اختلالی که سلامت مادران و نوزادان را تهدید می‌کند


نویسنده: محیا تکنده

مادرانی که به تازگی فرزند خود را به دنیا آورده‌اند، ممکن است بسیار هیجان زده و خوشحال باشند.
 
نوزاد به مثابه هدیه‌ایی از آسمان زندگی آن‌ها را متحول می‌کند و بعدی تازه از زندگی برای انان آغاز خواهد شد. با وجود زیبایی و شیرین بودن این برهه از زندگی برای والدین، چالش‌ها و سختی‌های بسیاری هم از جهات گوناگون پدر و مادر نوزاد را درگیر کرده و ممکن است آن‌ها را دچار اضطراب و کاهش خلقی شدید کند. مادر نوزاد تازه متولد شده، در دو هفته‌ی اول تولد فرزند خود ممکن احساس اندوه و غم فراوانی داشته باشد که به عنوان "اندوه نوزاد" شناخته می‌شود و شامل حالاتی مانند تحریک‌پذیری، احساس بی‌ارزشی، احساس بی‌علاقگی به نوزاد و عدم میل به زندگی باشد. به گزارش انستیتو جهانی سلامت روان حدود 40 تا 85 درصد از زنان دقیقا بعد از تولد نوزادشان دچار احساس بی‌علاقگی به نوزاد می‌شوند. با این حال علائم مربوط به اندوه نوزاد تنها یک یا دو هفته ادامه پیدا می‌کند و سپس خود به خود بهبود پیدا خواهد کرد. این زمان به طور کلی برای مادر کافی است تا با نوزاد خود یک برنامه‌ی روتین ایجاد کند، با وظایف نقش جدید خو بگیرد و سطح هورمون زنانه به حالت عادی بازگردد.
اما چنانچه احساس افت انرژی و بی‌میلی به نوزاد و زندگی بیشتر از دو هفته ادامه پیدا کند، احتمال وجود اختلال افسردگی پس از زایمان مطرح می‌شود. طبق آمار جهانی، از هر هفت زن یک نفر افسردگی پس از زایمان را تجربه می‌کند. برای اکثر مادران، افسردگی پس از زایمان یک تا سه هفته بعد از تولد نوزاد شروع می‌شود، اما برای برخی می‌تواند تا یک سال بعد از زایمان اتفاق بیفتد.  این اختلال شایع در میان مادران علائمی مانند احساس تهی بودن، شک مدام در مورد توانایی مراقبت از نوزاد، اضطراب، غم و اندوه، بی‌میلی به نوزاد، عدم علاقه به سرگرمی‌های پیشین و مهم‌تر از همه افکار مربوط به مرگ، خودکشی یا آسیب رساندن به خود یا نوزاد را شامل می‌شود.
ممکن است برای اطرافیان این حالات بسیار عجیب باشد و مادری که مبتلا به افسردگی پس از زایمان شده را ناشکر، نالایق و بی‌کفایت تلقی کنند، اما لازم به ذکر است که مادران در این اختلال به هیچ عنوان مقصر نیستند. بلکه عواملی مانند اضطراب‌های نقش جدید، نوسانات هورمونی، عوامل محیلی، مشکلات مالی، کشمکش با همسر، خستگی بیش از حد در مراقبت از نوزاد و عدم همکاری اطرافیان، همگی دست به دست هم می‌دهند و فرد دچار افسردگی پس از زایمان می‌شود. تشخیص این اختلال تنها به عهده‌ی روانشناسان و روانپزشکان است، اما علائم این اختلال را در ابتدا همسر، اعضای نزدیک خانواده و دوستان احساس خواهند کرد.
ممکن است مادر درگیر، به علت شرمساری یا ترس از قضاوت یا سرزنش شدن از بروز احساسات خود جلوگیری کرده، با کسی در مورد حالات خود صحبت نکنند  یا در مقابل دریافت درمان مقاومت نشان دهند. با این حال اطرافیان با دیدن علائم مذکور باید مادری که دچار این اختلال شده است را به سمت درمان و مراجعه به متخصص سوق بدهند، چرا که افسردگی پس از زایمان خود به خود و بدون دریافت درمان بهبود پیدا نمی‌کند و  می‌تواند تاثیرات فراوان و جبران‌ناپذری بر سلامت جسمی و روانی مادر و بخصوص نوزاد در پی داشته باشد.

روزنامه صبح ساحل

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها