هیچ فرهنگی بر فرهنگ دیگر مقدم نیست


نویسنده: محیا تکنده

ممکن است بسیاری از ما عبارات و اطلاعات کلی مثبت یا منفی‌ای که جامعه در مورد قومیت‌ها و فرهنگ‌‌های مختلف تزریق می‌کند را بپذیریم و از آن پس در مورد افرادی که از آن فرهنگ‌ هستند با سوگیری و قضاوت خاصی نگاه کنیم.
برای مثال ممکن است باور داشته باشید که افرادی از دایره‌ی فرهنگی فلان قوم دروغگو هستند، همین ایده کافی است تا از آن به بعد به هر فردی که از آن فرهنگ برمی‌خوریم به دیده‌ی شک و سوءظن بنگریم، رفتار بدی از خود نشان دهیم و احتمال ارتباط، گفتگو و یادگیری را به صفر برسانیم. نسبی‌گرایی‌ فرهنگی‌ به‌ ما می‌گوید: خوب‌ و بد خواندن‌ مسائل‌ براساس‌ یک‌ ملاک‌ کلی‌ صحیح‌ نیست‌، بلکه‌ درک مسائل مختلف باید در بافت‌ و زمینه‌هایی‌ که‌ ظهور پیدا می‌کنند مورد ارزیابی‌ قرار گیرند. ممکن‌ است‌ آنچه‌ که‌ در یک‌ جامعه‌ «درست» است‌ در جامعه‌ای‌ دیگر «نادرست» باشد.
نسبی‌گرایی‌ نخستین‌ بار توسط‌ پروتاگوراس‌ فیلسوف‌ یونانی‌ مطرح‌ شد که‌ «انسان‌ معیار همه‌ چیزهاست» . بعدها در سال 1887 فرانتس بواس انسان شناس، مفهوم نسبی‌گرایی فرهنگی را گسترش داد که نشان می‌دهد اخلاق‌ها، ارزش‌ها، هنجارها، باورها و رفتارها باید در چهارچوب فرهنگی که از آن نشات می‌گیرند درک شوند. به عبارت ساده‌تری همه‌ی افراد در سرتاسر جهان، دارای فرهنگ خاص خود هستند و هیچ استاندارد مطلقی برای قضاوت در مورد آن هنجارهای فرهنگی وجود ندارد.
مهم‌ترین دستاورد این تئوری، رسیدن به عدم قضاوت ارزش‌ها و هنجارهای یک فرهنگ از دریچه‌ی فرهنگ دیگر و رسیدن به عدم برتری یک فرهنگ بر آداب فرهنگ دیگر است. مثال واضح آن به نوع سلام و احوال‌پرسی در فرهنگ‌های مختلف بازمی‌گردد. ممکن است در فرهنگ ما دست‌دادن و بغل کردن بین دوستان رواج داشته باشد، اما در فرهنگ دیگر این عمل تجاوز به حریم خصوصی دیگران تلقی شود و آن‌ها صرفا به یک تعظیم کوتاه قناعت کنند. هیچ‌ یک از این فرهنگ‌ بر یکدیگر مقدم نیستند و صرفا به معنای متولد شدن و رشد یافتن در هنجارهای زمینه‌ای متفاوت است.
اما دانستن در مورد نسبی‌گرایی فرهنگی چه مزیتی دارد؟ این مفهوم به معنای دیدن دیگران با ذهنی باز و به دور از تعصب است و می‌تواند همدلی و درک متقابل بین ما و دیگر افرادی که با آنان در ارتباط هستیم را گسترش داده و از نظر روانی موجبات احساس رضایت و شادکامی اجتماعی را فراهم کند. هنگامی که از دریچه‌ی نسبیت‌گرایی فرهنگی می‌پذیریم که هیچ فرهنگی از دیگری برتر نیست، کمتر برای تغییر دادن دیگران از فرهنگهای متفاوت تلاش می‌کنیم و این پذیرش خودمختاری دیگری، می‌تواند در حفظ میراث و سنت‌های تمام فرهنگ‌ها موثر واقع شود. مهم‌ترین تاثیر این دیدگاه، تقویت یادگیری است.
ارتباط با افرادی از فرهنگ‌های مختلف می‌تواند به مثابه زیستن در آن هنجار و آموختن تجربه‌ی زندگی‌های مختلف باشد. گرچه مفهوم نسبیت فرهنگی محدودیت‌ها و نواقص خاص خود را دارد، اما به هر حال پذیرش آن برای سلامت روان و افزایش اتحاد اجتماعی ضروری است.  

روزنامه صبح ساحل

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها