انتقال کلیه فعالیتهای تجاری از جزیره هرمز به بندرعباس (وثوقی، محمدباقر، تاریخ خلیجفارس و ممالک همجوار، ص 278) آغازی برای شکوفایی این ناحیه و نقطهی عطفی در معادلات سیاسی و اقتصادی یک قرن آتی آن منطقه به وجود آمد (همانجا).
نماینده بستان آباد گفت :«آمارهای کنترل تورم، محصول ذهن مسئولان است. تورم ۱۲۰ درصد است، دولت میگوید ۴۰ درصد!»تناقضات فی مابین آمار تورم اعلام شده دولتیان و آنچه که دیگران در بوق و کرنا می دمند، ما را هم پاگ گیج و پریشان کرده است. به محض اینکه فرمایشات مسئولین را می شنویم که افسار این الاغ ولدالچموش تورم را سفت و سخت گرفته اند و آن را به جایی بسته اند، یک حالت نشئگی خاصی سرتا پای وجودمان را فرا می گیرد.فی الفور سری به بقالی سر کوچه مان می زنیم، ولی هنوز دهنمان باز نکرده ایم که «حبیب بقال» نگاهی عاقل اندر سفیه به ما می اندازد که از صد تا ناسزا بدتر است.و به عیان می بینیم که در عمل آب هم از آب تکان نخورده است،
حس می کنم خوردم به بن بست. احساس می کنم خوردم به پیسی. خواستم واقعبین باشم، قصد کردم با واقعنگری به سمت ماجراها برم. امروز سنگ بزرگی بر نمی دارم. یه کار کوچیک هم برای خودش قدمیه.