اکثر مردم درست زمانی به روانشناسان مراجعه می‌کنند که در آستانه‌ی یک شکست یا فروریختن کامل قرار دارند، شاید خود شما هم در چنین موقعیتی قرار گرفته باشید. در آخرین لحظاتی که همه چیز شبیه طوفانی از بدشانسی و مصیبت است، گمان می‌کنید که بهتر است از یک روانشناس کمک بگیرید. با این امید به اتاق درمان می‌روید که روانشناس مانند غول چراغ جادو دست شما را بگیرد، از میان سختی‌ها بیرونتان بکشد و به شما بگوید در برابر مسائل چطور باید عمل کنید. اما همیشه صلح اول بهتر است از جنگ آخر، پس بهتر است بدانید که تمام این‌ها افسانه‌ای بیش نیست. روانشناسی نمی‌تواند شما را نجات بدهد، اما این ابدا به معنای بی‌ارزش بودن آن نیست، در واقع درمان می‌تواند سود بسیاری برای شما داشته باشد، کارهای زیادی برایتان انجام دهد و رنج شما را بکاهد اما قرار نیست از تجربه‌ی سختی‌ها، اضطراب‌ها، سوگ‌ها و شکست‌ها مصونتان بدارد. احتمالا به این خاطر که روانشناسان معجزه‌گر نیستند و نمی‌‌توانند مردم را از یک جامعه‌ی شکسته و تمام چالش‌هایش بیرون بکشند و در جایی امن قرار دهند، روانشناسان هم مانند تمام مراجعینشان در حال جنگیدن در عرصه‌ی زندگی شخصی خود هستند. 

همانقدر که زندگی برای شما پیچیده و عجیب شده است، آن‌ها هم همین روند را طی می‌کنند، احتمالا مانند شما هر روز مجبورند برای بازتولید خود از صبح به سختی کار کنند، مسئولیت تربیت فرزندان را به دوش بکشند و چالش‌‌های زندگی زناشویی را مدیریت کنند و مثل شما هر روز بابت بحران آب، فقر، گرانی و غیره مضطرب ‌شوند. اما نکته‌ی اساسی اینجاست که یک درمانگر خوب به شما کمک می‌کند تا جامعه را بیابید، بسازید و ترمیم کنید تا مجبور نباشید برای هر تصمیم ریز و درشتی به یک مشاور متکی باشید، آن‌ها به جای نگاه از بالا به پایین، ضعف‌ها، شکست‌ها و تصمیمات شما را درک می‌کنند، چرا که خود نیز در حال مبارزه در زندگی روزمره هستند، مبارزه برای زنده ماندن و کمتر آسیب دیدن. 

یک روانشناس خوب به شما کمک می‌کند تا افکار و احساسات خود را درک کنید تا بتوانید قدرتی را که برای مدیریت و معنادار کردن زندگی نیاز دارید ، به دست بیاورید. به هر حال تجربه‌ی ما از درگیر شدن با سختی‌‌های دوران مدرن بخشی از درسی است که به ما در درک بهتر زندگی یاری می‌رساند. 

درمانگران خوب، رنج‌ها و سختی‌های زندگی را با شعارهایی مانند شاد باش، مثبت فکر کن، رستگاری در خوشحالی است و غیره، انکار نمی‌کنند، بلکه به شما کمک می‌کنند تا حقایق زندگی را ببینید، بپذیرید و بیاموزید. 

در واقع بیشتر کاری که درمان برای شما انجام می‌دهد، ایجاد قابلیت سازگاری، انعطاف و درک قدرت جامعه است. بنابراین اگر درمانگران به شما وعده‌هایی 

از نجات، رستگاری، شادی مادام‌العمر و غیره دادند، با تامل بیشتری تصمیم بگیرید.