اکثر کسانی که دستی در خواندن ادبیات جهان دارند، لویی فردینان سلین را به عنوان نویسندهی بتشکنی میدانند که تصمیم گرفت از قالب عمومی ادبیات زمانهی خودش فراتر برود و آثاری بیافریند که شعار نمیدهند، دروغ نمیگویند، سعی نمیکنند با جملات ثقیل و متکبر خود واقعیات را از خواننده پنهان کنند و به طور کلی واقعی، رک و صادقانه هستند، آنقدر صادقانه که گاهی خواننده را در شوک فرو میبرد.
کتاب "سفر به انتهای شب" اثر لویی فردینان سلین توانسته با ویژگیهای کمنظیر و گیرای خود، خوانندهی ایرانی را سالها و سالها با خود همراه کند، گویی بیپروایی و رکگویی سلین آرزویی تحقق نیافته در همهی ماست، تا جایی که جلال آل احمد بارها عنوان کرده که سبک خود را مدیون سلین است و بسیاری اثر مدیر مدرسهی جلال را پیرو کامل سبک سلین میدانند.
امروزه در میان خروار خروار کتابها و نویسندگانی که قصد دارند رویاهایی شیرین و اما غیر واقعی را به ما بفروشند، سلین آن کسی است که فریاد میزند و با این کتاب، مخاطب را در محاصرهی واقعیات زندگی قرار میدهد تا مخاطب بتواند از خواب و خیال خوش بیرون آمده و با تصویر واقعی زندگی روبهرو شود، تصویری که هرگز قرار نیست خالی از رنج، شکست، حسرت و غم باشد. برای پی بردن به ادبیات و سبک سلین فقط باید به خود او متوسل شد:« لحظههایی هست که تنهای تنها میشوی و به آخر هرچیزی که ممکن است برایت اتفاق بیفتد میرسی. این آخر دنیاست، خودِ غصه».
سلین داستان را با شخصیت اصلی شروع میکند یعنی باردومو، شخصیتی ناامید، خسته و به ستوه آمده مانند تک تک ما. کسی که قرار است مقابل چشم ما در یک آن تصمیمی جنونآمیز و از سر استیصال گرفته و سر به سفری بیانتها بگذارد. وقایع کتاب از نظر زمانی بین جنگ جهانی اول و دوم است و از نظر مکانی از شرق تا غرب روایت فقر و فلاکت و بدبختی بشر را تحت پوشش قرار میدهد. ریتم کتاب درخور و گیرا است، در واقع سلین از آن دست نویسندههایی است که قرار نیست در طول داستان مخاطب را با زیادهگویی خسته و دلزده کند، هرچه رمان بیشتر پیش میرود، به گیرایی و جذابیت کتاب افزوده شده و مخاطب را بیشتر و بیشتر در خود غرق میکند.
سلین به عناوین بسیاری از سیاهیهای حاکم بر زندگی بشر پرداخته و به ما میفهماند که زندگی مطابق با آنچه در رسانهها و
تبلیغات نشانمان دادهاند، پیش نمیرود، زندگی چه در عرصهی فردی و چه در عرصهی اجتماعی لبریز از جنگ ( که سلین آن را احمقانهترین و ناگوارترین دستاورد بشریت میداند)، استثمار، دروغ، بیگانگی و عجز است. سلین مینویسد: « بگذار دیگران هرچه دلشان میخواهد بگویند و فکر کنند، ولی واقعیت این است که زندگی حتی قبل ازاینکه ما برای همیشه ترکش کنیم، ترکمان میکند». این کتاب میتواند شیوهی رویارویی ما با ادبیات و حتی زندگی را دگرگون کند، بنابراین خواندنش از اهم واجبات نمینماید.
روزنامه صبح ساحل