راز محبوبيت؛

از مرتضي پاشايي تا ناصر عبدالهي



صبح ساحل ، اجتماعی - درباره دلايل حضور گسترده و غافلگير کننده در آيين هاي تشييع و تدفين و يادبود مرتضي پاشايي دلايل جامعه شناختي و رسانه اي يا مرتبط با سبک زندگي اقامه شده که غالبا نيز درست و مهم است، اما از خود حوزه هنر و موسيقي پاپ هم نبايد غافل شد. نهالي که در نيمه دوم دهه 70 غرس شد و پس از دو يا سه نسل، مرتضي پاشايي را مي توان يکي از ميوه هاي متاخر آن دانست.از آغاز هفته تا کنون، حضور ده ها هزار نفري مردم در آيين تشييع و تدفين زنده ياد مرتضي پاشايي، خواننده موسيقي پاپ- و تجمع هاي پراکنده در سراسر کشور در همان شامگاه جمعه 23 آبان ماه، از زواياي مختلف مورد تحليل قرار گرفته است.روز سه شنبه نيز مراسم يادبود خواننده فقيد و جوان با حضور چهره هاي مختلف برگزار شد و از برادر و دستيار ويژه رييس جمهور تا روحانيوني مانند حجت الاسلام شهاب مرادي و برخي از مداحان و البته انبوه جوانان علاقه مند و مشتاق برگزار شد.برخي بر اين باورند که اين حضور کم سابقه را بايد بيش و پيش ازهر مولفه ديگر به تاثير شبکه هاي اجتماعي نسبت داد يا ناشي از ابتلاي متوفا به بيماري سرطان و اطلاع افکار عمومي از اين قضيه طي يک سال اخير و نوعي شمارش معکوس براي او دانست و خصوصا از برنامه وايبر ياد کرد که امکان اطلاع رساني و ارتباط را سريع تر و آسان تر از گذشته ساخته است.بعضي هم به درست از ابراز وجود و اعلام تمايلات مدرن دهه هفتادي ها سخن مي گويند و جامعه شناسان و مردم شناساني هم گفته اند که اين جوانان بيش از آن که سوگوار و سياه پوش خواننده جوان موسيقي پاپ باشند با او همذات پنداري مي کنند و در جامعه اي به شدت پول زده و سرمايه سالار احساس ياس خود را از تشکيل خانواده يا زندگي به سبکي که مي پسندند با اشکي که در سوگ پاشايي فشاندند، ابراز کردند. کامنت ها و نظرات کاربران ذيل اين مقاله ها و گفت و گوها نيز تا اندازه قابل توجهي اين گزاره ها را تاييد مي کند؛  جواناني که از وضعيت اقتصادي و مناسبات اجتماعي خود راضي نيستند.کساني هم موضوع را از منظر ممنوعيت ها بررسيدند و نوشتند درجامعه اي که موسيقي محدوديت ها و ممنوعيت هايي دارد و مدام از مراکز رسمي بر مرزبندي ها تاکيد مي شود مراسم مرتضي پاشايي فرصتي براي دختران جوان ايراني هم بود که نشان دهند تا چه اندازه دوستدار هنر و زيبايي اند و زيبايي و به روز بودن خودشان نيز به چشم رسانه هاي خارجي آمد که از مشاهده اين جمعيت خوش پوش و ترانه خوان و امروزين و مدرن به حيرت افتاده بودند.موضوع اين گفتار اما درباره اين تحليل ها نيست که همه در نوع خود قابل توجه و غالبا درست اند. کما اين که «عصر ايران» خود نخستين تارنماي پربيننده ايراني بود که مسوولان را به توجه به «زير پوست جامعه» فراخواند.بلکه اين چند سطر بهانه اي است براي اين يادآوري که هرچند توجه ويژه جامعه و خصوصا نسل امروز و بالاخص متولدان نيمه دوم دهه 1360 خورشيدي به بعد دلايل متعدد غير موسيقايي دارد اما در حق خود موسيقي پاپ نبايد جفا شود .يعني نبايد فراموش کنيم که خود اين نوع موسيقي نيز محبوب است و نشان مي دهد واقعا پاپ به معني پاپولار- مردمي - است و خيلي ها آمده بودند چون موسيقي پاپ را و خوانندگان آن را دوست دارند.با پيروزي انقلاب 1357 موسيقي پاپ به محاق رفت و خوانندگان و خنياگران يا اين عرصه را ترک کردند يا به خارج از کشور کوچيدند.در دهه اول جمهوري اسلامي موسيقي سنتي و دستگاهي البته باقي ماند اما ازپاپ خبري نبود تا جنگ تمام شد.در دوران سازندگي بود که کم کم صداي موسيقي پاپ شنيده شد اما آغاز واقعي پاپ بعد از انقلاب را بايد از76 به بعد و در دوران اصلاحات و با گشايش در سياست هاي فرهنگي وهنري دانست زيرا تا پيش از آن در حد چهره هايي چون عباس بهادري ( گل مي رويد به باغ)، بيژن خاوري(ياد تو در دل من توفان به پا مي کنه) ، حسن همايون فال (آي نسيم سحري ...)، پرويز طاهري ( مهرباني/ بوسه بر دست محبت مي زنم، از صميميت حمايت مي کنم)، مهدي سپهر، حميد غلامعلي و مهرداد کاظمي بود. از دوران اصلاحات بود که موسيقي پاپ، بي هيچ ارتباطي با آن سوي مرزها و لس آنجلس در داخل رايج شد و سياست گذاران فرهنگي به جاي شعار در نفي و پرخاش، کار «ايجابي» کردند و چهره هايي چون خشايار اعتمادي، شادمهر عقيلي، حسين زمان، عليرضا عصار، محمد اصفهاني، قاسم افشار و ماني رهنما ظهور کردند که غالبا هنوز هم هستند و بسيار ريشه کردند.به ياد آوريم که در سال 1377 براي اولين و آخرين بار جشنواره موسيقي پاپ برگزار شد و ماني راهنما را به عنوان برترين برگزيدند.جالب است بدانيد يکي از داوران اين جشنواره مسعود کيميايي بود که هر چند به عنوان فيلم ساز و نويسنده شهرت و محبوبيت دارد اما در موسيقي پاپ هم بسيار صاحب نظر است و خود، پيانيست قهاري است.نسل بعدي را با نام ماندگار ناصر عبداللهي مي شناسيم و محسن چاووشي، علي لهراسبي و کاوه يغمايي تا مي رسيم به بنيامين بهادري و بعد نوبت به متاخرها مي رسد که چهره شاخص آن همين مرتضي پاشايي بود.به بيان ديگر، البته که همه آن عوامل اجتماعي و رسانه اي و نسلي را بايد مورد توجه و دقت قرار داد اما از محبوبيت موسيقي پاپ هم نبايد غافل شد.اگر به اين نکته توجه کنيم راز بخشي از استقبال گسترده را نه در بيرون از حوزه هنر و موسيقي که در خود موسيقي مي توان جُست و آن را ثمره نهالي دانست که در ميانه دهه 70 خورشيدي غرس شد و اکنون به درخت پرباري بدل شده که مرتضي پاشايي يکي از ميوه هاي آن بود.با اين نگاه جاي تعجب چنداني نمي ماند و راز ياد پاشايي مي تواند به همان دليل استقبال از کنسرت هاي موسيقي پاپ هم باشد.اين يک واقعيت است که نوع موسيقي و ترانه خواني و همخواني به زبان مشترک نسل امروز ايران و حداقل بخشي از آن - که دوست دارد مدرن تر زندگي کند- بدل شده است.

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها