پدر و مادرانی که برای
خانواده درمانی به
روانشناسان مراجعه میکنند، هنگامی که در خلوت با احساسات خود قرار میگیرند، عموما اعتراف میکنند که "ای کاش میتوانستم پدر یا مادر بهتری باشم".
این اظهار نظر احتمالا برای من و شما چندان غریب نیست، چرا که هر کدام از ما حداقل یکبار چنین آرزویی داشتهایم و در پی برآورده کردن این رویا، به دنبال مشاوره، کتابهای فرزندپروری و کلاسهای مختلف رفتهایم و هر کدام از آنها نکاتی برای محقق شدن این امر در اختیار ما قرار دادهاند. اما به هر حال این واقعیت که نسلهای ما از شنیدهشدن، درک شدن و دیدهشدن توسط والدین و جامعه تا حد زیادی محروم بوده، این نتیجه را در پی خواهد داشت که گوش کردن به بچهها و کنارآمدن با خواستهای عجیب آنها بسیار مشکل و چالشزا خواهد شد.
در این یادداشت میخواهم با شما تکنیک بازیگوشانهای به نام "ای کاش" را در میان بگذارم، که فراتر از تکنیکهای خشک گوش دادن، صحبتکردن و توجیه کردن است.
آدل فابر و الین مازلیش، متخصصان حیطهی ارتباط کودک با بزرگسالان، تکنیک "ای کاش..." را زمانی به ما معرفی میکنند، که انعکاس احساسات کودک و گوشدادن فعال بسیار ناشیانه و غیرکاربردی به نظر میرسد، برای مثال به نظر احمقانه میرسد که در مقابل نق زدن و داد و فریاد کودک به او بگوییم، مفهمم که عصبانی هستی، سعی کن عصبانیت خود را کنترل کنی و غیره. در این تکنیک والدین بازگوشانه و زیرکانه با خواستهی کودک همراه میشوند.
برای مثال هنگامی که کودک پنجسالهی شما بدخلقی میکند که غذا نمیخواهم و فقط شکلات میخورم، در حالت عادی با واکنش خنثی شما روبهرو میشود که میگویید "آه، بله من احساسات تو را درک میکنم، حتما شکلات خیلی دوست داری، حتما ناراحت هستی، اما حالا زمان غذا است و نمیتوانی شکلات داشته باشی". این گفتمان گاهی جواب میدهد و کودک آرام میشود، اما برای تمام زمانها مناسب نیست. در تکنیک ای کاش، شما بازیگوشانه به کودک میگویید "کاش میتوانستیم همهی شکلاتهای فلان مغازه را داشتهباشیم، نه بیشتر، تمام شکلاتهای شهر را. کاش میتوانستیم یک شهر شکلاتی بسازیم و....". اینجاست که کودک انگار که با همسن خود در تعامل قرار گرفته، بازگوشی شما را در هوا میقاپد و با شما همراه میشود.
"مامان میخواهم یک اسب شکلاتی داشته باشم" و این گفتمان ادامه پیدا میکند. مهمترین پیامد این تکنیک کاهش بدخلقی کودک است. بدون اینکه از کلمات و عبارات ثقیل روانشناسی استفاده کرده باشید و کودک بیشتر گیج شده باشد، او را از مسیر منحرف کردهاید و بعد میتوانید او را به شنیدن قصهایی دربارهی شهر شکلاتها یا مثلا پسری که اسب شکلاتی سوار شد، دعوت کنید.
در این تکنیک، خلاقیت و صبر والد در کنترل زیرکانهی خواستهها و هیجانات کودک حرف اول را میزن، باید بتوانید در لحظه عباراتی جذاب و متناسب با موضوع برای کودک پیدا کنید و قصههایی هیجانانگیز برای تعریف کردن سر هم کنید. این تکنیک را فابر و مازلیش، در تحقیقات گسترده بارها امتحان کردهاند و به ما تضمین میدهند، که روشی جذاب، پربازده و موثر برای تربیت فرزند است.
بنابراین اگر فکر میکنید به اندازهی کافی در برخورد با فرزند خود صبور نیستید، یا برای او کمکاری کردهاید، بهتر است این روش فوقالعاده را امتحان کنید تا به وسیلهی آن روابط خود با کودک را بهبود بخشید، از دعوا و بحث جلوگیری کنید و کودک را به سمت تجربهی احساس شوخطبعی و خیالپردازی هدایت کنید که قطعا از تاثیرات شگرف آن در ارتباط والد-فرزندی شگفتزده خواهید شد.
روزنامه صبح ساحل