دولت سیزدهم نیز به مانند دولتهای گذشته نه تنها توجهی به استفاده از نیروهای کارآمد و متخصص هرمزگان در بدنه دولت نداشت بلکه در این دوران باز هم نیروهای هرمزگانی در استان خود غریبه شدهاند و این استان بار دگیر به محلی برای مدیران پروازی تبدیل شده است.
تمام روسای ستاد
سید ابراهیم رئیسی در هرمزگان اکنون باید پاسخگوی مردم باشند که چرا علیرغم وعدههایی که در رابطه با انتصاب براساس شایسته سالاری و استفاده از نیروی بومی در این دولت دادهاند این اتفاق هنوز رخ نداده است. این تعلل یا تعمد در نادیدهانگاری نیروهای هرمزگانی، همچون زخم زدن بر پیکری رو به احتضار ناپسند است. جناب رئیس جمهور در سفرشان به استان هرمزگان چندین بار تاکید کردند که «نگذارید تهران برایتان نسخه بنویسد»؛ پس آقای رئیسی شما هم میدانستید که مردم این جغرافیا مدت مدیدی است که از مسئله بیتوجهی به نیروی انسانیاش رنج میبرد. حال چگونه با آگاهی به این موضوع اجازه دادید وزرا، مدیران و مسئولان نزدیکتان باز هم همان رویه را اتخاذ کنند؟
چگونه نگذاریم برایمان نسخه بنویسند، زمانی که مدیر تهرانی شما از پشت میز بدون آنکه درکی از جزیره و مصائب آن داشته باشد به راحتی نیروی هرمزگانی را کنار میزند و برای مدیر پروازی حکم میزند. جناب رئیس جمهور شما درحضور 17 وزیر و معاونتان، در شورای اداری هرمزگان گفتید «به استاندار و مدیران تاکید میکنم اولویت در جذب را به نیروهای کارآمد هرمزگان بدهند. این نیست که هر نیروی تازهفکری فقط در تهران، اصفهان و مشهد باشد». پس چه شد؟ چرا در همچنان بر همان پاشنه میچرخد؟ با آنکه موج رسانهای و انتصابهای سلیقهای عموم را به این مسیر سوق داده است که «کیش» به نام تهران سند خورده اما هرمزگان زیر بار این موضوع نمیروند و تا قرارگیری نیروهای بومی و اصلاح رویه معیوبِ استقرار مدیران پروازی، این مطالبه گری را ادامه خواهد داد.
در همین راستا در حالی که به پایان سال نزدیک میشویم و از هماکنون باید برنامهریزی و تشکیل کارگروههای ویژه سال نو انجام شود، شنیدهها حکایت از تغییرات مهم در یکی از شرکتهای تابعه سازمان منطقه آزاد کیش و آمدن یک مدیر جدید پروازی و ناآشنا به جزیره کیش دارد. انجام تغییرات حق مدیریت سازمان منطقه آزاد کیش است اما در زمانی که حساسترین روزها برای کیش در راه هستند اینگونه عزل و نصبها قطعا به جزیره ضربه خواهد زد.
اگر هم الزام است و گریزی از اینگونه جابجاییها نیست، بهتر است به جای انتصاب مدیران پروازی و ناآشنا به جزیره کیش، از مدیران بومی و آشنا به جزیره استفاده شود.
باخت مناطق آزاد به تزلزل مدیریتی
یکی از آسیبهای جدی که همواره سیستم مناطق آزاد از آن رنج میبرد، عدم ثبات مدیریتی در این مناطق است که به عنوان یکی از موانع توسعه -در تمام این سالها- رخ نموده است. توقف برنامهها و طرحهایی که مدتها روی آن برنامهریزی شده و با صرف هزینههای بعضا گزاف به واسطه بکارگیری کارشناسان، مشاوران و برنامهریزان حوزههای مختلف، یکی از این چالشهای تغییرات مدیریتی است که رکود بیش از پیش مناطق آزاد را رقم زده است. تغییر مدیرعامل در یک منطقه آزاد تجاری و اقتصادی کشور یا در یک شرکت تابعه آن، تنها تغییر یک مدیر نیست، به تبع این عزل و نصب، مدیران و معاونان بسیاری تغییر خواهند کرد که نه حتی تنها تغییر یک تیم مدیریتی که به جرات میتوان گفت به دلیل فقدان طرح جامع و استراتژیک، آسیبزایی آن در حد تغییر یک سیستم مدیریتی است. به تبع تغییرات مدیریتی، مناطق آزاد با انباشتی از نیروهای جدید مواجه میشود که به عنوان مدیر، معاون، مشاور، کارشناس، طراح و… از هر سوی کشور جذب این مناطق میشوند که هزینههای زیادی بر بیتالمال تحمیل میکند.یکی از اهداف تاسیس مناطق آزاد کشور تسهیل سرمایهگذاری، تولید ثروت، صادرات و ایجاد کریدور اقتصادی و تجاری در منطقه آسیای جنوبی بود که نه تنها این اهداف محقق نشده، بلکه ما بعد از سی سال هنوز درگیر اولین مسائل مدیریتی در مناطق آزاد هستیم و هر از چند گاه شاهد تغییراتی هستیم که به اذعان افکار عمومی ضربههای سنگینی به رونق این مناطق میزند و تجربه نشان داده که هیچ دولتی هم عزمی جدی برای حل این مشکل ندارد. علیرغم هشدارهای کارشناسان و تحلیلگران جوامع محلی، این روند مخرب همچنان ادامه دارد.
دستگاههای نظارتی ید یاریگر مقابله با انتصابهای سفارشی
اگرچه کل ساختار اداری کشور از این دست معضلات همواره رنج میبرد؛ اما آنچه هست در مناطق آزاد به شدت و حدت بیشتری جریان دارد و آسیبهای آن بیشتر نمود پیدا میکند. اینکه بعد از دههها چرا این موضوع حل نشده شاید دلایل زیادی داشته باشد که در این مجال نمیگنجد؛ اما جذب آسان نیرو ازسوی مدیرانی که خود «انتصابی – سفارشی» دارند و عدم ورود قدرتمند دستگاههای نظارتی از جمله علل این چالشها میتواند باشد. یکی دیگر از آسیبهای این عزل و نصبها در راس مناطق آزاد، عزل مدیران با تجربه و متخصص این مناطق از سوی مدیرعامل جدید است که سالها کار کردهاند و تجربه اندوختهاند. به جای اینکه مدیران عامل از تجربه این نیروهای متخصص استفاده کنند، آنها را از کار برکنار میکنند (البته با حفظ حقوق ماهانه) و اغلب یک نیروی سفارشی و غیر متخصص به جای آن مدیر با تجربه منصوب میشود. جالب است که در این میان بنا به سفارشهای سیاسی بسیاری نیروهای غیرمتخصص، پستهای تخصصی را اشغال میکنند به طوری که به دلیل عدم آشنایی، عدم تجربه، و عدم اعتقاد به برنامه مدیران قبلی، طرحها و برنامههای توسعهای آن مجموعه را از ریل خارج می کنند و تا بازگشت مجدد به این ریل بسیاری از سرمایهها و فرصتها از دست میرود. در حالی که انتصاب یک مدیر بومی کمتر تبعات این چنینی به همراه دارد و عزل و نصب آن کمترین هزینه را بر مناطق آزاد تحمیل میکند.
مطالبهای به قدمت یک دهه
حال با وجود همهی این تحمیل هزینهها، جای تعجب دارد که چرا دولت با وجود شعارها و وعدههایش نسبت به انتصاب مدیران بومی به ویژه در مناطق آزاد تعلل میکند!
این عدم باورمندی به توانایی نیروهای بومی در واقع نوعی دهنکجی به جوامع محلی این مناطق است که علیرغم توسعه انسانی و وجود مدیران توانمند بومی در منطقه، بعضا حتی از مدیران پروازی برای بدنهی مدیریتی استفاده میشود. استفاده و به کارگیری نیروهای هرمزگان در بدنه دولت و مناطق آزاد مطالبهای به قدمت یک دهه است. انتظار میرود دولت سیزدهم با توجه کردن و فضا دادن به نیروهای انسانی کارآمد استان این روند را تغییر دهد. نگاهی به کارنامه مناطق آزاد در ادوار گذشته که از بیثباتی مدیریتی رنج میبرد به خوبی گواه این است که شخصی باید در این تصدی قرارگیرد که نسبت به جایگاه مذکور آگاهی و آشنایی کافی داشته باشد در غیر این صورت عملکرد این مناطق در ورطه تراز تجاری منفی سقوط خواهد کرد.
روزنامه صبح ساحل