اگر چه این روزها سایه مبهم جنگ بر کشور افتاده؛ اما تصمیم گرفتم بر مشاهدات خود طی سفر به شهر تاریخی بوشهر و مردم نازنینش تمرکز کنم و آن را به نگارش آورم.
مدیرکل کتابخانههای استان هرمزگان در حاشیه نشست خبری از انعقاد تفاهمنامه برای طرح مکتب و ستاد توانمندسازی ۲۰۲۰ محله و انتخاب هرمزگان بهعنوان استان پایلوت اجرای این طرح خبر داد و گفت: طی شش ماهه گذشته انتصاب من در این پست و با کمک مردم استان و در کنار پیگیریهای دلسوزانه استاندار، بسیاری از پروژههای نیمهکاره حوزه کتابخانههای استان هرمزگان که دههها راکد مانده بود را مجدداً به چرخه اجرا برگرداندیم؛ اما در راستای تحقق این هدف، کفش آهنین پوشیدیم و برای گرفتن حق مردم در حوزه کتابخانههای استان، جنگیدیم. محمدی با شرح کمبودهای کتابخانه و استقبال مردم و جوانان استان از کتابخوانی، بیان داشت: تأمین اعتبار 200 میلیارد تومان برای راهاندازی و احداث کتابخانههای پیامبر اعظم (ص) بندرعباس، تأسیس کتابخانه سردشت بشاگرد، رویدر و جزیره لارک با کمک استاندار انجامشده است.
اکران مردمی فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» به کارگردانی «آرمان خوانساریان»، شامگاه روز پنجشنبه نهم آذرماه دریکی از سینماهای بندرعباس برگزار شد. آرمان خوانساریان که در این مراسم حضور داشت، درباره فیلم به گفتگو با حضار پرداخت. تهیهکنندگی این اثر نیز بر عهده «رسول صدر عاملی» بوده است.
در مقالهی «نظری بر عمارت کلاهفرنگی بندرعباس» به ارائه توضیحاتی در مورد تاریخچه عمارت کلاهفرنگی پرداختهام. در شماره قبل در مورد برخی وقایع رخداده در عمارت کلاهفرنگی گفته بودم. در ادامه با رویدادهای بیشتری آشنا میشوید.
ناپلئون بناپارت در نخستین دقایق فرارش مثل زنبوری که شاخک هایش را بریده باشند، حیران و سردرگم در ترمینال پرسه میزد و تحت تأثیر حرف های پروفسور بارتولی قرار گرفته بود که همچنان در سرش طنین می انداخت.
در حالی که ناپلئون بناپارت به کمک دستمال حوله ای کاغذی، منخرین سلطنتی اش را پاک میکرد که از آنها نوشابه با همان سرعتی که وارد شده بود خارج شد، وب یورن هانسن به نام خدای جنگل گاز بزرگی از شکلاتش زد.
« میدونین وقتی شما و اسب تون رو وسط دریای نروژ پیدا کردم، چه فکری کردم؟»
مهم نیست چه روزی یا چه ماهی از سال است، غیر ممکن است به روزنامه نگاهی بیاندازید بی آن که در هر خط به ترسناکترین رد پاها از ضلالت بشری برنخورید...هر روزنامهای، از اولین خط تا به آخر چیزی نیست جز سلسلهای از ترسها، جنگها، جنایات، دزدیها، هرزگیها و شکنجههاف چیزی که حاصل ملکردهای شیطانی سردمداران، ملل و مردم است؛ یک یاشی کامل برای ÷یش بردن قساوت جهانی! و با این پیشغذای نفرتانگیز، هر شهروندی روزانه صبحانهاش را فرو میدهد».