وقتی به "اختلال روانی و
سلامت روان" فکر میکنید، چه چیزی برایتان تداعی میشود؟ احتمالا طیف وسیعی از احساسات، تصاویر و خاطرات در ذهن شما نقش میبندد و ممکن است بسیاری از این تداعیها مثبت نباشند.
افسانهها، سوءتفاهمها،کلیشهها و نگرشهای بسیاری پیرامون اختلالات روانی وجود دارد که منجر به قضاوت، تبعیض و منزوی شدن افراد مبتلا به بیماری روانی و همچنین خانوادههای آنان میشود. حدود سی سال پیش سازمان جهانی بهداشت روان با موافقت و پشتیبانی اعضای خود تصمیم به اختصاص دادن یک روز به عنوان "روز جهانی سلامت روان" گرفتند و امروز، سالهای سال است که دهم اکتبر به مثابه روزی برای اطلاعرسانی، تحقیق و مطالعه دربارهی سلامت روان شناخته میشود.
یکی از هدفهای سازمان جهانی بهداشت روان از اختصاص دادن این روز، تلاش در جهت شکستن اسطورهها و افسانههایی است که به مرور و در فرهنگهای مختلف،حول محور سلامت روان و اختلالات روانی شکل گرفته است. این اسطورهها و افسانهها عموما باعث کجفهمی مردم از سلامت روان میشود و کسانی که دچار اختلال روانی از هر نوعی هستند را در مضیقه و فشار قرار میدهد. تفکرات و کارهای شما چقدر از جملهی " مشکلات سلامت روان نمیتوانند بر من تاثیر بگذارند" حمایت میکند؟ جالب است که بدانید از هر شش جوان حداقل یکی دورهی افسردگی اساسی را تجربه کرده و از هر پنج بزرگسال در یک سال، یک نفر وضعیت اختلال روانی را از سرگذرانده است.
به این عبارت توجه کنید: « اختلال روانی ناشی از ضعف شخصی است». شاید در نگاه اول این عبارت را ناعادلانه و نادرست بدانیم، اما اکثر ما در مواقع مختلفی به صورت ناآگاهانه از این عبارت که افسانه و دروغی بیش نیست حمایت کردهایم، برای مثال در کارخانهها و سازمانهای مختلف برای استخدام افراد، آنها را مورد سنجش روانی قرار میدهند و به این ترتیب آنهایی که مبتلا یا مشکوک به اختلال روانی هستند را استخدام نمیکنند. واقعیت این است که اختلال روانی ناشی از نقص شخصیتی یا عملکردی فرد نیست، بلکه حاصل تعامل پیچیدهی ژنتیک، بیولوژیک، محیط و اجتماع است. افسانهی دیگر به این باور عمومی برمیگردد که افراد مبتلا به آسیبهای روانی میتوانند خود را از آن بیرون بکشند. اما در واقعیت کسانی که دچار اختلال روان هستند درست مانند افراد مبتلا به بیماری قلبی یا دیابت، نیازمند گرفتن درمان و حمایت میباشند.
شاید گمان کنید گفتن جملاتی مانند این وضعیت را تمام کن، تو قوی هستی، تو باید مثل بقیه عادی باشی و تو باید بتوانی خودت را نجات دهی و غیره، جملاتی انگیزشی هستند که به فرد درگیر اختلال کمک میکنند. اما دقیقا برعکس، این جملات ناشی از افسانههای عمومی است و باعث بدتر شدن اوضاع فرد خواهد شد. بسیاری از افراد با وجود اطلاعرسانیهای گسترده هنوز گمان میکنند که افراد دچار آسیب روانی، خطرناک هستند و باید از بقیهی جامعه دور نگه داشته شوند. اما واقعیت این است که اکثر افراد مبتلا به اختلال روانی به سرعت بهبود مییابند و نیازی به مراقبت در بیمارستان ندارند.
طبق آمار کمیسیون بهداشت روانی از هر هزار نفر درگیر اختلال روانی تنها یک نفر نیازمند مراقبتهای بیمارستانی است. از طرف دیگر تصور غلط خطرناک بودن افراد مبتلا به اختلال روانی زمینه ساز مضرترین کلیشهها برای این افراد است، حتی افراد مبتلا به شدیدترین نشانههای روانی، که ممکن است علائم آنها به نظر عجیب برسد یا غیرعادی رفتار کنند، به ندرت خطرناک هستند. از بین بردن افسانهها و کلیشههای نادرست در مورد سلامت روان میتواند به شکستن انگها و برچسبهای این حوزه کمک کرده و در راستای ایجاد این فرهنگ حرکت کند که افراد در هر سنی تشویق شوند تا در صورت نیاز، به دنبال حمایت و درمان رفته و از قضاوت شدن توسط جامعه ترسی نداشته باشند.
روزنامه صبح ساحل