اگر ادبیات داستانی امروز ما قرار باشد پیشرفت خود تا این پایه را مدیون کسانی بداند به طور قطع هوشنگ گلشیری یکی از همین افراد است. در واقع به راحتی میتوان گفت
هوشنگ گلشیری از تاثیرگذارترین و تواناترین نویسندگان معاصر است که دغدغهمندی خود را محدود به ادبیات و نوشتار نکرده و بخش زیادی از توان نویسندگی خود را معطوف به بیان مسايل انسانی و اجتماعی خاص کرده است. کتاب نیمه تاریک ماهُ که مجموعهای از سی و شش داستان کوتاه نویسنده است بعد از مرگ او توسط همسرش گردآوری شده و براساس تاریخ نوشتار در کتاب قرار گرفته است. خوبی قرار گرفتن این مجموعه به ترتیب تاریخی این است که خواننده نه تنها با پیچ و خم تاریخ ادبیات آشنا میشود که با سیر و سلوک نوشتاری و محتوایی که نویسنده در تکامل زمانی خود طی کرده آشنا میشود. در این داستانها گلشیری طوری توانمندی خود را در نگارش به رخ میکشد که حتی کسانی با تسلط کم بر ادبیات متوجه خبرگی او میشوند. گلشیری هم مانند تمام نویسندگان در ابتدای کار هنوز نتوانسته تمایز روایی و محتوایی خود از دورهیی که در ان قرار دارد و دیگر نویسندگان پیدا کند اما داستانهای بعدی نویسنده به خوبی سبک منحصربهفرد خود را پیدا میکند و اما مانند دیگر نویسندگان به این مساله رضایت نداده و همچنان در پی ارتقای نوشتار خود است. سبک روایی نویسنده تنها متعلق به خودش استُ درونمایهی هیجانی داستان غالبا درام، واقعگرا و کمی تلخ بوده اما گلشیری فراموش نمیکند که گاهی شیرینی را به داستانها بیفزاید. داستانها گاه خواننده را تا لبهی پرتگاه ناامیدی و استیصال میکشاند اما درست سر بزنگاه با تلنگری به وقت و دلنشین او را به سمت امیدواری و دلگرمی میراند.برای آشنایی با سبک گلشیری نمیتوان کاری کرد جز پناه بردن به قلم خود او :« اما که چی؟ وقتی آدم پانزده سال همهاش خواب باشد و همهاش فکر کند باید بدود باید برود باید بپرسد و نتواند حتی قدم از قدم بردارد نتواند اصغرش را صدا کند من چه کار میتوانم بکنم؟
چه کار میشود کرد وقتی انطور نشستهاست روی لبهی سرد و سنگی باغچه پشت به در خانه طوری که انگار هرگز نمیآید». گلشیری از آن نویسندهها نیست که نیاز داشته باشد خودش را پشت پیچیدگی و سختی کار پنهان کندُ در اغلب کارهایش روایتی ساده واقعی دارد آنقدر واقعی و مستقیم که گاهی خواننده به صداقت او شک میکند. اما باید پذیرفت که این مواجههی مستقیم تنها برای بالا بردن دقت و حساسیت مخاطب و در خوانش روایات به کار گرفته شده است.
نیازی نیست مخاطب
کتاب نیمهی تاریک ماه را تهیه کرده و پای خواندن ان بنشیند کافی است کتاب را در
قفسهی کتابها گذاشته و هنگامی که از روزمرگی و حتی کتابهای دیگر خسته شدُ آن را از قفسه بیرون کشیده و خودش را در روال شیرین و خواستنی خواندن کتاب نیمهی تاریک ماه بیاندازد.