و اما بعد؛ شنیدیم که جناب مستطاب شما در سفر چند روز قبل خود به استان اصفهان، وعده انتقال آب دریای عمان را به نام مردم و به کام صنایع اصفهان دادید و اجرای فاز دوم این انتقال را به آنان هدیه فرمودید. نوش جان صنایع اصفهان! باشد که صنایع آببر اصفهان با پول پاشی و نابود کردن یک بخش از اقلیم کشور؛ دامن خود را از خشکاندن زاینده رود پاک کنند!
حاج آقا؛ در همین ابتدا یک سوال: پروژه شیرینسازی آب در مبدا چه بلایی سر اکوسیستم دریا خواهد آورد؟ موالیان (مسئولان و
نمایندگان مجلس) ما که توان معکوسسازی این گزاره ها را ندارند! پس حق ماست آنچه که از ما ضایع شود! برای اینکه گفته شود در شرق هرمزگان و از جانب مردمان مجاور آبگیر اختصاصی به صنایع اصفهان؛ قلم یا حنجرهای موافق این گزاره نبود، در خلوت خویش بغض فرو میخوریم و این جریده را می نگارم.
خبر دادهاند که شما به همین زودی؛ به هرمزگان شرفیاب خواهید شد. شاید مباشران و مشاوران، ظرفیتهای اقلیمی این منطقه را به خوبی برای شما تشریح نفرمایند؛ از محضر شریف شما عذر تقصیر دارم و چند سطری در اینباره برای شما خواهم نگاشت! اینجا در شرق هرمزگان ما پروژه های ذوب داریم، بهتر از کارخانه فولاد و ذوب آهن اصفهان. کورههای ذوب متحرک؛
کورههای متحرک ذوب آدم. پدرانی که از بوی کباب متنفرند، می دانید چرا؟! فرزندانی که حسرت حداقلها بر دلشان مانده
است.
می دانید چرا؟!مادرانی که چشم شور دنیا،فرصت تماشای چشم پسرانشان را گرفت. می دانید چرا؟! شاید خاطر شریف جناب وزیر صمت شما مکدر شود ولی کورههای متحرک
آدمسوزی، قارچگونه جادهها را اشغال
نمیکرد؛ اگر امثال آقای عباس علیآبادی آنچنان که با حرارت برای انتقال آب به صنایع اصفهان خطابه راندند برای آنانی که هنوز پشت لبشان سبز نشده و در نیسانهای حمل سوخت ذوب شدند؛ چند کارخانه و صنایع تبدیلی، متناسب با منطقه برای مشغول شدنشان احداث میکردند و شاید چند کودک،
کمتر یتیم میشد. جان آدمها به اندازه صنایع اصفهان برایتان اهمیت ندارد؟!
محضر شما عرض کنم، مثنوی هفتاد من دیگر که طاقت تورق اخبار آن نیست، طرح توسعه سواحل مکران است. شاید جناب حسین دهقان، حوصله حضور در مناطق آبگیر دریایی انتقال آب دریای عمان به اصفهان را نداشته باشند ولی از ایشان بخواهید قدم بر سواحل ماسهای گذاشته و به مردمان این خطه از منطقه مکران هم سر بزنند! پیش از آنکه مکران؛ دبی و شانگهای کاریکاتوری شود! آقای دهقان محضر شما فرمودند که مکران را مانند دبی و شانگهای خواهند کرد! با این مدلهای توسعهای از دریای مکران چیزی خواهد ماند؟ از پشت میز مجلل و باد کولر اسپیلیت هر شعری میتوان سرود! چندی قبل خبری منتشر شده بود که ایشان -حسین دهقان- با دانشگاهیان پایتخت درباره سرنوشت معیشت ما نشستی داشته و نگران زندگی ما بودند. از معیشتمان اندکی برایتان بگویم جناب رئیس جمهور، البته جهت مزید اطلاع !
