آقای شهردار قیمت ماندن تیم فوتبال برای شهر چند؟



 صبح ساحل، اجتماعی _ مدیران برای فرار از پاسخگویی حقیقی به مخاطبانشان دو شیوه را در پی می گیرند یک دسته با اجرای پروژه های بزرگ و تبلیغ آن سعی دارند از انتقادها مصون بمانند و هرزمان انتقادی شد بگویند که ما مشغول فلان طرح بزرگ و عظیم بودیم دسته دوم سعی می کنند با دورماندن از انظارعمومی و افکارعمومی و مطرح نشدن در رسانه ها و خاتمه دادن به ارتباطات رسانه ای و به عبارتی دورماندن از پرسشها دایره امن را برای خویش ایجادکنند.

شهرداری بندرعباس گویا هر دوی این شیوه را آزموده و اکنون به تلفیقی از ین دو دست یافته است. چرا که هر از چندگاه آسفالت بخشی از چاله چوله های شهر را در دستورکار مناطقش می گنجاند تا بلکه انجام وظایف شهرداری در چشم آید، در نگه داشتن تیم شهرداری هم ازهیچ گونه تلاشی دریغ نداشته است. اخیرا با وجود اوضاع بد درآمدی در بخشهای مختلف ، شهرداری ای که نظافت و زیبایی شهررا رها کرده و  روز به روز از خدمات محله های شهرکاسته است (در محلات یا زباله ها هرچه بیشتر انباشته شده یا جوی های آب هرچه کمتر نظافت می شوند)، برای نگه داشتن تیمی که به اندازه هزینه ها سودی ندارد همچنان از عوارض من و همشهریانم که نه حتی از درآمد ابتدای تاریخ شکل گیری شهرداری هزینه می کند. عوارضی که گاه بی حساب وکتاب هم خوانده شده است.

دوره کنونی که در سکوت خبری انگار به گلستانی است برای برخی، عیان تر از دیگران به راحتی حقوق شهروندان را نادیده گرفته که اینروزها شهروندان  مرجعی برای اعتراض می طلبند. از جمله اعتراض به این نحو هزینه کردها برای تیم فوتبالی که نمی دانیم چرا به جای نفت و فولاد و تایدواتر و ....باید از سوی شهرداری حمایت شود. به بیان دیگر در حالیکه بندرعباس به لحاظ سرمایه گذاری ایجاد شده و نیز صنایع بزرگی که در جوار آن حضوردارند می توانست صاحب تیم دیگری همچون آلومینیوم باشد،چه الزامی برای نگهداری تیم در شهرداری می ماند؟

 اگر تیم بومی خوب است چرا توسط یک بنگاه اقتصادی دیگر راه اندازی نمی شود که ویژگی اش کار اقتصادی باشد و با تنوع حوزه کاری همچون شهرداری مواجه نیست. آنوقت رسیدگی به آن هم برای مدیران و مجموعه اش توجیه پذیراست  . اگرزمانی دورتر به دلیلی تیمی را از کیش خریداری کردند که هزینه هایش هرچندوقت یکبار بحث انگیز می شود وپرداخت هایش روزی دیگر،اکنون چه اصراری باید برای تداوم آن باشد.

نمی دانیم این نتیجه مشاوره کدام خیرخواهی بود که تمام هم و غم شهردار و اعضای شورای شهر صرف ماندن تیم فوتبالی شود که بیش از آنکه حاصلی داشته باشد دردسرهایی از نوع تخلفات مالی وبدهی به جای گذاشته است. و آنوقت مدیری که در سازمان فرهنگی و ورزشی قراراست سازمان را مدیریت کند به جای آنکه در حیطه وظایفش حفاظت از اموال عمومی و تبدیل اماکن در اختیار به فرهنگسرا و خانه هنر و باشگاه ورزشی عمومی تعریف شود، پیشنهاد واگذاری یکی از این اموال به جای بدهی فوتبالی ها را در دستورکارمی بیند. یعنی به این راحتی فرصتهای آینده برای ارتقا کیفی زندگی شهروندان (ازطریق فعالیتهای جنبی سازمان برای همگان و ...) ازبین برود. یعنی عوارض شهرداری ای که به انحاء مختلف از ما دریافت شده به اینگونه صرف شود و تمام. در حالی که انتظارمی رفت شهردار با ذکر حقایق جلوی این اتفاقات را بگیرد نه هیچ خبری داده می شود و نه هیچ گزارشی برای تغییردر این وضعیت.

مدتی است که نمی توانم  اظهار تاسفم هنگام پرداخت عوارض شهرداری را کتمان کنم ، هرچه قدر هم به خودیادآوری می کنم این وظیفه شهروندی است از آنسو نمی توانم از یادببرم که تصمیم گیرندگان صرف این عوارض چگونه عمل می کنند. اعم از اشجار و املاک که فعلا در بی خبری مبهم تلقی شده و صدای مطلعان هم درنیامد. 86قطعه درخت در محیط فرودگاه قطع شد و جز پاسخ مدیرعامل فضای سبز اعتراضی شنیده نشد. سویی دیگر املاک و اموال شهرداری به نام رفع کمبودبودجه و به کام تیمداری به حراج رفته است.

تاسف بیشتر از آنروست که شورای شهری که باید جای حضور افرادی مصمم برای بهبود اوضاع شهر باشد مدتی است خود به دشواری از عهده تشکیل جلسات برآمده اند. زمانی به دلیل دشواری حضور آنها که رحل اقامت در شهری دیگر افکنده اند (بدون اعتراض سایراعضا و سلب عضویت اش) وزمانی دیگر به دلیل سفرهای همزمان رئیس و نایب رئیس شورای شهر در همراهی تیم و  .... شاید بهتر باشد درآینده شرایطی پیش بینی شود که افراد در طول مدت نمایندگیشان به راحتی امکان نقل مکان و سکنی گزیدن واشتغال در شهردیگری همچون پایتخت نیابند . حتی مشکل بدتر از این است چراکه  سایرنمایندگان شورای شهر به جای آنکه نسبت به اقدام همین عضو شورا اطلاع رسانی و در اسرع وقت نسبت به اخطار در خصوص سلب عضویت وی اقدام یا او را مجبور به حضور دائم کنند به دلیل برخی تصمیمات تشکیلاتی (موقت یا دایم) نه  به این اعلام راضی اند و نه به آن سلب عضویت. وضعیت شورای شهر کنونی آنرا به یکی از بدترین تجربیات شورادر سه دوره گذشته تبدیل کرده و بازهم افسوس که در چنین نهاد کارامدی افرادی  برسرکار می آیند که در نهایت نتیجه فعالیت آنها سپردن سرنوشت شهر به برخی  بدتدبیری هاست بی هیچ دغدغه ای که برای اینان پیش آید. شهروندان این شهر متاسف اند که به جای بهبود اوضاع وبالارفتن کیفیت زندگی از لحاظ استانداردهای شهرنشینی روز به روز وضعیت بدتری را شاهد هستند .و آنچه این اواخر از به هدررفتن و از دست دادن اموال شهرداری می گذرد بی تدبیری ها را بیش از پیش عیان کرده است.

اخبار شورای شهر برخلاف سالهای نخست فعالیتش آنقدر به تاخیر می افتد که گویی در این شهر شورایی نیست.مدیریتی نیست، نظارتی هم نیست. نه پروژه رسالت ، و نه آسفالت بی کیفیت تیکه تیکه معابراین شهر کسی را اغوا نکرده است ،آنها به چشم سرنوشت رو به عقب رامی بینند. شورای شهر و شهرداری اینروزها هرآنچه کرده اند به پای هم نوشته شده است. گاه با خود زمزمه می کنم ای کاش می توانستم عوارض شهرداری را حتی اگر شده به شهردیگری می ریختم که درآن زندگی نمی کنم ، درآن صورت تاسف نداشتم که علی رغم پرداخت این عوارض، محیطی که درآن به سر می برم در شان شهروندی ام نیست. چرا که دست کم در آن شهر نبودم که برایم سرنوشتش مهم باشد.

آقای شهردار امیدوارم از روی انصاف شکایات دلسوزان را بخوانید و امید به انکه با تدبیر و توانایی خالق تصمیمات درست و به موقع باشید.

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها