در این میان، با گذشت زمان و تغییرات اندکی که در باورهای عمومی شکل گرفته، برخی از مردم در مورد نحوهی زندگی، تفکرات، احساسات و روال بیماری این افراد کنجکاو شدهاند، یا به علت درگیری خودشان یا کسی از اطرافیان میخواهند بدانند که اسکیزوفرنی دقیقا آنها را با چه نوع جهانی مواجه میکند. سوزان شیهان، نویسندهی آمریکایی موفق شده در کتاب "جایی برای زندگی"، جزئیات زندگی یک دختر نوجوان و باهوش را به نام سیلویا فرامکین که به اختلال اسکیزوفرنی است، به دقت و در بیانی خواندنی شرح دهد. سوازن شیهان در ابتدا با روش مشاهدهگری به مدت یک سال در خانه، اتاق درمان و هر جای دیگری که این دختر حضور داشته، وقایع، احساسات، گفتهها و رفتار سیلویا را ثبت کرده است و در مقالهای ارائه داده و بعدها که این مقاله با جایزهها و توجههای بسیار روبهرو شده، مقاله را به کتاب جایی برای زندگی، تبدیل کرده است.
در واقع این کتاب گزارشی از صحبتها، واگویهها و ثبت حالات این دختر روانپریش است. این کتاب برای کسانی که با
بیماری اسکیزذوفرنی آشنایی ندارند و نمیدانند در دنیای افراد مبتلا به این اختلال چه میگذرد، میتواند بدون استفاده از کلمات عجیب و تخصصی آنها را به طور کامل با این اختلال آشنا کند و درکی کلی از جهان این افراد به دست بدهد. در این داستان مخاطب با پیچ و خمهای تند و خشن ذهن یک
بیمار روانپریش روبهرو میشود، ذهنی که قادر به تشخیص واقعیت از خیال نمیباشد و مرزهای امر واقع و امر خیالی برایش از هم پاشیدهاست. در این کتاب ما با دختری مواجه هستیم که گاه در ذهن خود زندگی میکند و گاه در واقعیت، اما قادر به شناسایی و تفکیک این دو از یکدیگر نیست. سیلویا دختری نوجوان است که انگار در وسعت جهان، جایی برای او وجود ندارد.
او همواره بین مراکز مختلف
روانپزشکی در رفت و آمد است و تمام زندگیاش را به مبارزه علیه اسکیزوفرنی میگذراند و در این میان پدر، مادر و خواهر او همچون هالهای بر مسیر او تاثیر میگذارند، گاهی مثبت و گاهی منفی. خواندن این کتاب با توجه به ادبیات جذاب و گیرای نویسنده، هم تجربهیی سرگرم کنده و هم آموزنده است. برای ما که در جامعهای با بسیاری از
تبعیضات و سوگیریها علیه بیماران روانپریش زندگی میکنیم، خواندن این کتاب تجربهای از درک زندگی و جهان آنها و سهم ما در شکلگیری دنیای آنان است.