تصادف کرده و پایش بعد از جراحی پرانتزی شده و با زحمت سوار موتور می شود؛ تور و چوب صید سنتی خود را پشت موتور میبندد و راهی دریا میشود. ولی دست خالی بر میگردد. دریای مکرانی که حالا مجال تماشای ماهیهای مردهاش هم از مردم بومی گرفته شد؛ از جور کشتیهای صنعتی ترال. به نظر شما در این دریا که از یک سو پسابهای مجتمعهای آبشیرینکن و از یک طرف پسماندهای نیروگاهی و از یک طرف زباله های اتمی را در جوار خود خواهد داشت، می توان انتظار ماهی برای خوردن
داشت؟ تامین معیشت پیشکش ؟! ما مخالف توسعه نیستیم، اما توسعه پایدار باید متناسب با سازههای انسانی، متناسب با حفظ اقلیم و زیستبوم منطقه باشد. حتما میدانید که پروژه های اتمی چه مخاطراتی به دنبال دارد؟!
شانگهای شدن مکران ؛ الزاماتی دارد که اولین آن شانیت بخشی به مردم و توجه به آراء و احترام به نگاه نخبگانی بومی منطقه است. عدم توجه به رشد شاخص توسعه انسانی در مناطق حاشیه نقشه جغرافیایی کشور از مواردی است که انگار قصد نادیدهانگاری آن عامدانه است. آقا سید؛ اگر عکس نماز شب شما هم منتشر نمیشد ما یقین داریم که شما آدمی با تقوا هستید. پروژ ههای توسعهای تعریفشده برای سواحل مکران یک نگاه توسعهی ملی دارد و تجربه نشان داده که مردمان بومی را دایره فلاکت، بیشتر محاصره خواهد کرد. به عنوان نمونه؛ چرا فلان نهاد وابسته به بنیاد مرتبط با فلان دفتر در تهران؛ زمین های مرغوب حاشیه ی مکران در گروگ سیریک را سند زده و باید پرسید جوانان بومی برای ساخت و ساز به کدام سرزمین پناه ببرند؟!
شاید کسانی در هرمزگان یا در شرق هرمزگان
و در شهرستان سیریک شهامت ابراز مخالفت را ندارند ولی به این توسعه خوش بین
نیستم!
حضرت آیت الله؛ظرفیت نخبگانی بومی مکران، توان طراحی مدل های توسعه ای دریا پایه، سازگار با سازه های زیستی منطقه را دارد.
بدیهیترین و ابتداییترین پیشنهاد و مطالبه در این زمینه این است که چرا یک پایانه صادراتی دریایی و قرنطینه دامی، سردخانههای صنعتی شیلات و صیفی و صنایع تبدیلی و نمایشگاه های دائمی صنایع دستي ویژه مردم بومی و یک دفتر تسهیلگری تجاری اختصاصی در عمان به منظور تجارت آزاد همگانی برای ما تاسیس نشود؟ از قوانین ته لنجی و ملوانی در این منطقه اطلاع دارید؟!
لنج هایی که به پهنهی دریا لم داده و به خواب ابدی رفتهاند و با قوانین دست و پاگیر گمرکی در اسکلهها خاک میخورند. مردمی که با سیاستهای فشل دولت ها، مجبور به مشاغل خطرناک شده اند! حالا شما بندر و اسکله چند منظوره را در سیریک افتتاح بفرمایید، وقتی دروازه بر همان پاشنه بچرخد...!؟
جناب آقای رئیس جمهور؛ ما صبح مان را با طلوع خورشید زرین نگاری شروع می کنیم که از بام نخل ها به دریا سلام می کند و طراوت روحمان را به دریا مدیونیم و غروب روشنایی نگاهمان را همه روزه به دریا می سپاریم تا انوار برآمده بر کرانه سرخش از ورای موج ها به قلبمان بنشیند که این تلاطم؛نبض حیات ماست. حالا این دریا هم ارزانی سیاست های پایتخت نشینان!
والعاقبه لاهل الصبر
روزنامه صبح ساحل