گرچه
سن رسیدن به سالخوردگی در هر جامعهیی وابسته به عواملی مانند بهداشت، رفاه، شرایط اقتصادی، حمایت و تعامل اجتماعی و کیفیت زندگی متغیر است، اما نشانههای جسمانی، هیجانی و شناختی سالخوردگی در مورد رسیدن به این بازهی سنی حرفهایی برای گفتن دارند.
عموما سالمندان برای ادامهی حیات هیجانی و زیستی خود بیشتر از سایرین به حمایت اطرافیان نیاز دارند و همین مساله آنان را در برابر دیگران آسیبپذیر میسازد. گرچه بسیاری از سالخوردگان از روابط مثبت با اعضای خانواده، دوستان و مراقبتکنندگان حرفهای بهرهمند میشوند، اما برخی مورد بدرفتاری این افراد قرار میگیرند. اخیرا توجه رسانههای گروهی باعث شده که بدرفتاری با سالخوردگان موجبات نگرانی زیادی را در اکثر جوامع فراهم آورد. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت حدود چهار تا شش درصد از کل سالخوردگان قربانی بدرفتاری هستند. طبق تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی ایران حدود ده درصد از
سالمندان شرکت کنند در این پژوهش ملی تجربهی سالمندآزاری را گزارش کردهاند. گرچه در فرهنگهای آسیایی به علت سنتهای نیرومند احترام به سالمندان، احساس تعهد به آنها و وابستگی عاطفی بسیار، میزان شیوع سالمندآزاری کمتر از فرهنگهای غربی است اما به هر حال وجود دارد و سلامت جسمانی و روانی سالخوردگان را تهدید میکند. این بدرفتاریها میتواند شامل بدرفتاری جسمانی، به معنای وارد کردن عمدی درد، آسیب و ناراحتی جسمانی؛ بیتوجهی جسمانی یا غفلت شامل برآورده نکردن عامدانه یا غیرعامدانهی بهداشت و مراقبت بهداشتی یا منزوی کردن سالمند؛ بدرفتاری روانی به معنای توهینهای کلامی، تحقیر(برخورد با انان مانند کودکان) و تهدیدو ارعاب مانند تهدید به انتقال به خانه سالمندان؛ سواستفادهی جنسی به معنای تماس جنسی ناخواسته و اجباری از هر نوع و در نهایت سوءاستفادهی مالی در معنای بهرهکشی غیر مجاز یا نامناسب از اموال یا منابع مالی سالخورده از طریق دزدی و استفادهی بدون رضایت میباشد. از میان موارد مذکور، سوءاستفادهی مالی، بدرفتاری روانی و بیتوجهی شایعترین انواع سالمندآزاری گزارش شده است و شواهد نشان میدهد که اغلب چند مورد از این بدرفتاریها به طور همزمان رخ میدهند. فرد مقصر معمولا کسی است که سالخورده به او اعتماد دارد و برای مراقبت و کمک به او وابسته است، در واقع اکثر سوءاستفادهکنندگان اعضای خانواده هستند، اما این بدرفتاریها در خانهی سالمندان هم بسیار مورد توجه است به طوری که به گزارش ویلبر و مک نیلی در سال 2001، یک سوم پرستاران گفتند که شاهد بدرفتاری علیه سالمند بودهاند، ده درصد به حداقل یک بار بدرفتاری جسمانی و چهل درصد به حداقل یک بار بدرفتاری روانی اعتراف کردهاند.
عوامل خطر سالمندآزاری
در میان تمام شرایط و زمینههایی که
بروز بدرفتاری با سالمندان را مهیا میکنند، چند عامل به عنوان خطرسازترین این شرایط شناخته میشوند. عواملی که به خصوصیات قربانی، ویژگیهای سوءاستفاده کننده، نحوهی ارتباط مقصر و قربانی و موقعیت اجتماعی و اقتصادی انان بازمیگردد. وابستگی قربانی که به صورت شکنندگی، ضعف جسمانی و روانی و پیری زیاد تعریف شده ، اولین عامل خطرساز سالمندآزاری شناخته میشود. البته این مساله به معنای این نیست کاهش عملکرد در پیری منجر به تجربهی بدرفتاری خواهد شد، بلکه به معنای مساعد شدن زمینه برای بروز بدرفتاری است. با گسترش وابستگی احتمال بروز صفات شخصیتی منفی در سالمندان مانند ناسزاگویی، عصبانیت، دوری جویی و انفعال افزایش پیدا میکند و بروز این رفتارها احتمال رخداد بدرفتاری رابالا میبرد.
از طرف دیگر وابستگی مقصر از نظر مالی یا عاطفی میتواند زمینهی شکل گیری رفتار پرخاشگرانه و بهرهکشی را مهیا کند. عامل دیگر، آشفتگی روانی و اضطراب مقصر است، اعتیاد به مواد مخدر و الکل ، بیکاری، مشکلات روانی میتواند شرایط را بسیار پیچیده کند، چنانچه مقصر این شرایط را تجربه کند مراقبت از سالمند برایش تجربهیی سخت، غیرقابل تحمل و آزاردهنده خواهد بود و متعاقبا احتمالسالمند آزاری بیشتر و بیشتر میشود.
در کنار این عوامل سابقهی خشونت خانوادگی هم ببسیار مهم است. بزرگسالانی که در کودکی تجربهی آسیب و بدرفتاری را داشتهاند، بیشتر در راستای صدمه زدن به سالخوردگان رفتار میکنند. در واقع چرخههای پرخاشگری در بین اعضای خانواده و نسل به نسل به راحتی ادامه مییابد. تمام این عوامل به تنهایی یا بروز چند موردی، میتواند سلامت روانی و جسمانی سالمندان را به خطر انداخته، محیط زندگی را برای همهی افراد ناامن و تنشزا کرده و از نظر عاطفی سالمندان را تحت فشار مضاعفی قرار دهد، بنابراین درنظر گرفتن برنامههایی برای پیشگیری از این امر در تمام جوامع کاملا واجب و حیاتی است.
پیشگیری از سالمند آزاری
پیشگیری از بدرفتاری با سالخوردگان توسط اعضای خانواده بسیار دشوار است. قربانیان ممکن است از مجازات شدن توسط مقصر بترسند، مایل باشند از سوءاستفاده کنندگانی که همسر، فرزند و برادر، نوه و ... هستند، محافظت کنند یا از اینکه نمیتوانند شرایط را کنترل کرده و از خود محافظت کنند خجالت بکشند. در ضمن ممکن است ندانند برای درخواست کمک باید به کجا مراجعه کنند یا تهدید به سکوت شدهباشند. برنامههای پیشگیری، برای مراقبتکنندگان از سالمندان مانند خدمات مشاوره، آموزش، برنامههای فراغت و غیره میتوانند در پیشگیری از این مساله راهگشا باشندو همچنین آموزش دادن به سالمندان جهت درخواست کمک از نهادهای ذیربط، آموزش دفاع از خود و یاددادن مهارت تابآوری و ارتباط موثر میتواند ابعاد آزاردهندهی این معضل را تعدیل کند. بسیاری گمان میکنند که انزوا، کاهش روابط اجتماعی و عدم شرکت در برنامههای جامعه از عوارض اجتناب ناپذیر سالمندی است، اما برعکس ارتباط سالمند با همسالان خود، حضور در برنامههای فراغت و جلسات بازنشستگی میتواند سلامت جسمانی و هیجانی سالخوردگان را تقویت کند و هم اینکه با تشکیل گروه اجتماعی دوستان امکان بازنشر تجربههای ناخوشایند و اقدام علیه آنها را ایجاد کند. چنانچه رفتارهای آسیبزا با سالمند گسترده باشد، دخالت نهادها میتواند این امر را کنترل کرده و و ضعیت را بهبود بخشد. در کشور ما، سالمندانی که تحت بدرفتاری هستند یا کسانی که شاهد این مساله میباشند، میتوانند با شمارهگیری 123 با اورژانس اجتماعی در ارتباط قرار گرفته، وضعیت را گزارش کرده و درخواست کمک کنند.