در حال و هوای زندگی مدرن، آنقدر غرق فرهنگ خودیاری و روایت روانشناختی از زندگی روزمره شدهایم، که کمتر به ریشه، نحوهی کار و تاثیر این عامل مهم در زندگی خود توجه میکنیم. از این رو، نویسندگان و متفکران انتقادی، در مقالات و کتابهای خود همواره تلاش کردهاند تا ما را از شیوهی عملکرد گفتمان روانشناختی آگاه کنند، تا با دیدی باز بتوانیم "انتخاب" کنیم که کمتر تحت سیطرهی این روند قرار بگیریم.
«نکتهی تکان دهنده دربارهی عشق و اراده در زمانهی ما این است که گرچه در گذشته، این دو را پاسخ معضلات زندگی قلمداد میکردند، اکنون خودشان به مشکل بدل شدهاند»